خاستگاه و نژاد هیتی ها
ائل اوبا – برخی از پژوهشگران تاریخ نگار و حقوق شناس من جمله علی پاشا صالح هیتیان را آریایی نژاد قلمداد می کنند. ( پاشا صالح ، علی ، سرگذشت قانون ، ص 82 ) در حالیکه به نظر مورخان نامی ، آریائیان حدود 900 سال پیش از میلاد از جانب شرق به این منطقه درآمده اند. لذا بسیاری از مورخان و از آن جمله پیرنیا هیتیان را آریایی نژاد نمی دانند.
پیرنیا در مورد هیتیان چنین مینویسد:
« از هیت ها اطلاعاتی تا 1840 نبود ، ولی حالا معلوم شده که اینها در حدود 1700 قبل از میلاد دولتی در آسیای صغیر تشکیل کرده بودند و هزارسال این دولت دوام داشت ، تا بالاخره در قرن هفتم قبل از میلاد بدست آشوری ها منقرض شد». پیرنیا ، حسن ، ایران باستان ، جلد 1 صص 48-49
پیرنیا در مورد منشاء و خاستگاه هیتیان چیزی نمی نویسد ، لیکن صاحب نظران ، قاطعانه اذعان می دارند که اقوام هیتی نیز همچون سومریان و ایلامیان از آسیای میانه برخاسته و نخستین ساکنان و بوجود آورندگان تمدن در آناتولی کنونی بوده اند.
چنین بنظر می رسد که همه نواحی آناتولی بلحاظ ساکنان و اجتماعات نخستین خود ، وضعیت یکسانی نداشته اند و نواحی شرقی و غربی این منطقه بدین لحاظ دارای تاریخی متفاوت بوده اند.
1- بخشهای شرقی آناتولی:
نواحی اطراف دریاچه وان ، بخش های شرقی آن ، دامنه های غربی رشته کوه های زاگرس ، اراضی میان کوه های آغری (آرارات) تا سواحل دریای سیاه را مورخان باستان سرزمین “وان” یا “اورارتو” نامیده اند.
از سال 1840 میلادی در این نواحی حفاری های علمی انجام شده و آثار بسیار بدست آمده است که قسمت اعظم آن ها در “اوچ کلیسا” (آچمیادزین) واقع در ارمنستان نگهداری می شود.
2- نواحی غربی آناتولی:
بنظر تاریخ نگاران ، هیتیان نخستین ساکنان ناحیه وان – ارضروم تا سواحل دریای مدیترانه و بغازها بشمار می روند.
هیتیان محصول سومین موج مهاجرت اقوام از آسیای میانه به ناحیه شرق نزدیک بوده اند. به زعم برخی مورخان این مهاجرت در اواخر هزاره ی سوم یعنی حدود سالهای 2050 قبل از میلاد واقع شده است. امپراتوری هیت در دوران فرمانروایی “شوپیلولیوماش” در قرن15 ق.م به اوج قدرت خود رسید.
با رهبری وی دولت هیت اراضی میان سوریه و آسیای صغیر را تسخیر و امپراتوری میتانی(درحوزه شمالی رودهای دجله و فرات) را منقاد خویش نمود.
سلاطین بعدی هیتی از اختلافات داخلی مصر استفاده نموده ، سوریه و فلسطین را اشغال کردند و در اواخر قرن 14 و اوایل قرن 13 ق.م جنگ های شدیدی میان مصریان و دولت هیت در گرفت و سرانجام پیمان صلحی با رامسس دوم فرعون مصر بسته شد.
براساس این قرار داد اراضی شمالی سوریه به دولت هیت واگذار شد ، دولت هیت در این هنگام در اوج قدرت خود بسر می برد.
تاکنون آثار زیادی از تمدن هیتی کشف شده است ، لیکن خط و نبشته های هیتی هنوز بطور کامل قرائت نشده است.
