ارسلان قشقایی
ائل اوبا – معمای واژه «کرد» و ملت کرد بخاطر بعضی از ابعاد سیاسی و ژئوپلوتیکی منطقه همیشه مستور مانده و یا عمداً خواسته اند مستور بماند ، این معما در موارد متعددی با جعل و تاریخ سازی هایی نیز همراه بوده چرا که در بازی شطرنج سیاسی، بعضی دول غربی به آنها نیاز داشته و دارند.
اسنادی از دوره پهلوی که به تازگی بخت انتشار عمومی یافته، حاوی دلالت های تاریخی در تاریخ سازی فرمایشی رضاخانی است که بر این مدعا صحه می گذارد.
در این سند، ماهیت سفارشی بودن سه کتاب مردوخ کردستانی، غلامرضا رشید یاسمی و مینورسکی در خصوص کردها آشکار می شود.
متن این سند بدین شرح است:
« ریاست دفتر مخصوص شاهنشاهی
سال گذشته در هیئت وزیران مذاکره شد چون راجع به نژاد و ملیت کردها که ایرانی خالص هستند پاره ای گفتگوهای ناشایسته پیش آمده مناسب است برای جلوگیری از اغتشاش اذهان علاوه بر آنکه برای استحکام روح ملیت ایرانی در کردها بوسیله تاسیسات جدید فرهنگی اقدام شده اقدامات دیگری نیز به عمل آید.
از جمله کتاب و رساله هائی با مدارک و اسناد راجع باین موضوع و اینکه کردها از عناصر خالص ایرانی قدیم و جزء لاینفک این کشور هستند تالیف و نشر گردد و بر طبق تصویب هیئت وزیران آقایان رشید یاسمی استاد دانشگاه تهران – مردوخ کردستانی – استاد مینورسکی خاورشناس معروف و استاد آموزشگاه زبانهای شرقی در لندن مامور شدند که کتاب های لازم را تالیف نمایند.
اینک آقایان رشید یاسمی و مردوخ کار خود را بپایان رسانیده و کتابهائی را که لازم بوده است تالیف و تسلیم وزارت فرهنگ نموده اند چون البته مقصود از تالیف کتابها این بوده است که چاپ و منتشر شود متمنی است مراتب را بعرض پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاهی رسانده اوامر مبارک را راجع بچاپ کتاب های مزبور باین وزارت ابلاغ فرمایند.
در پایان معروض میدارد استاد مینورسکی نیز مشغول است ولی هنوز کار خود را بپایان نرسانده است. کفیل وزارت فرهنگ »
اکنون که ماهیت سفارشی و هدف دار بودن این کتاب ها بر ما عیان شده به راستی معمای خاستگاه قوم کرد چگونه حل خواهد شد؟ ما بر آنیم که فرضیه ها و دلایل متعدد را برای رسیدن به پاسخی روشن بررسی نماییم.
تمام محققان غربی و شرقی بر این امر متفق القول هستند که واژه «کرد» ارتباطی با ملیت و زبان ندارد بلکه به معنی عشایر مهاجر ، چوپانان و رمه گردانان است. ولادیمیر الکسیویچ ایوانف میگوید: نام کرد در سده های میانه، نامی بود که بر همه رمه گردان و کوچ گران ایرانی اطلاق میشد.
Wladimir Iwanov: “The term Kurd in the middle ages was applied to all nomads of Iranian origin”
.Wladimir Ivanon , ” The Gabrdi dialect spoken by the Zoroastrians of Persia” , Published by G. Bardim 1940. pg 42
مکنزی میگوید: اگر به حدود دوران گسترش امپراطوی عربها نگاه کنیم، خواهیم یافت که عنوان کرد با رمه گردان و کوچ گر به یک معنی است.
David Mackenzie: ” If we take a leap forward to the Arab conquest we find that the name Kurd has taken a new meaning becoming practically synonmous with ‘nomad’, if nothing more pejorative”
D.N. Mackenzie , “The Origin of Kurdish”, Transactions of Philological Society, 1961, pp 68-86
مارتین فان براینس میگوید: نام قومی کرد که در منابع قرن نخست اسلام دیده میشود بر یک پدیده رمه گردانی و شاید واحدهای سیاسی نامیده میشد و نه یک گروه زبانی.
چندین بار حتی واژه «کردهای عرب» در منابع نام برده شده اند.
Martin van Bruinessen
The ethnic identity of the Kurdsin: Ethnic groups in the Republic of Turkey , compiled and edited by Peter Alford Andrews with Rüdiger Benninghaus
Beihefte zum Tübinger Atlas des Vorderen Orients Reihe B, Nr.60
Wiesbaden: Dr. Ludwich Reichert, 1989, pp. 613-21. excerpt: ” The ethnic label “Kurd” is first encountered in Arabic sources from the first centuries of the Islamic era
it seemed to refer to a specific variety of pastoral nomadism, and possibly to a set of political units, rather than to a linguistic group: once or twice, “Arabic Kurds” are mentioned
By the 10th century, the term appears to denote nomadic and/or transhumant groups speaking an Iranian language and mainly inhabiting the mountainous areas to the South of Lake Van and Lake Urmia
with some offshoots in the Caucasus … If there was a Kurdish speaking subjected peasantry at that time, the term was not yet used to include them
در کارنامه اردشیر بابکان؛ کرد در معنی عشایر بکار رفته است.
