ائل اوبا | مرجع فرهنگ و تاریخ آذربایجان

و من آیاته خلق السّموات و الأرض و اختلاف ألسنتکم و ألوانکم إنّ فی ذلک لآیات للعالِمین

فضائل امیرالمومنین حضرت امام علی علیه السلام

منظور از فضایل، صفات و ویژگی‌هایی است که سبب برتری فرد یا گروهی بر دیگران می‌شود؛[۱] بنابراین «فضایل امام علی(ع)» مجموعه‌ای از صفات و ويژگی‌های حضرت علی(ع) نخستین امام شیعیان است که در آیات، روایات و نقل‌های تاریخی به آنها اشاره شده و سبب برتری او بر دیگران است.

در کتاب‌های کلامی شیعه، از فضائل علی(ع) برای اثبات امامت و برتری او برای خلافت هم استفاده شده است.[۲] از پیامبر(ص) نقل شده است فضایل امام علی آن‌چنان بسیارند که قابل شمارش نیستند.[۳]

اهل‌سنت نیز به این مطلب اذعان کرده‌اند؛ برای مثال از احمد بن حنبل پیشوای مذهب حنبلی، نقل شده است آن مقدار که برای علی بن ابی‌طالب فضایل آمده، برای هیچ‌یک از صحابه نقل نشده است.[۴]

فضایل امام علی(ع) دو دسته‌اند:

  1. فضایل اختصاصی یا خصائص علی(ع): فضایلی که مخصوص او است، مانند خوابیدن او در بستر پیامبر(ص) در لیلة المبیت و نزول آیه شراء درباره آن.
  2. فضایل مشترک: فضایلی که پنج‌تن یا دیگر معصومان نیز دارند، مانند حدیث ثقلین که دیگر اهل‌بیت را نیز دربرمی‌گیرد و حدیث کسا که به پنج‌تن اختصاص دارد.

بر پایه روایتی که ابن شاذان قمی از پیامبر(ص) نقل کرده، کسی که فضلیتی از امام علی(ع) را بنویسد، تا زمانی که از آن نوشته اثری باشد، ملائکه برای او استغفار می‌کنند.

همچنین کسی که به فضلیتی از او گوش بدهد، گناهانی که با گوش انجام داده و کسی که به فضلیتی از او نگاه کند، گناهانی که با چشم انجام داده، بخشیده می‌شوند.[۵]

فضایل قرآنی

فضایل قرآنی، آیاتی از قرآن هستند که درباره امام علی(ع) نازل شده‌اند یا امام علی(ع) مصداق آنها معرفی شده است. از ابن‌عباس نقل شده است آن مقدار از قرآن كه درباره على(ع) نازل شده، درباره هيچ‌كس نازل نشده است.[۶]

همچنین ابن‌عباس از رسول خدا(ص) نقل کرده خدا آیه‌ای را نازل نکرد که در آن «یا أیها الذین آمنوا» باشد، مگر آنکه علی در رأس مؤمنان و امیر آنان است.[۷]

او نزول بیش از ۳۰۰ آیه را در مدح علی(ع) دانسته است.[۸]

به گفته سید مرتضی عسکری (درگذشت ۱۳۸۶ش) سیره‌نگار شیعه، دلیل اینکه با وجود این همه فضایل قرآنی، اما به نام حضرت علی در قرآن تصریح نشده این است که قرآن توسط حاکمان ستمگر و کسانی که آن را تیرباران کردند از تحریف محفوظ بماند چرا که ذکر جزییات در تورات و انجیل از اسباب مهم در تحریف‌های این دو کتاب است.[۹]

برخی از فضایل قرآنی امام علی(ع) عبارت‌اند از:

آیه ولایت: آیه ۵۵ سوره مائده که می‌گوید خدا، پیامبر(ص) و کسانی که نماز را برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند، بر مردم ولایت دارند.[۱۰] مفسران شیعه و سنی، شأن نزول این آيه را ماجرای خاتم‌بخشی حضرت علی(ع) دانسته‌اند که در حال رکوع، انگشتر خود را به فقیر بخشید.[۱۱]

آیه شراء: آیه ۲۰۷ سوره بقره، کسانی را ستوده است که حاضرند جان خود را در ازای به‌دست‌آوردن رضایت خداوند فدا کنند[۱۲]

به‌گفته ابن‌ابی‌الحدید عالم معتزلی، همه مفسران بر این باورند که این آیه در فضیلت امام علی(ع) نازل شده است.[۱۳]

علامه طباطبایی نوشته است:

که طبق روایات این آیه درباره ماجرای لیلة المَبیت نازل شده است.[۱۴] در لیلة المبیت مشرکان قصد داشتند به خانه پیامبر اکرم(ص) در مکه حمله کنند و او را به قتل برسانند. در این شب، امام علی(ع) برای حفظ جان پیامبر در بستر او خوابید.[۱۵]

آیه تبلیغ: آیه ۶۷ سوره مائده است که براساس آن، پیامبر اسلام(ص) موظف شد پیامی را به مردم ابلاغ کند که اگر در رساندن آن کوتاهی کند، رسالت پیامبریِ خود را به‌انجام نرسانده است.[۱۶]

به‌گفته مفسران شیعه و سنی، آیه تبلیغ پس از بازگشت پیامبر از حَجّة‌ُالوداع در غدیر خم نازل شده است.[۱۷]

در روایات، شأن نزول آیه تبلیغ واقعه غدیر و اعلام جانشینی حضرت علی دانسته شده است.[۱۸]

آیه اِکمال: آیه ۳ سوره مائده است که از کامل‌شدن دین اسلام سخن می‌گوید.[۱۹]

به‌گفته ناصر مکارم شیرازی، مفسر شیعه، در تفاسیر شیعه منظور از کامل‌شدن دین، اعلام ولایت و خلافت امام علی(ع) بر مسلمانان دانسته شده و روایات هم آن را تأیید می‌کند.[۲۰] عالمان شیعه بر این باورند که آیه اکمال درباره واقعه غدیر نازل شده است.[۲۱]

آیه صادقین: آیه ۱۱۹ سوره توبه است که به مؤمنان دستور می‌دهد همراه صادقین باشند و از آنان پیروی کنند.[۲۲]

در روایات شیعه، صادقین به اهل‌بیت(ع) تفسیر شده است.[۲۳] محقق طوسی این آیه را از دلایل امامت علی(ع) دانسته است.[۲۴]

در روایتی صحیح از امیرالمومنین آمده است که فرمود :

عَنْ عَبَّادِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ عَلِیٌّ أَنَا عَبْدُ اللَّهِ وَأَخُو رَسُولِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ

وَأَنَا الصِّدِّیقُ الْأَکْبَرُ لَا یَقُولُهَا بَعْدِی إِلَّا کَذَّابٌ صَلَّیْتُ قَبْلَ النَّاسِ بِسَبْعِ سِنِینَ .

