ائل اوبا | مرجع فرهنگ و تاریخ آذربایجان

و من آیاته خلق السّموات و الأرض و اختلاف ألسنتکم و ألوانکم إنّ فی ذلک لآیات للعالِمین

خصوصیات فونولوژیک زبان ترکی آذربایجانی

دکتر حمید نطقی

خصوصیات زبان ترکی آذربایجان را در سه بخش مطالعه خواهیم کرد:

۱ – خصوصیات فونولوژیک ترکی آذربایجان

۲- خصوصیات مرفولوژیک

۳- خصوصیات لغوی (لکسیک).

منظور از این بررسی روشن کردن وجوه امتیاز این زبان از سایر زبان های خویشاوند به‌خصوص در رابطه با ترکی ترکیه است.

در تهیه این مختصر از آثار دانشمندان زبان‌شناس و تورکولوگ های آذربایجان شوروی ترکیه و انگلستان از جمله استاد شیر علیوف (لهجه) و خصوصیات بیلیمسل بیلدیریار (۱۹۵۷) پرفسور س. جعفروف (لکسیک (۱۹۷۰)) دمیرچی‌زاده عضو آکادمی علوم آذربایجان شوروی (فونتیک (۱۹۷۲)) استاد دیلاچار (تورک دیلینه گنل بیر باقیش (۱۹۶۴)) ج. ال. لویس (صرف و نحو (۱۹۷۵)) و لرد جرارد کلاوزن (لغات (۱۹۷۲)) استفاده شده است.

بخش اول: خصوصیات فونولوژیک

الف. آسیمیلاسیون

مقصود یکسان و یا شبیه شدن فونمی است در ارتباط فونم مجاور و در دو واحد مختلف و مجاور، نزدیکتر شدن دو فونم پهلو به پهلوست.

این همانند شدنها را اغلب در لهجه‌های مختلف ترکی آذربایجان میتوان یافت و از این میان معدودی به زبان نوشته و ادبی انعکاس مییابد که ما در مواردی که وضع چنین است تصریح خواهیم کرد.

اغلب آنچه در اینجا میآوریم بیشتر موضوع بحث بررسیهای لهجه‌شناسی (دیالکتولوژی) می تواند بود. فایده عملی این بحث رهایی مبتدیان از تردید است که چه بسا در نوشته‌های خود که محمل و دلیلی برای انعکاس مستقیم تلفظ محاورهای در میان نیست نمیدانند چه وجهی را باید ترجیح داد.

اینک حاصل بررسی ما درباره آسیمیلاسیون های معمول در محاورات به لهجه‌های مختلف آذربایجانی:

در زیر تأثیر تلفظ قبچاقی به‌خصوص در مجاورت فونم‌های (ز-س-شت) در پسوندهای جمع فونم (ل) مبدل به (د) میشود:

گؤزلر (چشمان) گؤزدر

آتلار (اسبان) آتدار

بلیطلر (بلیط‌ ها) بلیطدر

1- [صدا]

2- [مثلاً در برخی از نشریات اخیراً مواردی چون «آندار یازیلیب» به جای «آلندا یازیلیب»]

3- [با اسقاط دال] و «سندن» به جای «سندن» – با ادغام دال در نون – بارها دیده شده است.

که در نوشته باید به صورت گؤزلر، آتلار و بلیطلر بیاید.

تبدیل (تب) به (پپ) در محاوره:

چون تبدیل تاپماق (پیدا کردن) به تاپپاق.

تبدیل (سد) به (زد):

چون آراسدان (از ارس) آرازدان.

صورت (آراز) به تدریج وارد زبان ادبی و کتبی ترکی آذربایجانی شده است.

تبدیل (نل) به (نن):

چون در آنلاماق (فهمیدن) آننا ماق.

و قارانلیق (تاریکی) قاراننیق.

تبدیل (رل) به (لل):

چیخارلار (برون میآیند) چیخاللار.

اوینارلار (بازی می‌کنند) اویناللار و امثال آن.