Kurds – a term that in pre-Islamic times designated the various nomadic lineages, rather than a specific ethnicity
www.iranicaonline.org/articles/karnamag-i-ardasir
در زبان طبری نیز واژه کرد بمعنی چوپان است. واژهنامهٔ طبری، صادق کیا، ص ۱۶۶
تمام این مطالب را اغلب مردم میدانند اما این سؤال پیش می آید که امروزه قومی بنام «کرد» که در منطقه ای بین چهار کشور ایران، عراق، ترکیه و سوریه حضور دارد از کجا آمده و چرا به آنها نیز کرد میگویند؟! تاکنون هیج مشرق شناسی یا نخواسته و یا نمی دانسته که این معما را چگونه حل کند.
اگر به رسانه های کردی نظری بیندازیم، با رگباری از جملات بدون سند و مأخذ مواجه میشویم که سعی دارند با بافتن داستانهای توهمی خودشان را در تمام کشورهای یاد شده بومی جلوه دهند و آن کشورها را سرزمین اجدادی خود بنامند!!
از اربیل پایتخت کشور آشور باستان گرفته، شهر وان پایتخت ارمنسنان قدیم، تا کشور ماد (آذربایجان قدیم) و کشور ایلام یا عیلام، همه جزء ادعاهای واهی کردستان گویان است!!
گویا کردها نمی دانند که آن چهار کشور در گذشته و حتی امروز کشورهای مجزایی بوده اند و کردها نمی توانستند بر همه مالک باشند!!
آنهم در شرایطی که حتی یک سند تاریخی معتبر از حضور باستانی قومی بنام «کرد» در این چهار منطقه وجود ندارد.
بعضی کشورهای غربی بمظور ایجاد اغتشاش و آنارشیسم در این چهار کشور اسلامی، سعی در تقویت ناسیونالیسم کردی دارند تا با تشویق آنها برای ایجاد کشوری جدید، آرامش خاورمیانه را بر هم بزنند.
اگر ما مردم خاورمیانه نتوانیم واقعیت را بدانیم در مسیر قضاوت دچار اشتباه جبران ناپذیری خواهیم شد.
در این مقاله اثبات میشود که کردها از کولی های مهاجر هندی هستند (پاکستان هم جزیی از هند بود) که از طریق ایران در تمام خاورمیانه و اروپا پخش شده اند.
برای اینکار باید ابتدا کولی ها را بشناسیم و سپس با کردها مقایسه کنیم.
1 . کولی ها طوایفی بسیار پر جمعیت از هندوستان و قسمتی از پاکستان هستند که زندگی آنها همیشه با کوچ نشینی همراه بوده و در زبانهای محلی ایرانی مانند طبری نیز «کرد» بمعنی چوپان کوچ نشین است.
2 . لباس محلی کولی ها کاملاً مشابه با لباس محلی کردها است. کلاه کردها مشابه عمامه کولی های هندی است.
3 . زبان کولی ها شاخه هایی از سانسکریت است و موقع مهاجرت از ایران به غرب، زبانشان تا حدودی با زبانهای محلی آمیخته شده و لهجه های مختلفی ساخته شده اند که زبان کردی نیز در همان شاخه هند و فارسی قرار میگیرد.
کولی ها در مسیر حرکتشان به اروپا تعدای از آن لغات را هم در کشورهای مقصد رایج کرده اند و از آنرو زبانهای هند و اروپایی تعدادی لغات مشترک دارند.
تشابه زبانهای سانسکریت، بنگالی، پشتون، اردو، فارسی و کردی غیر قابل انکار است. (تشابه چهره هایشان هم غیر قابل انکار است).در زبان هندی به عمو می گویند «کاکا» و در زبان کردی هم همین واژه با همان معنا زیاد استعمال میشود. در ضمن کولی های شیراز هم «کاکو» تلفظ میکنند.
شباهت واژگان کردی با هندی
4 . اسامی طوایف کولی ها که به ثبت رسیده اند مشابه اسامی طوایف کردها است. مانند:
طوایف کولی: کلیلایی، گورونی، سوران، خرات، سور، جات، اردل، کاولی، کراچی، قادریا، خانی، بوکان
طوایف کردی: کلیایی، گورانی، سورانی، خرات، زور، جاف، اردلان، کاویانی، کرمانچی، قادری، خانی، بوکان
اعراب خوزستان به کولی واژه «کوت» را بکار می برند و در آذربایجان واژه «کوت» را به «کرد» اطلاق میکنند.