(سنن ابن ماجة ، ج1 ، ص 44 ، و البدایة والنهایة ، ج3 ، ص 26 و المستدرک ، حاکم نیشابوری ، ج3 ، ص 112 وتلخیص آن ، تألیف ذهبی در حاشیه همان صفحه ، و تاریخ طبری ، ج2 ، ص 56 ، والکامل ، ابن الاثیر ، ج2 ، ص 57 و فرائد السمطین ، حموینی ، ج 1 ص 248 و الخصائص ، نسائی ، ص 46 با سندی که تمام روات آن ثقه هستند ، و تذکرة الخواص ، ابن جوزی ، ص 108 و ده‌ها سند دیگر) .

ترجمه: عباد بن عبد الله گوید : علی علیه السلام فرمود: من بنده خدا و برادر رسول خدا صلی الله علیه وسلم

و من صدیق اکبر هستم ، پس از من جز دروغگو کسی دیگر خود را «صدیق» نخواهد خواند ، من هفت سال قبل از دیگران نماز می‌خواندم .

آیه خیر البریه: آیه هفتم سوره بینه است که کسانی را که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده‌اند، برترین آفريدگان معرفی می‌کند.[۲۵] براساس روایاتِ شیعه و سنی، این گروه امام علی(ع) و شیعیان او هستند.[۲۶]

آیه صالح‌المؤمنین: آیه ۴ سوره تحریم است که در آن خدا علی(ع)، جبرئیل و دیگر فرشتگان را، پشتیبان پیامبر اسلام(ص) قرار داده است. در تفاسیر با استناد به روایاتی از طریق فریقین،[۲۷] تنها مصداق صالح‌المومنین امام علی(ع) معرفی شده است.[۲۸]

آیه انفاق:‌ آيه ۲۷۴ سوره بقره است. این آیه پاداش کسانی را که در شب و روز، و نهان و آشکارا، انفاق می‌کنند، نزد پروردگارشان دانسته است.[۲۹] به‌گفته مفسران، این آیه درباره على(ع) نازل شده که چهار درهم داشت و يكى را در شب انفاق كرد، يكى را در روز، يكى را در نهان و يكى را آشكارا.[۳۰]

آیه نجوا: آیه ۱۲ سوره مجادله است که به مسلمانان ثروتمند دستور می‌دهد قبل از نجوا (گفتگوی سرّی) با پیامبر اسلام(ص)، باید صدقه بدهند.[۳۱] به‌گفته طبرسی بیشتر مفسران شیعه وسنی امام علی(ع) را تنها کسی دانسته اند که به این آیه عمل کرده است.[۳۲]

آیه وُدّ: آیه ۹۶ سوره مریم است که طبق آن خداوند محبت مؤمنان را در دل دیگران قرار می‌دهد.[۳۳] برپایه برخی روایات، پیامبر(ص) از علی خواست بگوید؛ خدایا محبت من را در دل مؤمنان قرار بده. بعد از این درخواست، آیه وُدّ نازل شد.[۳۴]

آیه مباهله: آیه ۶۱ سوره آل‌عمران است که ماجرای مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران را بیان می‌کند. بنابر تفاسیر، امام علی(ع) در این آیه به‌منزله نَفْس و جان پیامبر(ص) معرفی شده است.[۳۵]

آیه تطهیر: بخشی از آیه ۳۳ سوره احزاب است که در آن از اراده خداوند بر پاکی اهل بیت(ع) از رجس و پلیدی سخن آمده است. مفسران شیعه معتقدند این آیه در خصوص اصحاب کساء نازل شده است.[۳۶]

آیه اولی‌الامر: آیه ۵۹ سوره نساء است که مؤمنان را به اطاعت از خدا و رسول خدا(ص) و اولی‌الامر دستور می‌دهد.[۳۷] از نظر مفسران شیعه و سنی آیه مذکور بر عصمت اولی‎ الامر دلالت دارد.[۳۸] در روایات منظور از اولی‌‎الامر امامان شیعه معرفی شده است.[۳۹]

آیه مودت: آیه ۲۳ سوره شوری است. در این آیه، مودت و محبتِ «اَلْقُرْبیٰ» به‌عنوان مزد رسالت پیامبر بر مسلمانان واجب شده است.[۴۰] از ابن‌عباس نقل شده که پیامبر منظور از القربی را علی، فاطمه، حسن و حسین دانسته است.[۴۱]

آیه اطعام: این آیه نیکوکاران را کسانی معرفی می‌کند که با آنکه خودشان به غذا نیاز دارند آن را به‌خاطر خدا به مسکین، یتیم و اسیر می‌دهند.[۴۲] بنابر روایات این آیه، درباره بخشش امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) نازل شد.[۴۳] طبق احادیث، حضرت علی(ع)، فاطمه(س) به‌خاطر شفای حسنین(ع) سه روز روزه گرفتند و هر سه روز هنگام افطار با اینکه خود گرسنه بودند، غذایشان را به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند.[۴۴]

آیه اهل‌الذکر: آیه ۴۳ سوره نحل و ۷ سوره انبیاء است که بر پرسیدن سؤال از اهل ذکر تأکید می‌کند.[۴۵] بر پایه برخی روایات، اهل ذکر منحصر در اهل‌بیت پیامبر است.[۴۶]

آیه نصر: آیه ۶۲ سوره انفال است. به نظر آیت‌الله مکارم شیرازی، هر مؤمنی که رسول اکرم(ص) را یاری کرده، مشمول این آیه است ولی تردیدی نیست که مصداق أکمل و فرد شاخص مؤمنان در این آیه، حضرت علی(ع) است. [۴۷] او در کتاب آیات ولایت در قرآن تصریح کرده است که آيه نصر، يكى از آيات فضيلت امیرالمؤمنین(ع) است.‏[۴۸]

صراط مستقیم: در روایات متعددی علی(ع) و ولایت امام علی(ع) همان صراط مستقیم در قرآن معرفی شده است.[۴۹]

خوشنویسی حدیث «ذِکرُ علی عبادة» اثر رضا بدرالسماء
خوشنویسی حدیث «ذِکرُ علی عبادة» اثر رضا بدرالسماء

فضایل روایی

فضایل روایی، احادیثی از پیامبر(ص) است که مدح یا فضلیتی برای امام علی(ع) بیان می‌کنند. برخی از این احادیث عبارت‌اند از:

