نشریه الکترونیکی ائل اوبا

و من آیاته خلق السّموات و الأرض و اختلاف ألسنتکم و ألوانکم إنّ فی ذلک لآیات للعالِمین

تشکیلات قبائل ترکان باستان


لینک مطلب : http://eloba.ir/?p=1367

دکتر جواد هیئت

ائل اوبا – در زمان «مته خان» – امپراتور قدرتمند هون های آسیا –  (174-209 قبل از میلاد) «توی» (مجلس) هر سال سه بار تشکیل جلسه می داد.

نخستین جلسه توی در ماه نخست سال در دربار خاقان برگزار می شد و جنبه دینی داشت.دومین جلسه در آخر بهار یعنی ماه ژوئن در وادی رودخانه اونگین و شاید در شهر قاراقوم برگزار می شد و مهم ترین جلسه توی بود.

جلسه سوم نیز در فصل پاییز در منطقه شانسی برای تعیین شمار اسبان و ارزیابی نیروی دولت و لشگر برگزار می شد.

در اجلاس دوم برای آسمان،طبیعت،و نیاکان قربانی می شد،مسابقه اسب سواری و کُشتی شتران انجام می گردید.

در این اجلاس خاقان یا تایید یا خلع می شد. قوانین جدید تصویب و یا قوانین موجود اصلاح می شدند. درباره مسائل کشوری مذاکره و تصمیم گیری می شد. خاقان ، خاتون (ین کی=ملکه) ، شاهزادگان و «باشبوغ»ها (سرکرده ها) در این مجلس حضور می یافتند.

شرکت در ضیافت و خوردن غذا به معنای ابراز صداقت و وفاداری به دولت بود آنکه در ضیافت حاضر نمی شد ، رفتارش معنای عصیان و نافرمانی می داد.

مجلس یا توی ، در دولت های هون نقش مهمی در اداره کشور داشت. هون های اروپا نیز مجالسی مشابه بر پا می کردند. در زمان آتیلا مجلس برگزیدگان یا«سئچگین»وجود داشت.

در دولت تاپقاچ نیز مجلس دولتی و یا مجمع وزیران وجود داشت. خزر ها مجلس پیر مردان و ریش سفیدان داشتند.

در میان پئچنک ها تصمیم های مهم در مجلس گرفته می شد. اوغوز ها نیز امور کشوری را در «درنک» (محفل) مذاکره می کردند.

در دولت بلغار دانوب نیز مجلس مردمی وجود داشت. «توی» در میان هون های آسیا ، پئچنک ها ، قومان – قپچاق ها و بلغار ها به شکل قورولتای یا کنگره عمومی بود ولی در میان هون های اروپا ، تاپقاچ ها و خزر ها به شکل هیئت وزیران نمود می یافت.

شرکت کنندگان در«توی» را «تویقون» می نامیدند. معمولا رئیس توی ها همان خاقان یا تانهو بود. تنها در زمان انتخاب خاقان و یا در زمان غیبت خاقان ، ریاست توی بر عهده صدر اعظم و یا مشاور دولتی بود که «اؤگه» نامیده می شد.

ترکان باستان به صدر اعظم «آیقوچی» و به حکومت «آیوکی» می گفتند. این واژه در سنگ نوشته های اورخون و درباره تونیوتوق مشهور ذکر شده است.در حکومت های اویغور و گوگ ترک، تعداد وزیران 6 نفر بود آنان را«بویروق» می نامیدند و از طرف مردم برگزیده می شدند.

خاقان مسئول اداره کشور بود. او صدر اعظم را انتخاب می کرد و مجلس را به تشکیل جلسه دعوت می کرد. فرمان های خاقان را «یارلیق» می نامیدند.

در میان ترکان باستان،عناوین مختلفی برای رئیس دولت به کار می رفت: «تانهو» و «خاقان» برای امپراتور ، «خان» برای پادشاه ، «یابغو» ، «ایدیقوت» ، «ایلته بر» و «ارکین» برای امیر.

عنوان تانهو در میان هون های آسیا برای نخستین بار به «مته خان» اطلاق شده و عنوان خاقان در میان هون های اروپا ، تاپقاچ ها و گوگ ترک ها کاربرد داشت.

عنوان یابغو نیز در میان هون های آسیا و پیش از میلاد مسیح بر کار بود.
عنوان بیگ از زمان مته خان (موتون یعنی بیگ تون)موجود بود و تاریخی 2300 ساله دارد. از سدۀ 11 معنای بیگ گسترش یافته و تا زمان ما نیز ادامه یافته است.