تبدیل (رل) به (رر):

مثال از زبان محاورهای برخی از لهجههای ترکیه: جاناوارلار (جانوران) جاناواررار.

و از محاورات آذربایجانی به جای قارلی (برف آلود) قارری و ترلی (عرقدار) ترری و امثال آن.

تبدیل (ند) به (نن):

مندن (از من) من نن.

تبدیل (نم) به (مم):

دینمز (صدا در نمیآورد) دیممز.

قانماز (نمیفهمد، نفهم) قامماز.

در ترکیه هم «سن می؟» (آیا توهم؟) سممی یا نمیش (سوخته) یا ممیش… شنیده میشود.

تبدیل (لس) به (سس):

گلسین (بیاید) گسسین.

اولسون (باشد) اوسسون.

تبدیل (تس) به (سس):

آتسین (بیندازد) آسسین.

گئتسه (اگر برود) گئسسه.

تبدیل (تد) به (تت):

اتدیگی (عمل او) اتتیکی.

تبدیل (شد) به (شت):

بؤلو شد ورمه (تقسیم و بخشبخش کردن) بؤلو شتورمه.

صورت اخیر یعنی تبدیلاتی از قبیل «شد» به «شت» و «تد» به «تت» بنام قانون همآهنگی غیر مصوتها در زبان ادبی و کتبی ترکی ترکیه امروز پذیرفته شده است.

تبدیل (لد) به (لل):

آلدات (گول بزن) آللات.

تبدیل (چش) به (شش):

آچ شالی (شال را باز کن) آش شالی.

تبدیل (دت) به (تت):

آدتاپ (اسم پیدا کن) آتتاپ.

تبدیل (مل) به (من):

آداملار (آدمها) آدامنار.

تبدیل (زس) به (سس):

یازسا (اگر بنویسد) یاسسا.

بطوری که گفته شد همه این تبدیلات در محاورات صورت میگیرد و در زبان ادبی و مکتوب جز در مواقع استثنایی جانی ندارد.

ب. پروتز

در اینجا مقصود افزایش عنصر یا عناصری بر کلمات به‌خصوص در هنگام ترکیب یا تعریف آنهاست. در ترکی آذربایجانی از این شمار آنچه را که در زبان ادبی یا مکتوب انعکاس یافته میآوریم.

افزایش (ن)

۱- در کلماتی که به مصوتی ختم شده در تعریف «حال گرایش» یا «آکوزاتیف» و اضافه چون آتا (پدر) آتانی، آتانین. در ترکی ترکیه بجای «ن» در این موارد «ی» میآید.

۲- در شخص سوم و در مقام منسوبیت: اونون قارداشینا (به برادر او)، قارداشی نین (متعلق و منسوب به برادر او).

۳- بعد از ضمایر بو (این) و او (آن یا او): بونا (به این) و اونا (به او و به آن).

افزایش (س)

در مضاف مختوم به صدادار: اونون باباسی (پدر او).

افزایش (ی)

۱- وقتی که پسوندی با آغاز مصوت بر پسوندی مختوم به مصوت بپیوندد: آنایا (به مادر)، سونگویه (به سرنیزه).

۲- آنلاییر (میفهمد)، اوخویور (میخواند)، ایشله‌یه جک (کار خواهد کرد).

۳- در کاربرد کلمات سو (آب) و نه (چه): سویو (آب را)، نه‌یه (چه را و به چه).

پروتزهای فوق به زبان ادبی و مکتوب منعکس شده است.

افزایش (ه) و (ی)

این پروتز به زبان ادبی و مکتوب منعکس نشده و فقط در محاورات مانده است:

آرا گاهی مبدل میشود به هارا.

آچار به هاچار (کلید).

البته به هلبت.

ایله به هئله (آنچنان، چنان).

آنچاق به هانچاخ (فقط).

انیش به یئنیش (فرود آمدن).

ایندیرمک به نیندیرمک (پایین آوردن) و امثال آنها.

