تصویر این تضاد، قلب را به درد میآورد، از یک سو کودکانی که آیندهشان قربانی فقر میشود، محروم از سادهترین حقشان یعنی تحصیل. از سوی دیگر، بیمارانی که در سکوت رنج میکشند، بیدسترسی به دارو و درمان.
و در این میان، بیتالمال — امانت مردم — دستمزدهای میلیاردی را برای عدهای معدود رقم میزند.
آیا این، همان عدالتی است که وعده داده میشود؟
چگونه میتوان پذیرفت که بودجهی عمومی، پیش از رسیدن به کلاسهای فرسوده و تختهای بیمارستانها، جیب ورزشکارانِ ثروتمند را پر میکند؟
این دستمزدهای نجومی، فریاد میزند که سرگرمی عدهای، بر جان و آینده هزاران نفر ارجحیت دارد!
بیتالمال، پول مردم است؛ پول همان کودک بازمانده از تحصیل، همان بیمار درمانده. اختصاص میلیاردها تومان از این امانت مقدس برای دستمزدهای نجومی در شرایطی که جامعه زیر بار فشار معیشت خمیده، خیانت به اعتماد عمومی و تحقیر مستضعفین است.
جامعهای که برای درمان بیمارانش و آموزش کودکانش دست گدایی دراز کرده، هیچ توجیه اخلاقی و عقلانی برای پرداخت دستمزدهای میلیاردی از بیتالمال ندارد.
این ثروت، متعلق به همه است و اولین حقداران آن، محرومان و نیازمندان واقعیاند. وقت آن است که بیتالمال، سفره عدالت باشد، نه سکوی پرشِ ثروت برای معدودی برگزیده.
تا وقتی فقر، کودکان را از مکتب و بیماران را از درمان محروم میکند، پرداخت این میلیاردها از بیتالمال، شرمآور و ناعادلانه است.
آیا کسی پاسخگوی این تضاد دردناک است؟
مطالب مرتبط
جنایات اسرائیل در هدف قرار دادن مردم مظلوم غزه و کاروان های کمک رسانی بین المللی
فاجعه واردات بذر به کشور ؛ خیانت به کشاورزی ملی و تهدید جدی امنیت غذایی ایران
آمریکا گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور فلسطین را تحریم کرد