ائل اوبا | مرجع فرهنگ و تاریخ آذربایجان

و من آیاته خلق السّموات و الأرض و اختلاف ألسنتکم و ألوانکم إنّ فی ذلک لآیات للعالِمین

حماسه ارگنه‌گون

در دوران حکومت ایل‌خان از نسل اوغوز خان در سرزمین مغول‌ها، سونج خان فرمانروای تاتارها به مغولستان اعلان جنگ داد. او با کمک قرقیزها و دیگر قبایل، ارتش تحت فرمان ایل‌خان را شکست داد و همه مردم سرزمین او را قتل‌عام کردند. تنها پسر کوچک ایل‌خان به نام کیان به همراه همسرش و برادرزاده‌اش نوکوز با همسرش موفق به فرار شدند.

آنها تصمیم گرفتند به جایی بروند که دشمن نتواند آنها را پیدا کند. با دنبال کردن مسیر حرکت گوسفندان وحشی، به گذرگاه باریکی در کوهی بلند رسیدند. با عبور از این گذرگاه، به منطقه‌ای رسیدند که دارای رودهای جاری، چشمه‌ها، گیاهان متنوع، چمنزارها، درختان میوه و شکارهای گوناگون بود.

آنها شکر خدا را به جا آوردند و تصمیم گرفتند در آنجا بمانند. به این مکان که قله کوه بود، نام “ارگنه‌کون” را دادند که از ترکیب “ارگنه” به معنای “کمرکش کوه” و “کون” به معنای “شیب تند” تشکیل شده بود.

فرزندان کیان و نوکوز زیاد شدند. پس از چهارصد سال، جمعیت آنها و دام‌هایشان به حدی افزایش یافت که در ارگنه‌کون جای نمی‌گرفتند. محل گذرگاهی که نیاکانشان از آن وارد شده بودند فراموش شده بود. آنها در کوه‌های اطراف ارگنه‌کون به دنبال راهی برای خروج گشتند.

یک آهنگر پیشنهاد داد که اگر بخش آهنی کوه را ذوب کنند، می‌توانند راهی باز کنند. آنها در محل آهن، یک ردیف چوب و یک ردیف زغال چیده و آتش روشن کردند. با هفتاد دم که در هفتاد نقطه قرار داده بودند، همزمان شروع به دمیدن کردند. آهن ذوب شد و راهی به اندازه عبور یک شتر باربر باز شد.

ترک‌های از تبار ایل‌خان، اکنون با قدرت بازگشته بودند. آنها به سرزمین اصلی خود بازگشتند و انتقام اجدادشان را گرفتند. آنها روز خروج از ارگنه‌کون (21 مارس) را هر سال به عنوان جشن گرفتند.

در این جشن، تکه‌ای آهن را گداخته و وقتی سرخ شد، ابتدا خاقان و سپس بیگ‌ها آن را بر روی سندان کوبیده‌اند. این روز هم به عنوان روز آزادی و هم به عنوان جشن بهار تا امروز گرامی داشته می‌شود.

پروفسور دکتر اومای گونای (Prof. Dr. Umay Günay)


error: محتوا محافظت شده است!