در شرق پاکستان و غرب هندوستان منطقه ای بزرگ بنام «کوت» وجود دارد و شهرها و روستاهای بسیاری با پیشوند و پسوند «کوت» وجود دارند.
Kut, Himachal Pradesh, India
در صفحه 734 کتاب میراث اسلامی ایران به تحقیق رسول جعفریان در بیان یک داستان از برگزاری نمایش کولی ها از قراجی موسوم به کرد اوغلی یاد می شود.
هلاندیها کولی ها را کرد (Kerod) می نامند که بنظر تصحیف واژه کرد است.
کلیلا، نام شهری در استان «گجرات» هندوستان است و به ساکنان آنجا «کلیلایی» گفته میشود.
«کولی های کلیلایی» در ایران، «کردهای کلیایی» نامیده میشوند و هر دو گروه بزبان هند و فارسی صحبت میکنند.
Keliya, Gujarat, India
خرات، نام شهری در استان «اوتار پرادش» هندوستان است.
طایفه خرات در سنندج و کرمانشاه رسماً خودشان را کولی معرفی میکنند و در کتاب «تاریخ مردوخ»، نوشته شده توسط مردوخ کردستانی، طایفه خرات را از کردها معرفی میکند.
Kharat, Uttar Pradesh, India
پس ملاحظه میشود که خود کردها، طوایف «کولی» و «کردی» را در یک مقوله دسته بندی کرده اند. در حقیقت چون طوایف مهاجر کولی کوچ نشین بودند از آنرو واژه «کرد» را برای آنها بکار برده اند.
در همین لرستان همسایه ما، یکی از طوایف کولی بنام «سُور» زندگی میکند و از قضا طایفه کردی هم به نام «زُور» در شهر زُور استان سلیمانیه عراق زندگی میکند که هم زبانشان، هم لباس محلی و هم فرهنگشان مشابهند.
گوران، نام شهری در استان «کشمیر» تحت کنترل هندوستان است و به ساکنان آنجا «گورانی» می گویند.
Goran,kashmir, India
طایفه ای از کولی های مهاجر «گورانی» هم در غرب ایران ساکن شده اند و امروزه به آنها کردهای «گورانی» می گویند.
جالب است بدانیم که زرتشتیان یزد هم زبانشان را گورانی می نامند. در خرم آباد دسته ای از کولی ها، کماکان زبان خودشان را گورانی می نامند.
در استان «مهاراشترا» کشور هندوستان شهری بنام «اردل» است که به ساکنان آنجا «اردلانی» گفته میشود.
Ardal, Maharashtra, India
از قضا نام طایفه ای از کولی های هندی نیز است که به شمال عراق و غرب ایران مهاجرت کردند و امروزه نیز طایفه ای کردی با همان اسم (اردلانی) در شمال عراق و غرب ایران ساکنند. در ضمن شهری هم با همان نام «اردل» در استان چهارمحال و بختیاری وجود دارد که از نام مهاجران کولی هندی می آید.
خانی، نام طایفه ایست پر جمعیت در استان «هیماچال پرادش» هندوستان در نزدیکی مرز پاکستان.
در هندوستان به مردم این استان رسماً آریایی گفته میشود. اقلیتی هم در پاکستان زندگی میکنند. مهاجران «کولی خانی» در شمال عراق ساکن شدند و بعدها به ترکیه هم مهاجرت کردند.
Khani, Himachal Pradesh, India
زط ها، هم زیرشاخه همین طایفه هستند. دسته ای از کولی های جات به شمال عراق مهاجرت و در آنجا ساکن شده بودند و در زمان محمد رضا شاه به ایران مهاجرت کردند و در کرمانشاه ساکن شدند.
در ایران به آنها کردهای «جاف» هم می گویند. طایفه ای بنام «زط» هم در استان ایلام زندگی میکند.
بوکان، نام یکی از پرجمعیت ترین طوایف هندی است که در استان «پنجاب» زندگی میکنند. در جنوب افغانستان نیز دسته ای از آنها زندگی میکند.
Bukan Khan Wala, Punjab, India
برخی کردها به قصد بومی جلوه دادن خود در ایران، سعی میکنند تا گذشته کولی خودشان را انکار کنند و با رندی نام طایفه هایشان را تحریف میکنند تا از شکل هندی خارج شود.
مثلاً نام یکی از طوایف کولی ها در شهر مهاباد «قادریا» است که در زبان سانسکریت بمعنی «گوسفند» است و با زیرکی آنرا به طایفه «قادری» تحریف کرده اند!!
طایفه «قادریا» یکی از پر جمعیت ترین طوایف هندی است و هم اکنون در شمال هندوستان زندگی میکنند.
سوران، نام شهری در استان «اوریسای» هندوستان است. و به ساکنان آن شهر «سورانی» گفته میشود.
soran,Orissa, India
اورامی یکی از طوایف مشهور کرد و نام گویش کردهای مناطق پاوه و سروآباد و مریوان در ایران و شهر حلبچه در کشور عراق است . همچنین اورامی ها در شهرهای کرمانشاه، سنندج،مریوان,روانسر،کامیاران، قروه، زاغمرز (چهارقلعه)، دماوند، سلیمانیه، اربیل و بغداد جمعیت قابل توجهی دارند. در کشور هندستان منطقه ای در ایالت بنگال غربی به نام اورامی وجود دارد.