حدیث غدیر: خِطابه‌ای است از پیامبر اکرم(ص) در غدیر خم که علی(ع) را مولای مسلمانان معرفی می‌کند. این حدیث در منابع شیعه و سنی نقل شده[۵۰] و از دلایل شیعیان برای اثبات امامت و خلافت حضرت علی به‌شمار می‌آید.[۵۱]

حدیث منزلت: روایتی است که جایگاه امام علی(ع) را نسبت به پیامبر اسلام(ص)، همانند جایگاه هارون نسبت به حضرت موسی معرفی می‌کند.[۵۲]

حدیث مدینة العلم: حدیثی از پیامبر اسلام(ص) که در آن خود را شهر علم و علی(ع) را دروازه آن معرفی کرده‌ است.[۵۳] کتاب الغدیر ۲۱ تن از محدثان سنی را نام برده که این حدیث را حدیث حسن یا حدیث صحیح دانسته‌اند.[۵۴]

حدیث یوم الدار: روایتی از پیامبر اکرم(ص) است که در آن از خویشاوندان خود خواست تا دعوتش را بپذیرند و ضمن آن به وصایت و خلافت علی بن ابی‌طالب(ع) تصریح کرد.[۵۵] متکلمان شیعه برای اثبات امامت حضرت علی(ع) به این حدیث استناد کرده‌اند.[۵۶]

حدیث وصایت: حدیثی از پیامبر اکرم(ص) است که در آن امام علی(ع) به عنوان وصی و جانشین پیامبر معرفی شده است.[۵۷] شیعیان برای اثبات امامت امام علی به آن استناد می‌کنند.[۵۸]

حدیث ولایت: حدیثی از پیامبر(ص) است که حضرت علی را پس از خود ولیِّ مؤمنان معرفی می‌کند. این حدیث با عبارت‌های مختلفی در منابع شیعه و سنی نقل شده است.[۵۹] شیعیان کلمه «ولیّ» را که در «عَلِیٌّ وَلِیُّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِی‏»[۶۰] به‌کار رفته، به‌معنای امام و سرپرست می‌دانند و بدین وسیله امامت و ولایت حضرت علی(ع) را اثبات می‌کنند.[۶۱]

حدیث طیر: روایتی در فضیلت حضرت علی(ع) است که بنابر محتوای آن، پیامبر(ص) قصد خوردن گوشت پرنده‎‌ای بریان را داشت و از خدا خواست با بهترینِ خلق هم‌غذا شود و با حضرت علی(ع) هم‌غذا شد.[۶۲] این روایت در منابع شیعه و اهل‌سنت آمده است.[۶۳]

حدیث رایَت: حدیثی مشهور است از حضرت محمد(ص) درباره امام علی(ع) در غزوه خیبر که در آن آمده است: «فردا پرچم را به مردی خواهم داد که خداوند قلعه خیبر را به دست او فتح می کند، خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوست دارند.[۶۴]

حدیث ثقلین: حدیث مشهوری از پیامبر(ص) درباره جایگاه قرآن و اهل‌بیت(ع) است.

در این حدیث آمده است: «من در میان شما دو چیز سنگین (گرانسنگ و گرانبها) باقی می‌گذارم که اگر آنها را دستاویز قرار دهید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم که اهل‌بیتم هستند.»[۶۵] این حدیث در منابع شیعه و سنی نقل شده است.[۶۶]

حدیث کساء: حدیثی است در فضیلت پنج‌تن. طبق این حدیث که در منابع شیعه[۶۷] و سنی[۶۸] آمده است، پیامبر اسلام(ص) خاندانش را با پارچه‌ای پشمین (کِساء) پوشاند و دعا کرد: «خدایا اینان اهل‌بیت من هستند. پلیدی را از آنها دور کن و آنها را پاک گردان.»[۶۹]

حدیث سفینه: حدیثی مشهور از پیامبر اسلام(ص) است که در آن اهل بیتِ(ع) خود را به کشتی نوح تشبیه کرده است که هر کس داخل آن شد، نجات می‌یابد و هر کس از آن جا ماند، غرق می‌شود.[۷۰] این حدیث در منابع شیعه و سنی نقل شده است.[۷۱]

حدیث شجره: پیامبر(ص) فرمود: من و علی از یک درخت خلق شده‌ایم و سایر مردم از درخت‌های مختلف[۷۲] برخی مفسران آفرینش پیامبر(ص) و امام علی(ع) را از یک منشأ، دلیلی بر مساوی‌بودن آن دو در وجوب اطاعت و ولایت دانسته‌اند.[۷۳]

حدیث لوح: از احادیث منقول از پیامبر اکرم (ص) برای اثبات امامت ائمه دوازده‌گانه است که در آن نام جانشینان رسول خدا (ص)، از امام اول امام علی (ع) تا امام دوازدهم امام مهدی(ع) ذکر شده است.[۷۴]

حدیث علی مَع الحَق: از احاديث مشهور پيامبر است که على(ع) را معیار حق معرفی می‌کند. یکی از نقل‌های آن این‌گونه است: «على با حق است و حق با على و اين دو هرگز از يكديگر جدا نمی‌شوند تاکنار حوض کوثر بر من وارد شوند.»[۷۵]

حدیث تشبیه: حدیثی است که در آن پيامبر(ص) على(ع) را به دیگر پيامبران تشبيه كرده است. این حدیث در منابع شیعه[۷۶] و سنی[۷۷] نقل شده است.

لا فَتَى إِلّا عَلِی: این حدیث به‌معنای این است که جوانمردی جز علی وجود ندارد. برپایه منابع حدیثی و تاریخی، این حدیث را جبرئیل به‌علت فداکاری و شجاعت امام علی(ع) در جنگ اُحُد بیان کرده است.[۷۸] این حدیث در منابع شیعه و سنی نقل شده است.[۷۹]

حدیث قسیم النار و الجنة: روایتی است از پیامبر اکرم(ص) که علی را تقسیم‌کننده بهشت و جهنم معرفی می‌کند.[۸۰] این حدیث در منابع شیعه[۸۱] و اهل‌سنت[۸۲] به‌صورت‌های مختلف و از راویان متعدد نقل شده است.