تکرار (ک)، (گ) و (ق)

در امثرهای چون سککیز (هشت) به جای سکیز. در اغلب لهجهها این کلمه سگگیز تلفظ میشود.

ساققال به جای ساقال (ریش).

دوققوز به جای دوقوز (عدد نه).

یئددی به جای یدی (عدد هفت).

آددیم به جای آدیم (گام).

ساققیز به جای ساقیز (سقز).

در ترکی آذربایجان صورتهای اول و در ترکی ترکیه صورتهای دوم در زبان ادبی و مکتوب پذیرفته شده است.

پروتزهای مصوت

به لغاتی که اصیل نیستند (کلمات دخیل) در لهجههای مختلف ترکی آذربایجان و ترکی ترکیه، به‌خصوص هنگامی که کلمات با (س-ش-ر) آغاز میشود، اغلب مصوتی (معمولاً “ای” و یا “او”) افزوده میشود.

۱- ستکان – ایستکان (استکان)، ستول – ایستول یا اوستول (صندلی)، شکاف – ایشکاف (دولاب)، شکنجه – ایشکنجه (شکنجه)، شنبه – ایشنبه (شنبه) میشود. از این دسته برخیها در زبان ادبی و مکتوب پذیرفته شدهاند.

۲- روس – اوروس (روس)، قرام – قیرام (گرم)، قروپ – قوروپ (گروه)، روح – اوروح (روح) میشود.

۳- رحیم – ایهرحیم (رحیم)، رحم – ایهرحم (رحم)، راضی – ایراضی (راضی)، رضا – ایریضا (رضا) میشود.

لازم به توضیح نیست که این پروتزها نیز خاص محاورات است و در زبان مکتوب و ادبی معمولاً نمیآید.

ج. الیزیون

مقصود اسقاط برخی از فونمهاست در لهجههای مختلف.

۱- حذف برخی مصوتات

حذف مصوتات بسته:

حاجی لیلک – حاج لئ لک، حاجی موسی – حاج موسی (حاج موسی)

آغیزی اولو – آغز اولو (تند زبان)

یاریسی – یارسی (نیمهاش، نصفش)

آغیزی – آغزی (دهانش)

اوغولو – اوغلو (پسرش)

خزینه – خزنه (خزینه، مخزن)

نه ایسه – نه سه (هر چه باشد، در هر صورت)

کیم ایسه – کیمسه (هر کس که باشد، هیچکس)

عموقیزی – عمقیزی (دختر عمو)

بی بی اوغلو – بیبوغلو (پسر عمه)

گؤرمک ایچون – گؤرمکچون (برای دیدن) میشود.

برخی از این الیزیونها به زبان ادبی راه یافته است که اندکی بعد ذکر میشود.

حذف فتحه و آ:

هارادا – هاردا (در کجا)

بورادا – بوردا (در اینجا)

اورادا – اوردا (در آنجا) میشود.

حذف در هنگام ترکیب اغلب در محاورات؛ مانند:

آیاغیم – آیام (پای من) و ترسه نیز

وئر سه نیز – وئر سؤز یا وئر سز (اگر بدهید)

گئدنسه نیز – گئتسوز یا گئت سز (اگر بروید)

آلارام – آللام (میگیرم)

دورارام – دوررام (میایستم)

نه اولار – نولار (چه میشود)

اللی اوج – اللوش (پنجاه و سه) میشود.

۲- حذف غیر مصوتات

با اسقاط غیر مصوت در ابتدا و وسط و آخر برخی کلمات تصادف میشود.

مانند اسقاط (ی) و (ه):

چنانکه یوسف – اوسوف (یوسف).

هیچقیرماق – ایچقیرماق (سکسکه) میشود.

و نیز اسقاط (ل) از کلماتی چون آلت (پایین) که شبیه آت و آلتمیش (شصت) که آتمیش تلفظ میکنند.

جز اینها با حادثه اسقاط در موارد دیگر هم مصادف میشدیم. آنچه حائز اهمیت است این است که بدانیم کدام یک از این موارد در زبان ادبی مکتوب پذیرفته شده است.