Mangur , Karnataka , India
اگر این تشابه اسمی، یک یا دو تا بود، آنرا بحساب تصادف یا شانس میگذاشتیم ولی وقتی اسامی تمام طوایف کردی، واژه های هندی هستند، دیگر احتمال تصادفی بودن منتفی میشود.
این تشابهات در آداب و رسوم نیز قابل رویت است برای مثال تصاویر زیر نشان دهنده شیوه برگزاری یکسان جشن پایان زمستان در کردستان (نوروز) و هندوستان (لوهری) است.
در بحث تناسب پوشش با شرایط آب و هوایی محل زندگی ، چنانچه در نقشه دمایی جهان مشاهده می فرمایید ، لباس کردی مناسب مناطق کوهستانی و سرد از جمله رشته کوه های زاگرس ، مناطق کوهستانی آذربایجان و آناتولی نیست .
گشاد بودن لباس برای کاهش اصطکاک آن با بدن و جذب کمتر گرما و جلوگیری از عرق سوز شدن ، باز بودن جلوی پیراهن برای تهویه و خنکی ، و بستن آستر سر برای جلوگیری از آفتاب زدگی از ویژگی های لباس های مناطق گرمسیری است.
در اقلیم های سرد به دلیل اینکه غضروف گوش سریع تر دچار سرما زدگی می شود استفاده از کلاه پشمی برای پوشاندن گوش و سر متداول است نه آستر پارچه ای ، از طرفی استفاده از گیوه هایی از جنس پارچه پنبه ای بعنوان کفش نیز در مناطق پربارش کاربرد ندارد.
مهاجرت کولی ها (کردها) به ایران، از زمان ساسانیان (بهرام گور) آغاز شد و آنها را به قصد مطربی و رقاصی می آوردند.
ابتدا در شمال عراق که پایتخت ساسانیان بود اسکان دادند و بعد به دیگر جاها پخش شدند. مهاجرت کولی ها از هندوستان به شمال عراق کماکان ادامه داشت تا اینکه در زمان خلفای اموی بار دیگر شدت گرفت.
حمد الله مستوفی میگوید:
در زمان بهرام کار مطربان بالا گرفت ، چنانکه مطربی روزی به صد درم قانع نمیشد. بهرام از هندوستان دوازده هزار لوری (کولی) جهت مطربی بیاورد و نسل ایشان هنوز در ایران مطربی میکنند. حمزه اصفهانی، همین ماجرا را در کتابش بازگو میکند و می گوید که در شمال عراق ساکن شدند.
کتاب تاریخ گزیده حمدالله مستوفی صفحه 70
فردوسی طوسی نیز هم همین ماجرا را بیان میکند و تعداد کولی های وارد شده از هندوستان به شمال عراق در زمان بهرام گور را دوازده هزار میشمارد.
(کولی و زندگی او. یحی ذکا – لولیان، زرین کوب، نه شرقی نه غربی انسانی ص ۸۲–۴۷۴ – زط = جات = کولی. احمد محیط طباطبایی. مجلهٔ آیندهٔ فروردین. خرداد۱۳۶۶)
دو هزار سال پیش با وقوع قحطی در ساحل گنگ در هند قسمت عمده کولی ها را تا کنار رود فرات انتقال داده و ساکن کردند. فردوسی در شرح حال بهرام گور که تقریبا هزار و پانصد سال قبل در ایران سلطنت می کرد در این باب می گوید:
به نزدیک شنگل (پادشاه هند) فرستاد کس
چنین گفت کای شاه فریادرس
ازان لوریان برگزین ده هزار
نر و ماده بر زخم بربط سوار
به ایران فرستش که رامشگری
کند پیش هر کهتری بهتری
چو برخواند آن نامه شنگل تمام
گزین کرد زان لوریان به نام
به ایران فرستاد نزدیک شاه
چنان کان بود در خور نیکخواه
…
به هریک یکی گاو داد و خری
ز لوری همی ساخت برزیگری
چنانچه در ابتدای این مقاله اشاره شد دلیل رمه گردان و چوپان نامیدن کردها توسط محققان شرقی و غربی را می توان در همین ابیات فردوسی یافت. از این گفته و اشعار معلوم می شود که چندین هزار نفر از این طایفه را از هند عنفا کوچانیده به ایران فرستاده اند.