حدیث خاصِف النَعل: گفتاری از پیامبر اکرم(ص) در بیان جایگاه و فضایل امام علی(ع) است که امام را به‌جهت آنکه در آن لحظه مشغول پینه‌زدن کفش پیامبر(ص) بود، با لقب خاصف النعل خطاب قرار داد.[۸۳]

روایات دیگری هم از پیامبر درباره فضایل امام علی(ع) نقل شده است؛ ازجمله

«ضربت علی در جنگ خندق از عبادت جن و انس برتر است»؛[۸۴]

«هر کس علی را سب کند، مرا لعن کرده است»؛[۸۵]

«هر کس علی را اذیت کند، مرا اذیت کرده است»‌؛[۸۶]

«با دوستی علی است که مؤمن از منافق شناخته می‌شود»؛[۸۷]

«علی از من و من از علی‌ام»؛[۸۸]

«یاد علی عبادت است»؛[۸۹]

«نگاه به علی عبادت است»؛[۹۰]

همچنین استفاده پیامبر اکرم(ص) از القابی مانند صِدِّیق اکبر،[۹۱] فاروق اعظم[۹۲] و ابوتراب[۹۳] درباره امام علی(ع) از فضایل آن حضرت به‌شمار آمده است.

دیگر ویژگی‌ها و امتیازات حضرت علی(ع)

برخی از رویدادها و امتیازاتی که به عنوان فضائل امام علی(ع) شمرده شده‌اند، عبارتند از:

ازدواج با حضرت زهرا: از فضایل اختصاصی امام علی(ع) را ازدواجش با دختر پیامبر دانسته‌اند که به‌دستور خدا انجام شد.[۹۴] گفته‌اند اگر علی(ع) نبود، برای فاطمه(س) همتایی وجود نداشت.[۹۵]

مولود کعبه: مولود کعبه به‌معنای زاده‌شده در کعبه، به ماجرای تولد امام علی(ع) در کعبه اشاره دارد که از فضایل اختصاصی او به‌شمار می‌رود.[۹۶]

لقب امیرالمؤمنین: به‌معنای امیر، فرمانده و رهبر مسلمانان، لقبی است که به‌اعتقاد شیعیان به حضرت علی(ع) اختصاص دارد. به‌باور شیعیان، این لقب نخستین بار در زمان پیامبر اکرم برای علی بن ابی‌طالب به‌کار رفته است[۹۷] سید ابن طاووس، محدث شیعه در قرن هفتم، در کتاب الیقین باختصاص مولانا علی بإمرة المؤمنین، با اتکا به ۲۲۰ حدیث از منابع اهل‌سنت، لقب امیرالمؤمنین را مختص امام علی(ع) دانسته است.[۹۸]

سدّالاَبواب: به‌معنای مسدودکردن درها، به واقعه‌ای اشاره دارد که طی آن، پیامبر اسلام به‌فرمان خدا دستور داد جز درِ خانه امام علی(ع)، درِ همه خانه‌هایی که به مسجدالنبی باز می‌شدند، مسدود شود.[۹۹]

برادری با پیامبر(ص): پیامبر(ص) پیش از هجرت به مدینه، میان مهاجران، عقد اخوت برقرار کرد. همچنین در مدینه میان مهاجران و انصار عقد اخوت بست و هر دو بار میان خودش و امام علی(ع) عقد اخوت برقرار کرد و علی را برادر خود خواند.[۱۰۰]

اولین مسلمان: براساس اعتقاد شیعه و برخی از دانشمندان اهل‌سنت، امام علی(ع)، اولین مردی است که به پیامبر(ص) ایمان آورد.[۱۰۱]

ابلاغ آیات برائت: به‌گزارش تفسیر نمونه تقریباً تمام مفسران و مورخان اتفاق‌نظر دارند هنگامی که آیات نخستین سوره توبه نازل شد و پیمان‌هایی را که مشرکان با پیامبر اسلام(ص) داشتند، لغو کرد، پیامبر(ص) نخست ابلاغ این فرمان را برعهده ابوبکر گذاشت تا هنگام حج در مکه برای عموم مردم بخواند؛ اما سپس آن را از او گرفت و به علی(ع) داد و حضرت علی(ع) در مراسم حج به مردم ابلاغ کرد.[۱۰۲]

این واقعه در منابع اهل سنت نقل شده است.[۱۰۳]

خاتم‌بخشی: منظور از خاتم‌بخشی، ماجرایی است که در آن امام علی(ع) در رکوع نماز، انگشتر خود را به فقیر بخشید. این واقعه در کتب روایی شیعه و سنی نقل شده است.[۱۰۴]

ردّ الشمس: در این واقعه، به‌دعای پیامبر اکرم(ص)، خورشید که در حال غروب بود، به عقب بازگشت تا حضرت علی(ع) نماز عصرش را بخواند.[۱۰۵]

همچنین بنا به نقل شیخ مفید، در زمان حضرت علی(ع)، در یکی از جنگ‌ها تعدادی از لشکریان نماز عصرشان را نخوانده بودند که با دعای حضرت علی(ع) خورشید برگشت.[۱۰۶]

جلوگیری از نشر فضایل علی(ع)

بنابر گزارش‌های تاریخی، در دوره بنی‌امیه به‌دستور معاویه از نقل و نشر فضایل امام علی(ع) جلوگیری شد:

به‌گفته على بن محمد مدائنى مورخ قرن سوم، معاويه به كارگزارانش نوشته بود که هركس چيزى در فضیلت امام علی(ع) و خاندانش نقل کند، حرمتى براى جان و مالش نيست.[۱۰۷]

همچنین روایت‌کردن از وی، یادکردن از او به نیکی و نام‌گذاری فرزندان به‌نام علی ممنوع شده بود.[۱۰۸]

معاویه امام علی را سَبّ (ناسزاگویی) می‌کرد و می‌گفت: دست از این کار برنمی‌دارم تا کسی فضيلتى را از او ياد نكند.[۱۰۹]

به‌دستور او سَبّ علی بر منابر آغاز شد[۱۱۰] و تا دوره عمر بن عبدالعزیز حدود ۶۰ سال ادامه داشت.[۱۱۱]

به گفته علامه حلی (۶۴۸-۷۲۶ق) در کتاب کشف الیقین دوستان امام علی(ع) از ترس و دشمنان او از روی حسادت فضایل آن حضرت را نشر نمی‌دادند با این حال شرق و غرب از فضائل او پر شده بود.[۱۱۲]

به‌گفته محمدجواد مَغنیه، امويان كسانى را كه فضيلت يا حديثى از امام على(ع) نقل می‌كردند، شكنجه می‌دادند.