درسال 1890 میلادی یک هیات باستان شناسی به سرپرستی محققی بنام رامزی (Ramsay) از سوی آکسفورد برای انجام مطالعات و حفریات باستان شناسی در قلمرو امپراتوری هیت فرستاده شد. این هیئت آثار و کتیبه های بسیاری کشف نمود که در موزه برلین نگهداری می شود.
براساس پژوهش های باستان شناسی در قلمرو امپراتوری هیت ، پایتخت آن در ابتدا شهر “پتریوم” بود که در اراضی بغازکوی کنونی قرار داشته و بعدها شهری در ساحل رود فرات بوده که در ناحیه “کاراکامیش” کنونی واقع بوده است. بررسی های انجام شده درباره اقوام و تمدن هیتی هنوز کامل نیست.
در نتیجه حفریات علمی در ناحیه بغازکوی (درترکیه) یک آرشیو بزرگ متعلق به سلاطین هیتی از زیر خاک بیرون آمده و روشن شده است که هیتی ها نخست از خط هروگلیف و بعدها از خط میخی استفاده می کرده اند.
از حفریات انجام شده در قلمرو امپراتوری هیت مجسمه ها ، نقوش برجسته و آثار گرانبهای تاریخی دیگری بدست آمده است که حکایت از شکوه و عظمت تمدن هیت دارد.
در امپراتوری هیت اختیارات شاه توسط مجلسی که “پانک” خوانده می شد ، محدود می گردید. اکثر اعضای این مجلس از جنگاوران ، پسران و برادران شاه تشکیل می یافت. این مجلس بمرور زمان جنبه دموکراتیک خود را از دست داد و به یک شورای اشرافی تبدیل شد. مع هذا همچنان بر اعمال شاه نظارت داشت.
برخلاف مصر ، شرایط طبیعی و اقتصادی و شیوه آبیاری و زراعت در آناتولی برای بوجود آمدن یک دولت کاملا متمرکز مساعد نبود از اینرو سرزمین هیت به ایالات مختلفی تقسیم می شد و هر کدام از آنها دارای یک حاکم محلی بود که معمولا از میان اعضای خاندان شاه تعیین و در قلمرو خویش “شاه” خوانده می شد.
در مرزهای امپراتوری هیت ، سرزمین هایی وجود داشت که از سوی دولت هیت حمایت می شدند و چگونگی روابط آنها با دولت مرکزی بر اساس قراردادهایی که با شاه می بستند تعیین می شد و در این قراردادها ، تعداد سربازانی که آنها باید به دولت مرکزی می دادند ، سهم آنان از غنائم جنگی ، حقوق تجاری و مناسبات سیاسی آنها با کشورهای دیگر مشخص می شد.
این حکام اراضی پیرامون ، می توانستند علیه همسایگان خود که تابع دولت هیت نبودند به پیکار دست یازیده و اراضی خود را وسعت بخشند. یعنی چنانکه در سومر وجود داشت در واقع شهر – دولت بودند.
فرهنگ و خط هیتیان
خط هیتیان نخست هیروگلیف و بعدها میخی بود ، آنان به زبان التصاقی خود می نوشتند.
هیتیان خدایان متعدد داشتند که از جمله آنها می توان از “آنای بزرگ” خدای همه اقوام التصاقی زبان و نیز خدای تندباد و طوفان یعنی تلئپی نو (Telepinu) نام برد.
خدای اخیر ، خدای نیروهای آفریننده طبیعت بود. جهان بینی دینی هیتیان بطور کلی مبتنی بر پرستش نیروهای طبیعت ، یعنی نوعی شامانیزم (شمنیزم) بود. از آنجائیکه تصورات دینی آنان تحت تاثیر باورهای دینی سومر و اکد بود ، لذا برخی از خدایان بابلی را نیز می پرستیدند.
هیتیان نیز همچون سومریان و ایلامیان ترک زبان و احتمالا نخستین ساکنان ناحیه آناتولی کنونی بوده اند. بنابراین نخستین ساکنان آناتولی نه یونانیان و یا دیگر اقوام هند و اروپایی ، بلکه نیاکان ترکان بوده اند و نخستین تمدن منطقه مزبور را آنان بوجود آورده اند.