و نیز آوردهاند که بهرام به هنگام بستن بند شوشتر چند هزار تن از ایشان را از کابل فرا خواند تا مردانشان کارگری، و زنانشان رامشگری کنند (هدایت، 663؛ نیز زرینکوب، 475)
«زُطّ» (معرّب «جُت») طايفه اى از هندى ها هستند. جت کهنترین نامی است که در ایران کولیها را بدان میخوانند، به طوری که در بسیاری از موارد جت به جای کولی به کار رفته است. نام جَت به صورتهای جات ، جِت ، جات ، زُطّ، جَتّه و جَتّان آمده است ( رجوع کنید بهکوفی ، ص 47؛ یاقوت حموی ، ج 4، ص 773؛ بکری ، ص 145؛ واله اصفهانی ، ص 244؛ نَدَوی ، ص 24؛ پاتینجر، ص 26؛ عبرت لاهوری ، ص 236) نام تیره یکی از آنان کوتچ (kutch) است ، در آذربایجان نیز کردها به همین نام و با عبارت کوت نامیده می شوند.
زط ها از ابتدای تأسیس بصره بدانجا کوچانده شدند و همراه دستههای دیگری از سپاه ساسانی همچون اسواران و چند گروه هندی تبار دیگر چون سیابجه ، پساز بخشیـدن خانـه و کاشانه بدانها، در همانجا سکنا گزیدند.
در بصره دو گروه زط و سیابجه با یکدیگر درآمیخته بودند، به طوری که به سختی میشد آنها را از هم تفکیک کرد (نک : بلاذری، ۵۲۰؛ ابنمنظور، نیز تاج العروس، ذیل زطّ).
در تاریخ اسلام، معاویه اولین کسی است بود که در ۴۹ یا ۵۰ ق/ ۶۶۹ یا۶۷۰ م گروهی از جتهای بصره را به همراه سپاه سواران به سواحل سوریه و ترکیه کوچاند (بلاذری، ۲۲۱، ۵۲۴) تا هم از شورش احتمالی آنان جلوگیری کند و هم منطقهای مناسب برای پرورش گاومیش در اختیار ایشان بگذارد.
(فتوح البلدان ، البلاذري جلد : 1 صفحه : 162 – وحدثني أَبُو حفص الشامي عن مُحَمَّد بْن راشد عن مكحول، قَالَ: نقل معاوية في سنة تسع وأربعين أو سنة خمسين إِلَى السواحل قوما من زط البصرة والسباتجة وأنزل بعضهم انطاكية، قال أبو حفص فبانطاكية محلة تعرف بالزط وببوقا من عمل انطاكية قوم من أولادهم يعرفون بالزط.)
در ۸۹ ق/ ۷۰۸م، لشکریان حجاج پس از فتح شهرهای سند، بسیاری از زطیان را اسیر کردند و ایشان را همراه خانوادهها و گاومیشهایشان به نزد حجاج فرستادند. حجاج شماری از آنها را در کَسْکَر (شهر قدیمی بر ساحل غربی دجله، بین کوفه و بصره، در عراق کنونی) منزل داد و گروهی دیگر را به دستور عبدالملک بن مروان به شام فرستاد (بلاذری، ۵۲۲-۵۲۳).
پس از آن، در ادامۀ سیاست معاویه و عبدالملک بن مروان و بهموجب فرمان ولید بن یزید (۹۶ق)، شمار بسیاری از ایشان را با گلههای گاومیششان از حوالی رود انـدوس سفلیٰ ــ در پنجاب پاکستان ــ به سواحل دجله که مردابهای آن محل مناسبی برای پرورش گاومیش بود، کوچاندند (همو،۲۲۱-۲۲۲). مساعد بودن شرایط آنان را به عناصر سرکش تبدیل کرد (محیط ، ۱۶۴)، تحت فرماندهی محمد بن عثمان توانستند بر راههای مواصلاتی بصره مسلط شوند، و به اغتشاش، ناامن کردن راهها، راهزنی و غارت کاروانها بپردازند (ابنخلدون، ۳/ ۳۲۱).
خلفا یکی پس از دیگری مجبور شدند آنها را سرکوب کنند.در این درگیریها شماری از جتها ناگزیر از راه شمال به سوی بخشهای علیای فرات ــ که درگذشته نیزبسیاری از ایشان بدانجا کوچانده شده بودند ــ عزیمت کردند، و گروهی هم به آناتولی رفتند، که در آنجا به «چنگانه» (در ترکی کنونی: زنگانه) معروف شدند، امروزه همان کولی ها به کردهای (چنگانه / زنگانا / زنگنه / زه نگه نه ) معروف اند. در منابع عثمانی نظیر کتاب Lehçe-i osmani(Lehçe-i Osmânî) از احمد وفیق پاشا نیز از آنان یاد شده است :
برای مشاهده تصویر در ابعاد بزرگ تر روی آن کلیک نمایید :
گروهی از همین تیره نیز به سوریه رفتند و در آنجا به «نوری»، (صورت لوری) و نیز «غَجَر» شهرت یافتند (محیط، همانجا؛ وجود ناحیۀ زُط در فلسطین و نیز غَجرها در سوریۀ امروزی قابل ذکر است).