آنان شاگردان و خواص امام علی(ع) همچون میثم تمار، عَمرو بن حَمِق خُزاعی، رشید هجری، حُجر بن عُدَى و كمیل بن زیاد را كشتند تا كسى به‌وسيله آنها به اخبار و آثار حضرت على(ع) آگاه نشود.[۱۱۳]

همچنین به‌گزارش شيخ محمد ابوزهره، عالم اهل سنت ، حكومت اموى تأثيرى جدى در پنهان‌ماندن بسيارى از آثار على(ع) داشته است و به همین علت احادیث اندکی از وی در منابع اهل‌سنت نقل شده است.[۱۱۴]

سید علی شهرستانی در کتاب «منعُ تدوینِ الحدیث»، نوشته است: بیشتر نویسندگان شیعه معتقدند یکی از عوامل منع حدیث جلوگیری از نشر فضایل امام علی(ع) بوده است؛[۱۱۵]

چراکه در احادیث پیامبر درباره اهل‌بیت، برتری اهل‌بیت(ع) و شایستگی آنان برای خلافت بیان شده بود و این با منافع حکومت بنی‌امیه در تضاد بود.[۱۱۶]

جعل فضایل حضرت علی(ع) برای دیگران

چنان‌که ابن‌ابی‌الحدید از ابوجعفر اِسکافی متکلم معتزلی قرن سوم قمری نقل کرده، معاویه گروهی از صحابه و تابعین را مأمور کرده بود که احادیثی در نکوهش امام علی جعل کنند.[۱۱۷]

او در نامه‌ای از کارگزارانش خواست دوستداران عثمان بن عفان را شناسایی و به خود نزديک كنند و آنچه این افراد در فضيلت عثمان نقل مى‌كنند، برایش بنويسند.[۱۱۸]

به‌گفته على بن محمد مدائنى مورخ قرن سوم هجری قمری، مردم برای رسيدن به مال و منال در مدح عثمان حديث آوردند و نقل فضايل عثمان فراوانى گرفت؛[۱۱۹]

ازاین‌رو معاویه در نامه دیگری به کارگزارانش نوشت از مردم دعوت کنند كه فضايل صحابه و خلفای سه‌گانه را روايت كنند تا اینکه در فضيلت حضرت علی(ع) حديثى نباشد، مگر اينكه روايتى همانند آن در فضل خلفاى نخستين و صحابه بياورند يا ضد و مخالف آن را نقل كنند.

وی این کار را مایه روشنایی چشم و وسیله‌ای برای نابودسازی راه وروش ابوتراب([مام علی(ع)] و شیعانش برشمرده است.[۱۲۰]

انکار فضایل امام علی(ع)

ابن‌تیمیه (۶۶۱-۷۲۸ق) پیشوای سلفیه، پاره‌ای از احادیثی که در فضیلت امام علی(ع) وارد شده را، مخدوش یا مجعول دانسته است.[۱۲۱] همچنین شاگردش اسماعیل بن عمر معروف به ابن‌کثیر دمشقی (۷۰۱-۷۷۴ق) گفته است آیه‌ای درخصوص علی(ع) به‌تنهایی نازل نشده و آیاتی که مطرح شده، درباره علی(ع) و چند تن دیگر است.[۱۲۲] به‌باور وی روایاتی که در این خصوص از ابن‌عباس و دیگران نقل شده، صحیح نیستند.[۱۲۳] او همچنین سند بسیاری از احادیث فضائل امام علی را ضعیف دانسته است.[۱۲۴]

ابن‌قَیِّم جوزی (درگذشت ۷۵۱ق‌)، دیگر شاگرد ابن‌تیمیه، امامت علی(ع) در غدیر خم را جعلی دانسته است؛[۱۲۵] با آنکه به‌گفته علامه امینی حدیث غدیر در منابع شیعه و سنی به‌صورت متواتر نقل شده است.[۱۲۶] همچنین ابن‌جوزی (درگذشت ۵۹۷ق)، عالم اهل‌سنت، در کتاب الموضوعات، برخی از احادیث فضایل امام علی(ع) را به‌عنوان حدیثی جعلی آورده است.[۱۲۷]

کتاب‌شناسی

فضایل امام علی(ع) در کتاب‌های حدیثی اهل‌سنت مانند صحاح سته در بخش‌هایی به‌نام مناقب و فضایل علی بن ابی‌طالب آمده است.[۱۲۸]

همچنین در کتاب‌هایی که درباره فضایل اهل‌بیت نوشته شده، بخشی به مناقب و فضایل امام علی اختصاص دارد. عالمان شیعه و سنی کتاب‌هایی مستقلی نیز درباره فضائل و مناقب امام علی(ع) تألیف کرده‌اند.

آقابزرگ تهرانی در الذریعه ۱۵ کتاب با عنوان فضائل امیرالمؤمنین(ع) معرفی کرده است.[۱۲۹]

او همچنین کتاب‌هایی با عناوین دیگر نیز معرفی کرده که در بردارنده فضائل امام علی(ع) است.

به عنوان نمونه:«نهج العدالة فی فضائل الإمام أميرالمؤمنین علی بن أبی‌طالب»، نوشته عبد علی بن الحسین اللبان النجفی[۱۳۰] و «مصباح الأنوار فی فضائل إمام الاَبرار»، نوشته هاشم بن محمد.[۱۳۱]

کتاب‌های اهل‌سنت

فضائل امیرالمؤمنین، اثر احمد بن حنبل شیبانی (درگذشت ۲۴۱ق) از پیشوایان چهارگانه اهل‌سنت. در این کتاب، ۳۶۹ روایت در فضائل و مناقب امام علی(ع) نقل شده است.[۱۳۲] ابن‌حنبل در این کتاب ماجرای تبریک خلیفه دوم به امام علی(ع) در روز غدیر را نقل کرده است.[۱۳۳]

خصائص امیرالمؤمنین (کتاب)، اثر احمد بن شعیب نسائی (درگذشت ۳۰۳ق) محدث و نویسنده کتاب السنن، از صحاح شش‌گانه اهل‌سنت. در این کتاب که به‌زبان عربی نوشته شده، از اسلام علی(ع)، جایگاه او نزد پیامبر(ص)، خویشاوندی‌اش با رسول خدا(ص) و جایگاه همسر و فرزندان او سخن آمده است.

مناقب الامام علی بن ابی‌طالب، اثر اِبْن مَغازِلی (درگذشت ۴۸۳ق). کتاب به‌زبان عربی نوشته شده و فضایلی چون ولادت در کعبه، سبقت در پذیرش اسلام، رفتن بر دوش پیامبر(ص) و احادیث و آیاتِ درباره علی را مطرح کرده است.