در دولت های ترک باستان،نشانه های حکومتی عبارت بود از: خیمه یا چادر خاقان، اؤرگین (تخت) ،توغ (پرچم خاقان) ، طبل، قوتوز (شهپر) و کمان. یک کله طلایی گرگ نیز بر نوک توغ یا پرچم خاقان نصب می شد.

از زمان هون ها رئیس دولت عنوان «تانهو» و همسرش عنوان «یئن شیح» (Yen shih) را گرفت ولی این عناوین بعد ها به خاقان و خاتون تغییر یافت.

خاتون ها در میان ترکان باستان صاحب قدرت بودند و گاهی (مانند وضعیت موجود در میان سابار ها ، گوگ ترک ها ، اویغور ها و اوغوز ها) به عنوان رئیس دولت و یا نائب رئیس بودند.

هنگامی که خاقان ترکان در می گذشت ، پسر بزرگش خاقان می شد ولی این به معنای قانونی حتمی و غیر قابل تغیر نبود. اگر برادر کوچک تر سزاوار تر می بود، او تاج و تخت پدر را تصاحب می کرد چرا که به باور ترکان،اقتدار سیاسی از طرف خداوند به تمام شاهزادگان تعلق دارد.

این مسئله موجب بروز اختلاف و کشمکش در خاندان سلطنتی شده و این وضعیت تا زمان عثمانیان ادامه یافت. این کشمکش ها ناتوانی و گاه فروپاشی حکومت را در پی داشت.

هر گاه پسر بزرگ خاقان خرد سال یا صغیر بود،عموی کودک یا برادر خاقان ، اداره کشور را در دست می گرفت.

در دولت های ترک باستان ، کشور به دو جناح یا بال تقسیم می شد.مثلا جناح های شرق و غرب در میان هون های آسیا ، تابقاچ ها و گوگ ترک ها. جناح های شمالی و جنوبی در هون های آسیا و هون های سفید ، جناح های بزرگ و کوچک در میان ترکان بلغار ، مجار ها و ووسون ها. جناح های داخلی و خارجی در میان اوغوز ها ، بلغار ها و قارلوق ها. جناح های بوز اوق (تیر خاکستری) و اوچ اوق (سه تیر) در میان اوغوز ها.

مردمی که در این جناح ها می زیستند ، به نام های قارا (اکثریت) ،آغ (اقلیت) و زرد نامیده می شدند.

در این تقسیم بندی همواره یک جناح تابع جناح دیگر بود. مثلا جناح غرب تابع شرق ، «اوچ اوق»ها تابع «بوز اوق»ها. نشان «اوچ اوق»ها تیر و نشان «بوز اوق»ها کمان بود.

در امپراتوری هون آسیا،یک تانهو،یک ائلیک (شاه) و 24 باشبوغ (سرکرده) وجود داشت. ائلیک ها ، یابغو ها و شاد ها از خانواده تانهو برگزیده می شدند. در میان گوگ ترک ، ایستمی یابغو یا ایستمی خان برادار خاقان بود.

از زمان هون ها به این سو ، اهمیت فراوانی به ارتباطات با کشور های خارجی داده می شد. کاتب و مترجمان در مرکز امور خارجه بودند.

تابقاچ ها به کاتب «بیتکچین» ، گوگ ترک ها و تورگیش ها و اویغور ها «بیتکچی» ، «ایلمیقا» و «تامقاجی» و اوغوز ها نیز «طغراچی» می گفتند. وظیفه کاتبان ، ثبت تصمیمات مجلس درباره امور خارجه بود.

این نوشته با «تامغا» یا «طغرا» (مهر خاقان) ممهور می شد. چینی ها و بیزانس ها به وسیله سفیران و تاجران ، در کشور ترکان جاسوسی می کردند و می کوشیدند تا میان خانواده سلطنتی اختلاف ایجاد نمایند. گاه نیز موفق به این کار می شدند.

این مسئله به صورتی تلخ ، در سنگ نوشته های اورخون مورد اشاره قرار گرفته است. بعد ها روس ها و ساسانیان نیز خواستند تا کاری مشابه انجام دهند.

خاقان های ترک از زمان هون ها به این سو برای تداوم سلطنت خود کوشیدند تا روابط تجاری را گسترش داده و همچنین با خانواده سلاطین همسایه رابطه خویشاوندی بر قرار کنند.

مثلا خاقان گوگ ترک ها و اویغور ها با دربار چین ، خزر ها با دربار بیزانس و قپچاق ها با پرنس های کیف چنین روابطی را بر قرار کرده بودند.

با این حال دختران خارجی که به دربار خاقان ترک وارد می شدند، نمی توانستند مادر ولی عهد باشند.