تغییرات زیر در زبان ادبی و مکتوب ترکی آذربایجانی منعکس شده است:

اوغول (پسر) در شکل اوغلو (پسرش).

کؤنول (دل) – کؤنلو.

بویون (گردن) – بویو.

بورون (بینی) – بورنو.

آغیز (دهان) – آغزی.

آلین (پیشانی) – آلنی. در محاورات آننی میشود.

۲- «شکل» در تلفظ «شکیل» که تلفظ ادبی آن در ترکیب اضافی «شکلی» میشود و چنین است مثالهای زیر:

فکر (فیکیر) – فکری.

اسم (ایسیم) – اسمی (ایسمی).

و امثال آن. در الفبای عربی این کلمات به صورت اصلی نوشته میشود و لکن همانگونه که ذکر شد بر طبق قوانین خاص زبان ترکی تلفظ میشود.

۳- در مورد مکان و جهت: اورادا مبدل به اوردا (در آنجا)، اورادان به اوردان (از آنجا)، بورادا به بوردا (در اینجا)، هارادا به هاردا (در کجا) میشود.

۴- در مورد ترکیبات زیر: علی اکبر، علکبر و خالا اوغلی، خالوغلو تلفظ میشود.

۵- در اعداد ترتیبی در مواردی امثال: ایکی اینجی – ایکینجی (دومین)، آلتی اینجی – آلتیمجی (ششمین) که به صورت آلتیمجی… نیز شنیده میشود.

۶- ایچون (برای) در مواردی چون سیزینچون که صدای اول (ایچون) میافتد. همچنین است مصوت اول ایله (با) و «ایسه» و «ایدی» و «ایمیش» بوده است و ایکن (در حال و صورت) که میافتد.

۷- اسقاط تشدید در کلماتی چون سر در ترکیب سرلی (دارای راز فن) در ترکیب فنلر (فنون).

 

در سه مورد زیر گاهی اسقاط و حذف در زبان ادبی و مکتوب پذیرفته میشود:

۱- گؤندیرسینیز و امثال آن که گاهی به صورت گؤندیسیز هم مینویسند، صورت اول ترجیح داده میشود.

۲- صورتهای شبیه گئدیبدیر بعضاً گئدیبدی هم نوشته میشود.

۳- کیچیکجیک را کیجیجیک با اسقاط ک مینویسند.

د. دیسیمولاسیون

فتحه و کسره

یکی از تغییرات مهمی که در جریان متفاوت شدن ترکی لهجه آذربایجان از دیگر لهجهها مشهود است صراحت فرق تلفظ فتحه و کسره میباشد. مثلاً تلفظ «آن» (پهنا) و «آن» (علامت صفت تفصیلی) در اغلب لهجههای آذربایجان اولی به صورت کسره و دومی به صورت فتحه تلفظ میشود.

همچنین «ات» (بکن) و «ات» (گوشت) کسره. در نوشتههای قدیم به صورت (ی) ثبت شده است؛ مانند ایلچی، نیجه (چگونه)، گئتمک (رفتن)، گیجه (شب) که (ی) را باید در تمام این موارد به صورت کسره خواند.

(ی) در «هیچ» و امثال آن نیز به صورت کسره تلفظ میشود.

دیفتونگ – مونوفتونگ

آنچه که در ترکی ترکیه به صورت دیفتونگ دیده میشود، گاهی در ترکی آذربایجان به صورت مونوفتونگ درمیآید. مانند بویله که بئله (چنین) و ائیله‌مک که ائله‌مک (کردن) میشود.

گاهی هم وضع برعکس میشود: آووچ (کف دست) ترکی ترکیه در ترکی آذربایجان اوووچ میشود و نیز چنین است دووشان (خرگوش).