خلیفه (مامون) با اسکان دادن بخشی از آنها در عین زربه (بنا بر برخی مآخذ حدود ۲۷ هزار نفر ) ، در سرحدات روم ( خانقین در مرزهای ترکیه و سوریه)، توانست مانع شورشهای پیدرپی آنها در سرزمینهای اسلامی شود.
جالب است بدانید یاقوت حموی در معجم البلدان ، مجلد چهارم ، صفحه 380 از قُفْسُ ها نام می برد و در تشریح آن می نویسد که این عبارت در خصوص غیربومی ها تلفظ می شود که اسمی غیر عرب است و در عربی جمع اقفاس است ، وی آنها را معادل کردها قرار داده و می نویسد نسلی در کرمان هستند مانند کردها که به آنها قفس و بلوص می گویند.
«القُفْسُ:
بالضم ثم السكون، والسين المهملة، وأكثر ما يتلفّظ به غير أهله بالصاد، وهو اسم عجميّ، وهو بالعربية جمع أقفس، وهو اللئيم مثل أشهل وشهل، قال الليث: القفس جيل بكرمان في حيالها كالأكراد يقال لهم القفس والبلوص، قال الراجز يذكره والمشتقّ منه:
وكم قطعنا من عدوّ شرس … زطّ وأكراد وقفس قفس»
و سپس شعری از الراجز (از شعرای عصر عباسی) نقل می کند که از قفس و زط و کردها در کنار هم نام برده است.
وكم قطعنا من عدوّ شرس … زطّ وأكراد وقفس قفس
چقدر دشمنان سرسخت را شکست دادیم … زط و کردها و قفس را
در سدۀ ۴ق/ ۱۰م گروههایی از جتها با مهاجرت به منطقۀ ایراهستان یا اراهستان ـ منطقهای به وسعت حد فاصل بندرسیراف تا بندرعباس، منطبق با لارستان قدیم (نک : وثوقی و دیگران، ۱/ ۱۲۹) ــ حکومت نیمه مستقلی تشکیل داده بودند که ظاهراً تا هنگام حملۀ عرب به آنها هنوز بر آیین زردشت بودهاند. امرای آنان که به امرای جاتی مشهور بودند، از حکومت مرکزی تبعیت نمیکردند. با قدرت گرفتن آل بویه در فارس، عضدالدولۀ دیلمی با لشکرکشی به این منطقه توانست برای مدت کوتاهی آنها را بـه انقیاد خود درآورد (وثـوقی،۲۴-۲۵، ۳۳-۳۵؛ نیز نک : ابنبلخی، ۱۴۱، ۲۱۹).
در زمان امیر تیمور نیز موج گسترده دیگری از کولی ها وارد ایران شدند. این ورود بعد از غلبه امیر تیمور به ایلدرم بایزید سلطان عثمانی و مراجعتش به ایران صورت گرفته است.
زبان های رایج در شمال ایران نیز شباهت بسیاری با زبان کردی دارد ، بررسی منابع تاریخی نشان میدهد که مقصد مهاجرتی این اقوام هندی ، شمال ایران نیز بوده است ؛ کتاب خنیاگری در ایران اشاره ای به آوردن خنیاگران هندی الاصل به سراسر مازندران در زمان خسرو دوم (پرویز) (590- 128 م) دارد.
رابینو مورخ در سفرنامه خود ه به سال 1839 میلادی نگاشته شد، راجع به اقوام ساکن در مازندران می نویسد: “برخی از خانواده های گودر بنکشی، بربری، کراچی، یا کولی ها نیز در مازندران دیده می شوند.”
جی سی نی پیه در یادداشتهای سفر به ایران که به سال 1874 میلادی نگاشته شد از چند خانواده از نژادی نامعلوم معروف به گدار نام می برد که این گدارها را پاریاهای مازندران می خوانند، و مدعی است که وضع زندگی و درجه اجتماعی این گدارها بی شباهت به بومیان هند یعنی افراد قبایلی چون کولیها، بهبل ها و داریها نبود.
جنگجویان زط در تصرف نواحی داخلی ایران نیز شرکت داشتند و همراه عبداللّه بن عامر (متوفی 59) تا خراسان پیش رفتند.
عماد توحیدی در باره مهاجرت کولی ها (کردها) به شمال عراق می نویسد:
کولی ها در عهد ولید بن عبدالملک خلیفه اموی به ایران و بین النهرین آمدند. این کولی ها از حوالی رود سند سفلی (هندوستان قدیم) بطرف فرات و دجله آمدند و به محض اینکه مستقر شدند به دزدی و راهزنی و قتل پرداختند و راه بصره و بغداد را بستند و قیمت خواربار بالا رفت و مردم در فشار قرار گرفتند.
عماد توحیدی، پرسهٔ کولیها در سرزمین ایران. مقام موسیقایی. شماره ۱۳
از جمع بندی منابع تاریخی فوق میتوان نتیجه گرفت که شمال عراق در زمان ساسانیان و حتی بعد از ظهور اسلام، مهمترین مقصد کولی های مهاجر بود.