شواهد التنزیل، نوشته حاکم حسکانی (متوفای ۴۹۰ق)، عالم اهل سنت، است. این کتاب با توجه به آیات قرآنی که در شأن اهل بیت پیامبر نازل شده، به بیان مناقب و فضائل امام علی(ع) و خاندان وی پرداخته است.[۱۳۴]

مناقب علی بن ابی‌طالب، اثر احمد بن موسی بن مَردَوَیه (درگذشت ۴۱۰ق)، اَلْمعیار و المُوازنة فی فضائل الإمام أمیرالمؤمنین علی بن أبی‌طالب(ع)، تألیف محمد بن عبدالله اسکافی دانشمند معتزلی (درگذشت ۲۴۰ ق)، الجوهرة فی نسب الامام علی و آله اثر محمد بن ابی‌بکر تلمسانی (قرن هفتم هجری)، جواهر المطالب فی مناقب الامام علی بن ابی‌طالب، نوشته شمس‌الدین باعونی (درگذشت ۸۷۱ق)، کفایة الطالب فی مناقب علی بن ابی‌طالب، اثر محمد بن یوسف گنجی (درگذشت ۶۵۸ق)، مَناقِبُ الامام أمیرُالمُؤمنین (ع) تألیف موفق بن احمد خوارزمی (درگذشت ۵۶۸ق) و مناقب مرتضوی، نوشته میر محمدصالح ترمذی (درگذشت ۱۰۶۰ق) از دیگر آثار عالمان اهل‌سنت درباره فضایل امام علی به‌شمار می‌آیند.

کتاب‌های شیعه

المراتب فی فضائل امیرالمؤمنین. این کتاب اثر ابوالقاسم بُستی عالم زیدی قرن چهارم قمری است. در این اثر ۴۵۰ فضیلت علی بن ابی‌طالب(ع) ذکر شده است.

تفضیل امیرالمؤمنین، اثر شیخ مفید (درگذشت ۴۱۳ق) نویسنده در در این کتاب با استناد به احادیث شیعه و سنی، فضیلت علی(ع) بر همه پیامبران جز پیامبر اسلام را اثبات کرده است. این اثر به‌زبان فارسی ترجمه شده است.

الرّسالَةُ العَلَویة فی فَضلِ أمیرالمؤمنین(ع) عَلی سائرِ البَرّیة سِوی سیدنا رَسولُ الله (ص). این کتاب را ابوالفتح کراجکی (درگذشت ۴۴۹ق) به‌زبان عربی نوشته شده است. در آن افضلیت علی(ع) طبق آیات قرآن، ویژگی‌های امام علی و پاسخ به شبهاتی درباره وی آمده است.

الیَقین بِاختِصاصِ مولانا عَلیّ علیه‌السلام بِإمرَةِ المُؤمِنین. نویسنده این کتاب سید ابن طاووس (درگذشت ۶۶۴ق) است. او در این کتاب با استناد به ۲۲۰ حدیث از منابع اهل‌سنت، لقب «امیرالمؤمنین» را مختص علی(ع) دانسته است که پیامبر(ص) آن را به وی داده است.

کتاب‌های عُمْدَةُ عُیونِ صِحاحِ الاَخْبار فی مَناقبِ اِمامِ الاَبرار مشهور به العُمدَة، تألیف ابن‌بطریق (درگذشت ۶۰۰ق)، مائةُ مَنْقَبَة مِنْ مَناقِب امیرالمؤمنین وَ الأئمّة مِنْ وُلْده(ع) مِن طَریقِ العامّة اثر ابن‌شاذان، طرف من الانباء و المناقب، اثر سید ابن‌ طاووس، الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین اثر شاذان بن جبرئیل قمی، کشف الیقین فی فضائل امیرالمؤمنین نوشتۀ علامه حلی و قضاء امیرالمؤمنین اثر محمدتقی شوشتری، فضايل الخمسه من الصحاح السته نوشته فیروزآبادی از دیگر آثاری است که عالمان شیعی درباره فضائل امام علی(ع) نوشته‌اند.