انطباق با قانون همآهنگی مصوتها

این قانون در مورد کلمات دخیل در ترکی آذربایجانی بیشتر مرعی است تا ترکی ترکیه. چنین است تلفظ کلماتی از این دست: باغچا (باغچه)، قایدا (قاعده)، زارافات (شوخی)…

مصوتات کشیده

مصوتات کشیده به جای فونم حذف شده: صورا به جای صونرا (بعد). صورت دوم یا اصلی را در زبان کتبی و ادبی پذیرفتهاند. در مورد کشیدگی مصوتات، زبانهای شاخه اوغوز ترکی به دو بخش تقسیم میشود:

۱- زبانهای تورکمن و قاقاووز که به صورت نخستین اغلب وفا دارند.

۲- زبانهای ترکی آذربایجان و ترکی ترکیه تغییراتی بعداً بوجود آمده است و اسقاط بعضی فونمها باعث کشیدگی مصوت در مجاورت آن میشود. در ترکی آذربایجان در اغلب لهجههای آن در دنبال اسقاط فونمهای (م)، (ی) و (و) دیده میشود.

چند مثال:

اووچی در نتیجه به اوجی (شکارچی) با مصوت اول کشیده مبدل میشود.

چنین است وضع دووشان (خرگوش) – دوشان، بیزوو (گوساله) – بیزو، آلوو (شعله) – آلو.

بدینگونه در کؤوشن، سؤومک، بوتؤو و او بعد از مصوت اسقاط میشود و مصوت کشیدهتر تلفظ میگردد.

مثال برای اسقاط (ی):

تویوق (مرغ خانگی) تووخ میشود.

صویوق (سرما) صووخ.

کؤیجک (زیبا) کؤوچک.

کؤینک (پیراهن) کؤونک.

درمان (اسباب) درمان.

در باره اسقاط (ن):

کؤنلوم (دلم) کؤولوم یا کؤولوم.

یای ثقیل و خفیف

در کتابهای قدیمی «یای کلمه (تیز)» – به معنی دختر – را «یای ثقیل» و «یای کلمه بیر» – به معنی یک – را «یای خفیف» مینامیدند و ما در این مختصر از این نامگذاری پیروی میکنیم.

در اغلب لهجه های گروه غربی ترکی آذربایجان «یای ثقیل» را در کلمات زیر میشنویم. در برخی دیگر همان «یا» را با تلفظ خفیف به‌خصوص مصوت هجای اول کلمات منظور نظر است.

بیلدیریچین (سال پیش)،

سیچان (موش)

ایلدیریم (برق)

ایشیق (روشنایی)

ایلان (مار)

ایدخی، ایلیق (ولرم)…

آ و او

در تلفظ این کلمات برخی لهجهها (آ) و برخی (او) را به کار میبرند.

آو – اوو (شکار)

آووچ – اوووج (کف دست)

قووورما – قووورما (قرمه)

قووزاماق – قووزاماق (بلند کردن)

صاوورماق – صووورماق (پاشیدن، پراکندن)

یای ثقیل و (او)

در تلفظ کلمات زیر هر دو وجه را میشنویم:

یاخین – یاخون (نزدیک)

پارپیز – پارپوز (پونه)

آلدین – آلدون (گرفتی)

آلدینیز – آلدونوز – آلدوز…

نون غُنّه

در برخی از لهجه های آذربایجانی نون غنه کاملاً پیداست و در برخی تبدیل به (ن) معمولی شده است.

یالینز (تنها) – یالقینز

آقیرماق (عرعر کردن) – آنقیرماق.

مصورات واوی

در تلفظ مصوتات واوی تفاوتهای مخرج در میان لهجههای ترکیه و آذربایجان گاهی به چشم میخورد؛ از قبیل تلفظ کلمات زیر:

دوداق (لب)، اویان (بیدار شو).

که تلفظ مصوت در ترکی ترکیه شبیه واو در کلمه روز فارسی است و تلفظ آذری شبیه ضمه فارسی است.

بؤیوک (بزرگ)، اؤلکه (کشور).