اردو – سو

اردو(سو):همه دولت های صحرایی ترک،همواره برای جنگ آماده بودند.از این رو نظامیگری شغل هیچ کس نبود.از قدیم الایام به ارتش«سو»می گفتند.

واژه«اوردو»یا«اردو»به معنای قرار گاه خاقان و یا پایتخت بود.بعد ها اردو برای قشون استفاده شد.واژه قشون نیز از زبان مغولی به زبان ما راه یافته است.

اردو نه به شکل مزدور بلکه به شکل دائمی بود یعنی همه در هر زمان آماده بود تا با اردو به جنگ اعزام شود.چرا که هر کس از کودکی تعلیمات جنگی را آموخته بود و ورزش،تفریحات و شکار به مثابه تمرینات نظامی بود.

اردوی ترک از سواره نظام تشکیل می شد.تعداد سربازان پیاده اندک و اساسا برای کمک به سواره نظام شکل می گرفتند.یزرگترین واحد در اردوی ترک متشکل از 10 هزار نفر با نام«تومان»بود.

هر«تومان»خود به واحد های«مینلیک»(هزاره)،«یوزلوک»(صده)و«اونلوق»(دهه)تقسیم می شد.

هر کدام از این واحد ها،فرماندهانی با عنوان«مین باشی»،«یوز باشی»و«اون باشی»قرار داشتند.این ترتیب دهگان اردو را به مرکز ارتباط داده،آن را از حالت اردوی قبیله به اردوی دولت تبدیل می کرد.

مقامات اداری و صاحب منصبان دولت در عین حال نظامی و دارای عناوین نظامی نیز بودند.از این رو بود که نظام دولت با نظم و انضباط اداره می شد و ترک ها را«اردو ملت»می نامیدند.اردو و خانواده دو پایه مهم جامعه ترک به حساب می آمدند.

اردو در زمان جنگ،مایحتاج غذایی خود را با گوشت خشک شده تامین می کرد.هر ترک این گوشت را در یک قوطی نگه می داشت که از زین اسب آویزان می شد.مهم ترین صلاح ترکان تیر و کمان بود ولی صلاح های دیگر کاربرد داشتند.مثلا قپچاق ها گلوله ای نفتی را با منجنیق پرتاب می کردند.

ترکان جنگ از راه دور را ترجیح می دادند به گونه ای که از روی اسب از فاصله 700 متری تیر می انداختند.کمان هایی با قدرت و متفاوت داشتند.

قویترین کمان نوع کمان دو قوسی بازتابی بود.وحشتناک ترین تیر ها نیز«سوت چالان»و«ویزیلدایان»بود.این تیر ها از زمان مته خان کاربرد داشتند.پیکان تیر ها از آهن به شکل ساده یا چنگالی بود.

برای نبرد های تن به تن از نیزه،سپر و شمشیر استفاده می کردند.بر نوک«توغ»(پرچم مقدس ترکان)یک حلقه موی گاو وحشی و یا اسب و همچنین روبان های ابریشم بسته می شد.علاوه بر توغ آنان پرچم های دیگری نیز داشتند.

سواران ترک در میدان نبرد،بنا به رنگ اسبانشان صف می بستند.در زمان جنگ بسیار از باران واهمه داشتند چرا که باران زه کمان را خیس کرده و آن را از کار می انداخت.با اسیران جنگی به خوبی رفتار می شد.هر گاه یکی از خود آنان در میدان نبر کشته می شدند،می کوشیدند تا جسد او را به پشت جبهه بیاورند.

هر کس که این کار را انجام می داد،اموال شخص کشته شده به او تعلق می یافت.ترکان در هنگام جنگ برای«آخین»(هجوم)آماده می شدند.از آنجا که سواره نظام بودند،قدرت و سرعت حرکتشان بسیار بود.

آنان با این ویژگی بر دشمنان که ارابه های سنگین و پیاده نظام بسیار داشتند،می تاختند و در اندک زمانی آنان را شکست می دادند.

در نبرد های مدت دار از«تاکتیک توران»استفاده می کردند.این تاکتیک عبارت بود از عقب نشینی ساختگی و کمین کردن.این تاکتیک را بازی گرگ می نامیدند.

اردو از برابر دشمن می گریخت و آنها را به مکانی مناسب می آورد.در یک لحظه از هر سو بر آنان می تاختند و آنان را از صحنه هستی بیرون می کردند.این تاکتیک بعد ها از طرف اردوی الپ ارسلان در نبرد ملازگرد(1071میلادی)به کار برده شد.

صفویان نیز در نبرد با عثمانیان، تاکتیک توران را به کار برده و بدین وسیله توانستند تا در برابر عثمانیان که از نظر تعداد سربازان و نوع صلاح برتر بودند بایستند.