پانویس

  1.  اصغرپور، «درآمدی بر مناقب‌نگاری اهل‌بیت»، ص۲۶۷.
  2.  برای نمونه نگاه کنید به بیاضی، الصراط المستقیم، ۱۳۸۴ق، ج۱، ص۱۵۱تا۲۹۸.
  3.  ابن‌شاذان، مائة منقبة، ۱۴۰۷ق، ص۱۷۷.
  4.  حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۱۶.
  5.  ابن‌شاذان، مائة منقبة، ۱۴۰۷ق، ص۱۷۷.
  6.  ابن‌منظور، مختصر تاریخ دمشق، ۱۴۰۲ق، ج۱۸، ص۱۱.
  7.  حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۶۳-۷۱؛ شبلنجی، نورالابصار، الشریف الرضی، ج۱، ص۱۵۹.
  8.  گنجی شافعی، کفایة الطالب، ۱۴۰۴ق، ص۲۳۱؛ قندوزی، ینابیع المودة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۳۳۷.
  9.  «چرا نام امام علی (علیه‌السلام) در قرآن نیست؟»، مرکز العلامة العسکری للدراسات الاسلامیه.
  10.  سوره مائده، آيه۵۵.
  11.  طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۲۵؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۹۳؛ حسکانی، شواهدالتنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۹-۲۳۹.
  12.  سوره بقره، آیه ۲۰۷.
  13.  ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۲۶۲.
  14.  طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۱۰۰.
  15.  طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۶-۴۶۷.
  16.  سوره مائده، آیه۶۷.
  17.  برای نمونه نگاه کنید به عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۳۲؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۹۸؛ آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۱۹۴.
  18.  کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‌۱، ص‌۲۹۰؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۵۷.
  19.  سوره مائده، آیه۳.
  20.  مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۶۴و۲۶۵.
  21.  امینی، الغدیر، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۱۱۵.
  22.  سوره توبه، آیه۱۱۹.
  23.  کلینی، الکافی، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۲۰۸؛ آمدی، غایة المرام، ۱۳۹۱ق، ج۳، ص۵۲.
  24.  حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، ص۳۷۱.
  25.  سوره بینه، آیه۷.
  26.  حَسکانی، شواهدالتنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۵۹؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۳۷۹.
  27.  برای نمونه نگاه کنید به: حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ۳۴۱-۳۵۲؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۲۴۴؛ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۳۱؛ حویزی، تفسیر نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۳۷۰.
  28.  طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۳۳۲.
  29.  سوره بقره، ص۲۷۴.
  30.  ابن‌عساكر، تاريخ مدينة دمشق، دار الفكر، ج۴۲، ص۳۵۸.
  31.  سوره مجادله، آيه۱۲.
  32.  طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۳۸۰.
  33.  سوره مریم، آیه۹۶.
  34.  قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۵۶.
  35.  برای نمونه نگاه کنید به سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۹؛ طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۷۶۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۳۰.
  36.  ابن حکم، تفسیر الحبری، ۱۴۰۸ق، ص۲۹۷-۳۱۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۵۶۰؛ طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۱۱.
  37.  سوره نساء، آيه۵۹.
  38.  برای نمونه نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۳۸۹؛ فخر رازی، مفاتیح‌الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۱۳.
  39.  قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۲۲، ج۱، ص۳۴۱؛ عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲.
  40.  سوره شوری، آیه۲۳.
  41.  مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۳، ص۲۳۲.
  42.  سوره انسان، آيه۸و۹.
  43.  علامه طباطبایی، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۳۲.
  44.  کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۵۲۷-۵۲۹؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۶۷۰.
  45.  سوره نحل، آیه۴۳؛‌ سوره انبیاء، آيه۷.
  46.  برای نمونه نگاه کنید به حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۳۲.
  47.  مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ۱۳۸۶ش‏، ص۳۱۲.
  48.  مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ۱۳۸۶ش‏، ص۳۰۷.
  49.  برای نمونه نگاه کنید به: کلینی،‌ الکافی، ‌۱۴۰۷ق، ج۱،‌ ص۴۱۶ و ۴۱۷ و ۴۳۳؛ قمی،‌ تفسیر القمی،‌ ۱۴۰۴ق، ج۲،‌ ص۹۲، ۲۷۹، ۲۸۰ و ۲۸۶؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۱۷۷ ،‌۱۷۸، ۴۰۰، ۴۱۷ و ۴۳۳.
  50.  ابن حنبل، فضائل امیر المومنین، ۱۴۳۳ق، ص۱۹۷؛ امینی، الغدیر، ج۱، ص۱۴و۱۵.
  51.  برای نمونه نگاه کنید به: حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، ص۳۶۹.
  52.  بخاری، صحیح‌البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۱۹، باب مناقب جعفر بن ابی‌طالب، حدیث ۳۷۰۶؛ مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۸۷۰و۱۸۷۱، حدیث ۲۴۰۴؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۰۶و۱۰۷، حدیث ۸۰؛ ابن‌حنبل، فضائل امیرالمومنین علی بن ابی‌طالب، ۱۴۳۳ق، ص۱۵۶.
  53.  قمی، تفسیرالقمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۶۸؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۳۷، حدیث ۴۶۳۷.
  54.  امینی، الغدیر، ۱۳۷۰ق، ج۶، ص۷۸و۷۹.
  55.  حسکانی، شواهدالتنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۵۴۳؛ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۱۸۶تا۱۸۹؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۹۷.
  56.  برای نمونه نگاه کنید به شیخ مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۳ق، ص۹۶.
  57.  نگاه کنید به ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۲، ص۳۹۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۱۵۴تا۳۳۹.
  58.  برای نمونه نگاه کنید به استرآبادی، البراهین القاطعه، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۲۴۴.
  59.  برای نمونه نگاه کنید به حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۴۳؛ ابن‌حنبل، مسند الامام احمد، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۸۰؛ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۲.
  60.  صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۲.
  61.  رحیمی اصفهانی، ولایت و رهبری، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۱۹تا۱۲۱.
  62.  نسائی، خصائص امیر المومنین، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۹، ح۱۰.
  63.  برای نمونه نگاه کنید به نسائی، خصائص امیر المومنین، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۹، ح۱۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۳۵۵.
  64.  برای نمونه نگاه کنید به بخاری، صحیح‌البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۱۸، حدیث ۳۷۰۱و۳۷۰۲؛ مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۸۷۲، حدیث ۲۴۰۶.
  65.  کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۹۴.
  66.  برای نمونه نگاه کنید به نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۳۱۰، حدیث ۸۰۹۲؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۹۴؛ مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۸۷۳، حدیث ۲۴۰۸؛ ابن‌حنبل، فضائل امیر المومنین علی بن ابی‌طالب، ۱۴۳۳ق، ص۱۸۰.
  67.  طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۶۸؛ کلینی،الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۸۷.
  68.  ابن‌حنبل، فضائل امیرالمومنین علی بن ابی‌طالب، ۱۴۳۳ق، ص۱۸۴؛‌مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۸۸۳، حدیث ۲۴۲۴؛ طبری، المسترشد، ۱۴۱۵ق، ص۵۹۸.
  69.  ابن‌حنبل، فضائل امیرالمومنین علی بن ابی‌طالب، ۱۴۳۳ق، ص۱۸۴؛‌مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۸۸۳، حدیث ۲۴۲۴؛ طبری، المسترشد، ۱۴۱۵ق، ص۵۹۸.
  70.  حاکم نیشابوری، مستدرک‌الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۷۳، حدیث ۳۳۱۲.
  71.  برای نمونه نگاه کنید به حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۷۳، حدیث ۳۳۱۲؛ نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۴۴.
  72.  حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۶۳، حدیث ۲۹۴۹؛ حسکانی، شواهدالتنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۳۷۶و۳۷۷.
  73.  ابن‌بطریق، خصائص الوحی المبین فی مناقب امیر المومنین، ۱۴۱۷ق، ص۲۴۶.
  74.  کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۲۷.
  75.  خطيب بغدادى، تاريخ بغداد، ۱۴۲۲ق، ج۱۶، ص۴۷۰؛ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۸۹.
  76.  به عنوان نمونه نگاه کنید به: حسن بن علی، التفسیر المنسوب الی الامام العسکری(ع)، ۱۴۰۹ق، ص۴۹۷و۴۹۸؛ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۵؛ طبری آملی کبیر، المسترشد فی الامامة، ۱۴۱۵ق، ص۲۸۷؛‌ مفید، الامالی، ۱۴۱۳ق، ص۱۴؛ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۱۷؛ طبری آملی، بشارة المصطفی، ۱۳۸۳ق، ص۸۳.(عبارات این منابع یک دست نیست.)
  77.  به عنوان نمونه نگاه کنید به: عاصمی، العسل المصفی، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۲۴-۱۲۶؛ ابن عساکر، ترجمة الامام علی بن ابی‌طالب، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۲۸۰؛ ابن مغازلی، مناقب امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب، ۱۴۲۴ق، ص۲۸۱؛ خوارزمی، المناقب، ۱۴۱۱ق، ص۸۴و۳۱۲؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۰۳؛ طبری، ذخائر العقبی، ۱۳۵۴ق، ص۹۳ـ۹۴؛ حمویی جوینی، فرائد السمطین، ۱۳۹۸ق، ج۱، ص۱۷۰.
  78.  کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۱۰.
  79.  طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۵۱۴.
  80.  شیخ صدوق،‌ عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۷و۸۶؛ صفار، بصائرالدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۴۱۴تا۴۱۸.
  81.  شیخ صدوق،‌ عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۷و۸۶؛ صفار، بصائرالدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۴۱۴تا۴۱۸؛ مجلسی،‌ بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۹، ص۱۹۳تا۲۱۱.
  82.  برای نمونه نگاه کنید به ابن‌مغازلی، مناقب الامام علی بن ابی‌طالب(ع)، ۱۴۲۴ق، ص۱۰۷؛ خوارزمی،‌ مناقب،‌ ۱۴۱۱ق، ص۲۹۵؛ حَمّوئی جوینی، فرائدالسمطین، مؤسسه محمودی، ج۱، ص۳۲۵و۳۲۶.
  83.  ابن‌مردویه، مناقب علی بن ابیطالب، ۱۴۲۴ق، ص۱۶۲؛ احمد حنبل، مسند الامام احمد، ۱۴۲۱ق، ج۳، ص۴۸۰.
  84.  حسکانی، شواهدالتنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۱۴.
  85.  ابن‌حنبل، فضائل امیرالمومنین علی بن ابی‌طالب، ۱۴۳۳ق، ص۱۹۴.
  86.  ابن‌حنبل، فضائل امیر المومنین علی بن ابی‌طالب، ۱۴۳۳ق، ص۱۷۴.
  87.  ابن‌حنبل، فضائل امیرالمومنین علی بن ابی‌طالب، ۱۴۳۳ق، ص۱۷۲.
  88.  احمد حنبل، مسند الامام احمد، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۷۹.
  89.  ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۲، ص۳۵۶.
  90.  حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۵۲، ح۴۶۸۱.
  91.  ابن‌حنبل، فضائل امیر المومنین علی بن ابی‌طالب، ۱۴۳۳ق، ص۱۸۳.
  92.  طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۵۲.
  93.  بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۸۹.
  94.  فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ص۱۴۷.
  95.  فتال نیشابوری، روضةالواعظین، ۱۳۷۵ش، ص۱۴۶.
  96.  امینی، الغدیر، ۱۳۹۷ق، ج۶، ص۲۱تا۲۳.
  97.  شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۴۸.
  98.  تقدمی معصومی، نور الأمیر فی تثبیت خطبة الغدیر، ۱۳۷۹ش، ص۹۷.
  99.  مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۹، ص۳۵؛ ابن‌حنبل، فضائل امیرالمومنین، ۱۴۳۳ق، ص۱۷۷.
  100.  ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱ق، ج۳، ص۱۰۹۷و۱۰۹۸.
  101.  النسائی، السنن الکبری، ج۵، ص۱۰۷؛ ابن‌حنبل، فضائل امیرالمومنین، ۱۴۳۳ق، ص۱۸۶و۱۸۷.
  102.  مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۷۵.
  103.  ابن‌حنبل، مسند الامام احمد، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۷۹؛ نسایی، خصائص، ۱۴۰۶ق، ص۹۳.
  104.  طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۲۵؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۹۳؛ حسکانی، شواهدالتنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۹تا۲۳۹.
  105.  شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۴۶.
  106.  مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۴۷.
  107.  ابن‌ابی‌‎الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۴.
  108.  نگاه کنید به محمدی ری‌شهری، دانش‌نامه امیر المؤمنین، ۱۴۲۸ق، ص۴۷۵تا۴۸۳.
  109.  ابن‌ابى‌الحديد، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۵۷.
  110.  ابن ابی‌‎الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۴.
  111.  ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۹۴.
  112.  علامه حلی، کشف الیقین، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴.
  113.  مغنيه، الحسين و بطلة كربلاء، ۱۴۲۶ق، ص۱۸۷.
  114.  ابوزهره، الامام الصادق، مطبعة محمدعلی مخیم، ص۱۶۲.
  115.  شهرستانی، منع تدوین الحدیث، ۱۴۱۸ق، ص۵۷.
  116.  اصغرپور، «درآمدی بر مناقب‌نگاری اهل بیت»، ص۲۷۰.
  117.  ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۶۳.
  118.  ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۴.
  119.  ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۴.
  120.  ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۵.
  121.  به عنوان نمونه نگاه کنید به: ابن‌تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۸، ص۵۰-۸۶ و۱۲۲-۱۲۶ و ۱۶۴-۱۶۸.
  122.  ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۳۵۷.
  123.  ابن‌کثیر، البدایة والنهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۳۵۷-۳۵۸.
  124.  نگاه کنید به ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۳۵۷و۳۵۸.
  125.  ابن قیم، المنار المنیف، ۱۳۹۰ق، ص۵۷.
  126.  امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۹.
  127.  ابن‌جوزی، الموضوعات، ج۱، ص۳۳۸ به بعد.
  128.  برای نمونه نگاه کنید به بخاری، صحیح‌البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۱۸؛ مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۸۷۰و۱۸۷۱، حدیث ۲۴۰۴.
  129.  آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۲۵۳-۲۵۶.
  130.  آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۲۴، ص۴۲۱.
  131.  آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۲۱، ص۱۰۳.
  132.  مردی، «یادی از محقق طباطبائی به بهانه چاپ فضائل امیرالمؤمنین علیه‌السلام.»
  133.  ابن‌حنبل، فضائل امیر المومنین، ۱۴۳۳ق، ص۱۹۷.
  134.  آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۸ق، ج۱۴، ص۲۴۲-۲۴۳.

