ائل اوبا | مرجع فرهنگ و تاریخ آذربایجان

و من آیاته خلق السّموات و الأرض و اختلاف ألسنتکم و ألوانکم إنّ فی ذلک لآیات للعالِمین

باسماچی‌

باسماچی،نام قیام، حرکت مسلمانان ترکستان، برضد حکومت شوروی است.

ریشه باسماچی از فعل «باسماق» ترکی و به معنای هجوم آوردن و حمله کردن است.

پس از پیروزی انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ و سرنگون شدن حکومت مسلمانان کوکند به دست شوروی ها و قحط ناشی از عوارض انقلاب و مصادره‌های بی رویّه اموال مردم

و بی حرمتی‌های روس‌ها به سنن و آداب مردم مسلمان، قیام باسماچیان نخست از دره فَرغانه در ترکستان آغاز شد و سپس دامنه آن به سمرقند و بخارا و آمودریای (جیحونِ) سفلی و سیردریا (سیحون) گسترش یافت.

و در ۱۹۱۸ به نقاط بسیاری در ترکستان، یعنی منطقه ای که امروزه «آسیای میانه» خوانده می‌شود، کشیده شد.

باید گفت که شورش های ضدحکومت تزاری در صفحات ماوراءالنهر و ترکستان، که قیام باسماچیان را گاه تداوم مستقیم آن‌ها می‌دانند، سابقه‌ای طولانی دارد.

کسانی به قیام باسماچیان پیوسته‌اند که در قیام دوکچی ایشان ۱۳۱۶/ ۱۸۹۸ و قیام ۱۳۳۵/۱۹۱۶ و در وقایع شورشهای اسحق بیگ و یعقوب بیگ شرکت داشته‌اند.

باسماچی ها در محرم/ سپتامبر «حکومت موقت فرغانه» را تشکیل دادند و سازمانی اداری و نظامی پدید آوردند.

این حرکات اندک اندک رنگ طغیان و شورش مردمی به خود گرفت و روسها در ترکستان با وضعی سخت و ناگوار روبرو شدند.

باسماچیان در آن وقت به نیرویی شش هزارنفری مجهّز بودند و منطقه را خوب می‌شناختند و دستگاه اطلاعاتی کارآمدی داشتند و از همه مهم‌تر این‌که مردم محل پشتیبان آنان بودند و اگر تعقیب می‌شدند، می‌توانستند در روستاها مخفی شوند.

پیوستن یک تیپ سوار به آن‌ها بر قدرت نظامیشان بسی افزود و سراسر دره فرغانه به دست باسماچیان افتاد و روسها فقط بر شهرهای اصلی و راه آهن تسلّط داشتند.

روسها خطر را جدّی دیدند و دست به اقدامات قاطع زدند. کامنف، فرمانده ارتش سرخ، برای طرّاحی عملیات جنگی بر ضد باسماچیان به ترکستان رفت.

به ابتکار لنین، خودمختاری ترکستان شوروی اعلام شد و، به دستیاری نمایندگان او در ترکستان، اقداماتی که جنبه سیاسی و اقتصادی و نظامی داشت معمول شد.

از جانب کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی در مسکو، کمیسیونی با عضویت استالین (در آن زمان کمیسر خلق در امور ملیتها) و چیچرین (کمیسر خلق در امورخارجه) و کوی بیشف، که از ترکستان فراخوانده شده بود، بالفور تشکیل و دست به کار شد.

حزب کمونیست بخارا زیرنظر مستقیم حزب کمونیست روسیه قرار گرفت.

همه عملیات ضد باسماچیان در ترکستان هماهنگ شد. نیروهای باسماچی نیز همچنان در افزایش بود و در آذر ۱۳۰۰/ دسامبر ۱۹۲۱ به ۰۰۰، ۲۰ تن رسید.

از این عده ۰۰۰، ۷ تن در فرغانه و نزدیک به ۰۰۰، ۷ تن در بخارا و ۰۰۰، ۱ تن در خیوه بودند.

هیجان ملی گرایی حتی تاشکند را فراگرفت. در بهار ۱۳۰۱/ ۱۹۲۲، قیام به اوج خود نزدیک می‌شد.

وضع به زیان دولت شوروی رو به وخامت می‌رفت، چه افزایش قدرت باسماچیان شیوع تمایلات ملی را در میان مسلمانان در پی داشت.

در بهمن ۱۳۰۱/ فوریه ۱۹۲۳، نیروی بزرگی از باسماچیان نزدیک بخارا قیام کرد و امنیت شهر را به خطر انداخت.

روسها بناچار دست به اقدام جدّی زدند و در شرق بخارا نیرویی ویژه، متشکل از یک تیپ پیاده و دو تیپ سوار و سه هنگ پیاده و یک هنگ سوار به اضافه قوای کمکی دیگر و نیروهای جمهوری خلق بخارا، در برابر باسماچیان سازمان دادند.

حزب کمونیست روسیه، برای هماهنگ کردن اقدامات حزبهای کمونیست ترکستان و بخارا و خیوه، دفتری در آن صفحات تأسیس کرد.

اورجُنیکیدزه گرجی تبار، که از رهبران برجسته حزب بود، از مسکو وارد بخارا شد و حکومت دست نشانده بخارا را به تردید و تعلّل محکوم کرد و بشدّت به باد انتقاد گرفت.

تدارکات نظامی با فرماندهی کامنف هماهنگ و ارتش سرخ برای سرکوبی نیروهای باسماچی وارد عمل شد. نیروهای طرفدار باسماچیان البته بیکار ننشستند و از جهات مختلف دست به مقابله زدند.

در تیر ۱۳۰۱/ ژوئیه ۱۹۲۲، یکی از سران باسماچی از ارتش روس شکست خورد.

پس از این شکست، باسماچیان قرقیزی تسلیم شدند و باسماچیان ازبکی، که تنها مانده بودند، عقب نشستند و عده باسماچیان ناحیه به ۰۰۰، ۲ تن کاهش یافت.

عده‌ای از سران باسماچی به افغانستان و گویا برخی نیز به ایران گریختند. حدود پاییز ۱۳۰۱/ اواخر ۱۹۲۲، نیروهای اصلی باسماچی در فرغانه و خوارزم شکست خوردند.

به دستور کامنف پایگاه‌های باسماچیان با حملات هوایی بشدت کوبیده شد.

بازمانده گروه های باسماچی تا ۱۳۱۲/۱۹۳۳ دوام آوردند. سرانجام، پس از سال ها مبارزه پرنشیب و فراز، آخرین آثار مقاومت مسلحانه از میان رفت و صلح و آرامش موافق نظر مقامات شوروی در ترکستان و صفحات آن برقرار شد.