این دولت هزارسال قوام داشت و سرانجام توسط دولت آشور منقرض شد. از اینرو عقیده دانشمندان ترک که علی پاشا صالح نقل کرده است قابل قبول می نماید. وی مینویسد:
«1800 سال پیش از میلاد امپراتوری هیتی در بین النهرین و آناتولی تشکیل شد و یکی از افتخارات بزرگ ترکان امروز اینست که از آن قوم نسب می برند.» سرگذشت قانون ، پاشا صالح ، علی ، ص 580
منبع : کتاب تاریخ دیرین ترکان ایران ، پروفسور محمد تقی زهتابی ، ترجمه و تلخیص : علی احمدیان سرای
هیتی ها زبانشون هندو اروپایی بوده ولی ترک بودن؟ خداییش شما میدونید زبان ترکی جز کدوم خانواده زبانیه؟ میگین مادها ترک بودن، سومری ها ترک بودن الان که دیدم عیلامی ها رو هم میگین ترک بودن! آدم عاقل این حرفهایی که شما زدید رو قبول میکنه؟ بعد بگید ترکها توی ایران سرکوب میشن، اومدن دامنه ی IR زدن توش کلا تاریخ رو تحریف میکنن کسی هم کاری بهشون نداره بعد عجز و ناله هم میکنن که ترک ها تو ایران سرکوب شدن.والا انگار این حکومت بیشتر به امثال شماها که دنبال قوم گرایی هستین بها میده تا کسانی که از کوروش و انوشیروان و فردوسی حرف میزنن!
هندی زاده های دری زبان (به قول تو زبانشون هندو اروپایی!!!!) تو این صده های اخیر وارد منطقه شده اند . تورکها با تمدن های قبلی منطقه که زبانشان التصاقی و پروتورک بوده #پیوستگی_زبانی_فرهنگی دارند . همانطوریکه شما هندوهای دری زبان با اقوام هندی پیوستگی زبانی و فرهنگی دارید.
ترجمه غلط تعمدی از الفهرست (الفهرست)یکی از منابع آذری بازان جهت تراشیدن زبان جعلی(آذری)برای آذربایجان بوده است البته مطالب نسخههای مختلف کتاب(الفهرست)دارای اختلافات چشمگیر و اساسی است در برخی مطالبی آمده که در دیگر نسخهها نشانی از آنها نیست مطلبی که دستاویز ایرانشهری ها شده بود نقل قول (ابن_ندیم)و بدون سند از(ابن_مقفع)بود نقل قول(ابن_ندیم)هم توسط(محمد_خوارزمی)تا(الیعقوبی) عینا نقل قول شده ایرانشهری ها چنان وانمود میکنند گویی همه اینها استنتاج های مجزا هستند (ابن_ندیم)زبانهای زرگری درباریان و نه مردم را برشمرده و پرثو(بهله) تورکان اشکانی را در دربار شمالغرب ایران دانسته و این مساله با ترجمه عجیب و حتی هدفدار تا امروز منبع ایرانشهری ها شده است/اسلایدها راورق زنید ترجمه صحیح از دکتر عزیزپور:
1-“و از زبانهای فُرس(fors) !فهلوی(fahlavi)است که شاهان! در مجالس خود با آن حرف میزدن و ٱن زبانی است منسوب به بهله(bohle) و”بهله” اسمی است که به پنج سرزمین اصفهان و همدان و ماهنهاوند و آذربایحان شامل میشود
2-و(یکی)از زبانهایشان فارسی(farsi) است که مؤبدان! و در مناسبهایشان به آن تکلم میکردنوآن زبان نواحی فارس! است
3-و دری(dari)زبان اهل شهرهای مدائن است وکسانی که در درگاه شاه! بودند بدان تکلم میکردنپس منسوب به پایتخت( مرکز تمدن)است و ازبین زبانهای اهل مشرق زبان بلخ برآن غالب است
4-و خوزی(khozi)زبانیست منسوب به نواحی خوزستان وپادشاهاندرخلا وجاهای استفراغ وهنگام عریان شدن درحمام و آبزن ومحل غسل بدان تکلم میکردند