استراتژی جنگی ترکان،بر دو پایه قرار داشت:
1.سفر های اکتشافی
2.جنگ های فرسایشی(آشیندیرما).

گاه این هر دو سال ها به طول می انجامیدند.مثلا نبرد های طولانی با چین،سلجوقیان در دندانقان و ملازگرد.در این اثنا روایت های وحشت آوری نیز پخش می کردند.برای حفاظت از مرز های کشور،در آنجا قلعه های آتش(قارغو)برپا کرده و در آنجا کشیک می گذاردند.عین حال برخی جاها را در مرز خالی رها می کردند.

اردوی ترکان را به گرگ ها تشبیه می کردند.نظام قشون های سواره ترکان پس از پیمان آنها با چین در 318 پیش از میلاد،مورد استفاده چینی ها قرار گرفت و چینی ها با همین نظام و با استفاده از تاکتیک توران،خود ترکان را در 117 پیش از میلاد شکست دادند.

سواران ترک نوعی کت ، شلوار و چکمه می پوشیدند و کلاه بر سر می گذاشتند. کوروش نخستین بار ارتش ایران را بر اساس نظام اردوی صحرایی اصلاح کرد.وسپس نیز اسکندر پس از نبرد با تورانیان،این کار را در اردوی مقدونی انجام داد.

اردوی روم نیز این کاررا با به خدمت گرفتن سربازان ترک به عنوان مزدور به انجام رساند.
سزار نیز نخستین بار تاکتیک توران را به کار برده و سواره نظام ترتیب داد.ترتیب دهگان و کت و شلوار گسترش یافته بود ، حتی استفاده از مهمیز نیز به واسطه ی آوارها کاربرد داشت.

بیزانس ها نیز اصلاحات اردو براساس نظام توران را در سده ی 6-5 میلادی آغاز کرده و در اندک زمانی گسترش دادند.بنا به نوشته ی «پروکوپیوس» و «آقاتیاس» مورخان بیزانس ، این اصلاحات موجب پیروزی بیزانس بر گوت ها شد.

درزمان امپراتور «ژوستینیانوس» ، دراستانبول نوع آرایش و لباس همانند هون ها ، بلغارها و آوارها رواج یافته بود.خود امپراتور نیز در یادداشت هایش تحت عنوان «تاکتیکا» از این اصلاحات بحث کرده بود.

مثلا «هراکلیتوس» نیز با این تاکتیک در سال های 624- 622 میلادی ساسانیان را شکست داده بود.
فرانک ها نیز با به کار بردن نظام سربازی ترک ، آوارها را در سده ی 7 مغلوب کردند. فرانک ها در سده تمام ارتش خود را به سواره نظام تبدیل کردند.

در همین راستا آلمان ها و غربی ها در آغاز سده ی یازده میلادی ، ارتش خود را با نظام سربازی صحرایی تطبیق دادند.

روس ها نیز در سده ی 9 تاکتیک توران و نظام سربازی را از خزرها ، پئچنک ها و قپچاق ها فرا گرفته و در سایه این یادگیری ، برخزرها پیروز شدند.

چنگیز خان پس از اعلام فروانروایی ، نظام قبیله ای اردو را در مغول ها به نظام دهگان ترکان تغییر داده و بر هر کدام از واحد ها فردی را از قبیله خود گمارد.

عدلیه و قانون – تؤره

در میان ترکان باستان به قانون «تؤره» گفته می شد.

همه و حتی خاقان نیز باید از تؤره اطاعت میکردند.هر کس از آن سرپیچی میکرد و یا عملی فراتر از تؤره انجام میداد،مجازات میشد.(واژه یاسا از مغولان به زبان ما راه یافته است).

بنا بر تؤره ، مجازات قتل اعدام بود.دزدان و راهزنان اگر حین ارتکاب جرم دستگیر می شدند ، به قتل می رسیدند و اموالشان مصادره می شد.

مجازات کسانی که در زمان صلح شمشیر کشیده و یا کسانی که به ناموس خلق تجاوز می کردند و یا کسانی که در زمان جنگ از اردو می گریختند، اعدام بود.

در جایی که حکم حکومت جریان داشت ، انتقام شخصی قدغن بود.

«یارغو»(دادگاه مالی دولت) به ریاست خاقان به جرائم سیاسی رسیدگی میکرد.

دادگاه های دیگر توسط «یارغان» یا قضاتی به نمایندگی از خاقان اداره می شدند.

منبع : تاریخ مختصر ترک ، دکتر جواد هیئت ، ترجمه پرویز زارع شاهمرسی ، نشر پینار