فقط در زمان بهرام شاه تعداد آنها بالغ بر دوازده هزار نفر بود و بعدها تعدادشان بیشتر شد. بعد از ظهور اسلام در زمان خلافت ولید بن عبدالملک بازهم دسته های کولی از هندوستان به شمال عراق وارد شدند که تعداد آنها را بسیار زیاد ساخت.
در کتاب جهانگشای نادری، می گوید که نادر شاه افشار تعدادی از کولی های هندی الاصل (کردها) را به قصد رامشگری به خراسان آورد.
در کتاب تاریخ مردوخ، اثر مردوخ کردستانی میگوید:
که خان کرد در استان سلیمانیه عراق از طوایف جاف و ثلاث (دو تا از طوایف کرد عراقی که بعدها به ایران مهاجرت کردند) عصبانی بود زیرا آنها راهزنی میکردند و از بابت چرای احشامشان حق علوفه نمی پرداختند.
استاد علی اکبر دهخدا، در معنی کلمه «آریا» چنین مینویسد: «آریا عنوانی است که اجداد مشترک ملل هند و ایرانی خود را بدان معرفی میکردند و آنرا لغتاً بمعنی شریف دانسته اند».
از جمع بندی تمام مطالب فوق اثبات میشود که کردها همان کولی های مهاجر هستند که در دوره های ساسانی و خلفای اموی به شمال عراق کوچیده اند و بعدها بخاطر افزایش جمعیت به اطراف پراکنده شده اند. در زمان نادر شاه هم جمعیت قابل توجهی از کولی های کراچی (کردهای کرمانچی) در خراسان ساکن شدند.
در لرستان کولی ها را کاولی می نامند (تاریخ لرستان؛ روزگار پهلوی: از کودتای 1299 تا نهضت ملی شدن صنعت نفت ، ص 335) ، در تمام کتب تاریخی نوشته اند که بسیاری از مردان کولی به شغل آهنگری مشغول بودند و این تنها صنعتی است که آنها بلدند جالب است که کاوه آهنگر (کاولی آهنگر) که پرچمی با همان نام، بنام «درفش کاویانی» داشت، خودش از کولی های هندی الاصل بود که بر علیه پادشاهان ساسانی قیام کرد.
کولی ها (کردها) مهاجر توسط ساسانیان و خلفای اموی به شمال عراق بقصد مطربی و رقاصی دعوت شدند و بعد از ازیاد جمعیتشان بر علیه همان حکومتها شورش کردند.
حضور کردها در مناطق حاشیه آذربایجان و بالاخص شمال عراق همواره تاریخ این منطقه را دچار فراز و فرود نموده است ، اکراد هر زمان اوضاع کشور را دگرگون و میدان را خالی میافتند سر به شورش می نهادند ، به عنوان مثال در کتاب العبر تاریخ ابن خلدون صفحه 732 آمده است که دیسم بن ابراهیم کردی که پدر وی از خوارج و دشمنان امیرالمومنین علی علیه السلام در موصل (شمال عراق) بوده است ، در گیرودار درگیری مرزبان با شورشیان منطقه دربند (در روسیه امروزی) به دلیل اینکه میدان را خالی دیده بود وارد آذربایجان شده و اقدام به تصرف شهرهای آن نموده است ، اما با بازگشت مرزبان از وی شکست خورده و به زندان افکنده شده است.
در زمان مواجهه سلطان جلالالدین خوارزمشاه با مغولان و در زمانی که کشور آشفته بود و شهرها یک به یک سقوط میکردند نیز وی توسط کردهای شورشی میافارقین دیاربکر کشته شد.
شرف الدین بن شمس الدین بدلیسی تاریخ نگار مشهور کرد در خصوص مهاجرت کردهای مکری از سلیمانیه عراق به جنوب استان آذربایجان غربی که در بحبوحه هرج و مرج کشور بدلیل مصادف شدن با اواخر عمر دولت مرکزی و ضعف حادث شده در اثر آن بوده اطلاعاتی ارائه داده و می نویسد که کردهای مکری به همراه جمع کثیری از عشایر دیگر کردزبان همچون بابان ها ناحيه درياس (مهاباد کنونی) را از طايفه چابقلو (از ایلات ترک) به زور گرفته و متصرف شده ، وی در ادامه به تصرف شهرهای بوکان و سولدوز توسط مکریان اشاره کرده و در ادامه نیز اطاعت آنان از سلاطین عثمانی و جنگ با صفویان را بازگو می کند.