5-و سریانی(soryani)زبانی است منسوب به نواحی سورستان که اکثریت عراق است وسریانیها کسانی هستند که به آنها نبط(نبطی)گفته میشودو کلام حاشیه ملوکبود وقتی که حوایج میخواستند و دادخواهی میکردند زیرا چاپلوسترین زبانهاست
” نتیجه گیری:
1-“الفُرس” Al-fors را زبان فارسی ترجمه کرده اند وسالها ما رابدان فریفته اند
2-هیچ کس نپرسیده که چگونه زبان فارسی جز گروه زبان فارسی است
-3″فُرس”=fors در همان کتاب وچند سطر بعد با “فارسی”=farsi متفاوت نوشته شده اما درترجمه هردو را عمدا وبه جعل”زبان فارسی”ترجمه کرده اند
4-من با5عدد ستارعلامت زدم که این زبانها در دربار صحبت میشده و اینها زبان مردم نبوده است فقط فارسی در فارس تکلم می شده است از این رو مردم حرف نامفهوم را(دری وری)گفته اند
5-نظر ابن ندیم توسط هیچ نویسنده دیگری تایید نشده
6-تعاریف از پهلوی چنان آشفته است که از زبان تورکی اشکانی “پرثو” تا پهلوی محلی ساسانی در جنوب غربی را در برمیگیرد
باسلام. اونطوریام نیست. اصلا مسولان به تاریخ اهمیت نمیدن. خودمم تورکم
بسیار خوبه بر علیه جعلیات پان عیرانیست های جاعل که همه چیز و همه تمدن هارا به نام خود میزنند ایستادو واقعیت های سانسور شده تاریخی را بیان کرد
تاریخ داشتنیه نه ساختنی. اینکه بگردید ببنید کدوم تمدن قدیمی تر بوده بعد بگید ما اونیم که نمیشه تاریخ داشتن وقتی خودتونم میدونید عاریه ایه.
دروغ و جعلیات پانترکیسم
مکتبی که بر دو اصل بیسوادی و بیشعوری استوار است
شما اول برو در مورد زبانهای التصافی یکم تحقیق کن بعد بیا برامون داستان بباف اصلا تو میدونی التصافی یعنی چی ؟
چطور شده زبان بومیان امریکا و رنگین پوستان افریقای هم در این دسته بندی قرار دارد نکند انها هم ترک بودند؟
در تمامی کتب تاریخی موجود زیستگاه ترکان هوالی تپت و مغولستان بوده است تا هزار سال پیش قبل اینکه قبایل ترک توسط سلجوقیان به فلات غربی ایران کوچانده شوند هر چند که کروکی هیتی ها و میتانی ها و اورتور ها و لوبیوم و گوتی اکنون هم به ترکان تعلق ندارد و بیشتر این سرزمین ها به کردها تعلق دارند و اصولا کردها وارثان این تمدن ها هستند
ترکها در دوره سلجوقی و از قرن ششم هجری پس از جنگ ملازگرد و شکست امپراطوری روم شرقی در نبرد با سلجوقیان و تصرف سرزمین های آسیای صغیر، به مناطق شمال غربی ایران و آسیای صغیر (ترکیه امروزی) وارد شدند. سلجوقیان برای تثبیت حاکمیت خود در آن مناطق، قبایل ترک و ترکمان را به آنجا فرستادند و با توجه به غلبه نظامی و سیاسی که ترکان از قرن ششم به بعد در این مناطق به دست آوردند به تدریج زبان مردمان این مناطق هم آسیمیله شد و به تدریج به ترکی تغییر یافت. طبق مستندات تاریخی از قرن هشتم هجری به بعد دیگر زبان مردم این مناطق به تدریج به سوی ترکی شدن تغییر یافت.
کم کم عزیزان دارند تاریخشون رو کامل می کنند
از هر دری سخن رفتبه جز اعتراف به کرد بودن ان مناطق و امپراتوری و تمدن