تلفظ آذری مانند مصوت دورد به معنی چهار است و تلفظ ترکیه مانند تلفظ مصوت در اوزوم به معنی انگور است – در آذربایجان میگویند کیچیک در ترکیه میگویند کوچک (کوچک).

در مقابل در آذربایجان تلفظ میکنند تولکو و در ترکیه میگویند تیلکی (روباه).

ق با دو تلفظ

(ق) را در ترکیه چون (ک) – در کلمه «کار» فارسی – تلفظ میکنند. در مقابل در آذربایجان شبیه (گ) – در کلمه «گاه» فارسی – تلفظ میشود. مثلاً «قار» (برف) در ترکی ترکیه مانند «کار» فارسی و در ترکی آذربایجان مانند «کار» فارسی تلفظ میشود.

البته در تلفظ «قلب» در ترکی آذری همان کیفیت «گ» در تلفظ «بای الف» حفظ میشود و شبیه تلفظ «گلب» در فارسی نمیگردد. برای فارسی زبانان تلفظ این فونم بدون ممارست دشوار است.

خ و ه یا ق

وجود (خ) در گویش ترکی آذربایجانی از خصوصیات آن است. در زبان ادبی و مکتوب این فونم در آخر کلمات دو هجایی و بیشتر پذیرفته نشده است و در این مورد (ق) نوشته میشود: آقشام – آخشام (عصر).

دگرگونی غیر مصوتها

تبدیل (بب) و (دت)

با این حادثه در آغاز و پایان کلمات مصادف میشویم:

بیشمک – پیشمک (پختن)

بوزمان – پوزمان (خراب کردن)

بیچاق – پیچاق (کارد)

آلیب – آلیپ (گرفته)

دوکان – توکان (دکان)

دیک – تیک (بدوز)

دوشمک – توشمک (افتادن)

تاش – داش (سنگ) و امثال آن.

در برخی لهجه های آذربایجانی با تبدیلات چون (ک-چ) و (گ-ج) روبرو میشویم که فقط در محاورات محلی مورد توجه است:

چکیج – چچیج (چکش)

کوچه – چوچه

گیلانار – جیلانار (آلبالو)…

تبدیل (ب)، (د)، (ج) به (پ)، (ت)، (چ)

در انتهای کلمات تلفظ (ب) به (پ) و (د) به (ت) و (ج) به (چ) نزدیک میشود.

کتاب – کتاب و غیره ولکن در ترکی ادبی و مکتوب آذربایجان آن را به صورت اصلی مینویسند. در ترکی ترکیه با الفبای عربی آن را به صورت اصلی مینوشتند و لکن بالاتینی همه آنها را به صورت دگرگون شده ثبت میکنند.

در تبدیل (گ) لهجههای شمال و جنوب با هم یکسان نیستند:

کئچی – گئچی (بز)

کئچمیش – گئچمیش (گذشته)

کوبود – گوبود (خشن)

تبدیل (ر-ل)

قرار – قرال، ضرر – ضرل

ارضروم (ارزروم) – ارزلوم

اورکر – اولکر (رم میکند)…

و نیز قارالماق (سیاه شدن) سارالماق (زرد) شدن را نیز متذکر میشویم.

تبدیل (ج-ژ) و (چ-ش)

قاچدی – قاشدی (فرار کرد)

آچدی – آشدی (باز کرد)

کنجدی – کششدی (گذشت)

ساچ – صاش (موی سر)

وجدان – ویجدان – ویژدان (وجدان)

اجباری – ایجباری – ایرباری (اجباری)

تبدیل شاشماق به چاشماق (اشتباه کردن) در ترکی ادبی نیز گاهی پذیرفته شده است.

تبدیل (الف) به (فتحه)

در هجای نخستین کلمات در ترکی آذربایجان رایج است:

آیاق – ایاق – ایاخ (پا)

یاشیل – یشیل (سبز)

قامیش – قمیش (نی)

جاناوار – جنه وار (جانور)

شافتالی – شفتالی (شفتالو)

قاناد – قنت (بال)

قارداش – قردش (برادر)…

تبدیل (الف) به (ضمه)

یاخین – یوخون (نزدیک)

ناخوش – نوخوش

آو – اوو

داوشان – دوشان را نیز باید آورد.