منابع

  • آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعه، بیروت،‌ دار الاضواء، ۱۴۰۸ق.
  • ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌بطریق، یحیی بن حسن، خصائص الوحی المبین فی مناقب أمیرالمؤمنین، قم، دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۷ق.
  • ابن‌تیمیه، منهاج السنة النبویة فی نقض کلام الشیعة القدریة، تحقیق محمد رشاد سالم، جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
  • ابن‌حنبل، احمد بن محمد، مسند الامام احمد بن حنبل، تحقیق شعیب ارنؤوط و عادل مرشد و…، مؤسسة الرسالة، ۱۴۲۱ق/۲۰۰۱م.
  • ابن‌حنبل، احمد، فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب، تحقیق سید عبدالعزیز طباطبایی، قم، دار التفسیر، ۱۴۳۳ق/۱۳۹۰ش.
  • ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی، الموضوعات، تحقیق عبدالرحمان محمد بن عثمان، مدینه، محمد عبدالمحسن صاحب المکتبة السلفیه بالمدینه المنوره، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م.
  • ابن‌شاذان، محمد بن احمد، مائة منقبة من مناقب امیر المومنین و الائمه، قم، مدرسة الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ۱۴۰۷ق.
  • ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
  • ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله، تحقیق علی محمد بجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
  • ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، تحقیق: علی شیری، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۵ق.