تبدیل (ک) به (ی) و یا (و):

در بعضی از کلمات مشاهده میشود. مثلاً:

گؤک (آسمان و کبود) – گؤی و یا گؤو.

در مواردی چون گؤرمک (کبود شدن) گؤورمک.

تبدیل فونم (ک) یا (ق) به (و) یا (ی) در وسط کلمات نیز دیده شده است.

در ترکی قدیم و میانه کلمه طاتوقی – به معنی مرغ خانگی – یا طاتوق به طاووق یا تویوق در زبان امروزی ترکیه و آذربایجان تبدیل شده است.

فونِم (ع):

در وسط کلمات در میان دو مصوت مبدل به (و) یا (ی) میشود؛ مثلاً: موصوعوق – صوووق یا صوویوق (سرد).

(غ) در وسط کلمه به (خ) مبدل میشود: باغچا – باخچا (باغ)، بوغچا – بوخچا (بچه).

فونِم (د) و (ت) در ابتدای کلمات:

بعد از این فونم در این شرایط اگر مصوت خفیف (اینجه) بیاید اغلب در ترکی آذربایجان مبدل به (ج) میشوند:

تور – جور (نوع)، گؤنه.

دل – جک یا جن (تا، الی).

تبدیل (ب) به (م):

کلماتی چون گبیی «مانند» به صورت «کیمی» در میآید. (در محاوره کیمین).

فونِمهای (ب) و (م):

در لغاتی چون بین (هزار)، مینمک (سوار شدن)، مونا (به این) و غیره در ترکی ترکیه بجای (م) فونم (ب) میآید.

این دگرگونیها در محاورات بفراوانی به کار میرود و لهجه منطقهای را از منطقه دیگر متفاوت میسازد لکن در زبان ادبی و مکتوب جز در مواردی که اشاره شد منعکس نمیشود.

یکی از دگرگونیها که در زبان مکتوب نیز منعکس است تبدیل (ایل) به (یخ). مثلاً در فعل داریلمق (دل تنگ شدن) است که داریخماق میشود.

هـ. متاتز

جا عوض کردن فونمها را «متاتز» مینامند، این حادثه در لهجههای مختلف مشهود است. نظر خوانندگان را به چند کلمه که در زبان ادبی ترکی آذربایجانی پذیرفته شده است باید جلب کرد:

کیپریک (مژه) مبدل شده است به کیپیریک.

کؤپرو (پل) به کؤرپو.

توپراق (خاک) به تورپاق.

یاپراق (برگ) به یارپاق.

عورت یا آورات به آروات.

چنانکه ملاحظه میشود این حادثه در جایی به وجود میآید که هجایی با (ر) آغاز میشود.

از متاتزهای دیگر نیز که در زبان ادبی جایی ندارد مثالهایی میآوریم:

کاروانسرا در بعضی لهجهها مبدل میشود به کاروانسارا. همچنین:

خورما به خومرا (خرما)

کلفت به کولفت

نلیکی به نبلکی (نعلبکی)

مملکت به ملمکت

ابراهیم به ایرباهیم

مشهور به مهشور

یانیلیش (اشتباه) به یالینش

دوغرا (خرد بکن) به دورغا

غیرت به غیریت

اینیرنمک یا اینکرنمک (نفرت کردن، چندش داشتن) به اینرکمک

اؤیرنمک یا اؤگرنمک (یاد گرفتن) به اؤرگنمک

سفره یا سوفرا به سؤرفا

گؤسترمک (نشان دادن) به گؤرسمک و امثال آن.

از نظر فونولوژی آنچه گفته شد درباره خصوصیات لهجهها و زبان مکتوب و ادبی ترکی آذربایجان بود. اینک از نظر مرفولوژی خصوصیات این زبان میپردازیم.


error: محتوا محافظت شده است!