کتاب شرفنامه بدلیسی ، مجلد اول ، صفحه 288 و 289
نسب حكام مكرى بقبيله مكريه كه در نواحى شهره زول توطن دارند مىرسد …
در مبادى حال و اواخر احوال سلاطين تراكمه جمع كثير از عشيرت بابان و ساير عشاير كردستان بر سر خود جمع آورده ناحيه درياس را از طايفه چابقلو مستخلص گردانيده متصرف شد و بعد از آن بتدريج ناحيه دول باريك و ناحيه اختاجى و ايلتمور و سلدوز را نيز ضميمۀ درياس كرده بقوت قاهره و زور بازو كسى را در آن نواحى مجال تصرف و تعرض نماند و طوايفى كه بر سر او مجتمع گشته بودند موسوم به مكرى شدند و مدتها به حكومت آن ديار مبادرت نمود
مثالی دیگر اینکه در بحبوحه درگیری صفویان با شورشیان قلندر در کوه گیلویه ، طوایفی از کردها که میان آذربایجان و دریاچه وان ساکن شده بودند ، با دیدن آشفتگی های ایران در اطراف خوی و سلماس دست به تهاجم زدند و شورش طایفه مکری نیز سبب غارت اطراف مراغه گردید. این شورش ها سبب گردید تا سلطان مراد سوم عثمانی از موقعیت سواستفاده کرده و شروان و نواحی آن تا گرجستان را که شاه طهماسب با زحمت بر محدوده سلطنتی خود افزوده بود ، اشغال نماید.
این مطالب بیان شد تا مقدمه ای بر توصیف دلایل یک مهاجرت عظیم در قرن اخیر باشد. در سده اخیر آذربایجان به دفعات شاهد موج گسترده مهاجرت اکراد به این سرزمین بوده است ، که علت اصلی آن شورش های ناموفقشان بوده است.
براساس مستندات موجود استان آذربایجان غربی در دهه های 50 و 60 و 70 شمسی بیش از یک میلیون و 600 هزار کردعراقی را اسکان داده است که این تعداد غیر از صدها هزار کردعراقی است که به غرب ایران پناهنده شده اند.
روزنامه آیندگان – ۶ شهریور ۱۳۵۳
ترکیه ، ایران و بخصوص غرب ایران و در این میان به ویژه آذربایجان غربی یکی از مناطقی است که در قرن گذشته صدها هزار تن از پناهندگان کرد عراقی را به دلیل بحرانهای امنیتی حاکم بر کشور عراق مورد میزبانی خود قرار داده است. در نتیجه این موج مهاجرتی گسترده تقریباً کل جمعیت کرد شمال عراق از نیروهای صدام حسین فرار کردند.
به گزارش دیده بان حقوق بشر در مورخه 11 مارس 1991 و در ذکر امواج مهاجرتی کردهای کشور عراق بیان شده که بین سالهای 1971 تا 1980، این کشور حداقل 200000 کرد فیلی را اخراج کرده است. برخلاف اکثر کردهای عراق که مسلمان سنی هستند، فیلی ها شیعه هستند و عمدتاً در منطقه عرب نشین مرکز عراق زندگی می کردند.
دولت وقت عراق به دلیل حمایت مادی و معنوی کردهای فیلی از قیام کردهای عراق در آغاز دهه ۱۹۶۰م و پشتیبانی از شورش های حزب دموکراتیک کردستان عراق به رهبری مصطفی بارزانی، فعالیت آنها در حزب الدعوه و حزب کمونیست عراق که هر دو دشمن رژیم بعثی عراق بودند، دستور اخراج آنان از عراق را صادر نمود.
به گفته سخنگوی حزب دمکرات کردستان، حدود 250000 کرد دیگر در سال 1975 پس از فروپاشی شورش ملامصطفی بارزانی در شمال عراق به ایران پناه بردند. (مصاحبه دیده بان خاورمیانه با سخنگوی حزب دمکرات کردستان، در لندن، فوریه 1991.)
براساس گزارش مذکور دیده بان حقوق بشر بمباران شیمیایی در سال 1988 بیش از 100000 نفر دیگر را به جمعیت آوارگان کرد عراقی ایران اضافه کرده است.
بسیای از کردهای عراقی در بهار 1989، زمانی که دولت بعث شهر کردنشین قلعه دیزا را ویران کرد، به ایران پناه بردند. تا بهار 1990، حدود 100000 نفر از کردهایی که در جریان حملات گاز شیمیایی در سال 1988 گریختند، در ایران ماندند. این ارقام احتمالاً شامل حداقل 10000 نفر میشد که در پاییز 1987، زمانی که جنگ در امتداد مرز شدید بود، آمدند.
بر اساس گزارش 26 ژوئن 1990 روزنامه واشنگتن پست ، بسیاری از کردهای عراقی در سال 1988 از ترکیه به ایران نقل مکان کرده اند.
در فوریه 1991، پس از جنگ اول خلیج فارس و زمانی که نیروهای آمریکایی ارتش عراق را در هم شکستند و آن ها را از کویت بیرون راندند نیروهای کرد از موقعیت استفاده نموده و سر به شورش نهادند. صدام از تمام زرادخانه خود برای سرکوب سریع شورش استفاده کرد و بی رحمانه هزاران نفر را کشت و دو میلیون نفر کرد عراقی را تا مرزهای ترکیه و ایران راند.
جیم مویر، خبرنگار بیبیسی خاورمیانه، که از نزدیک شاهد این مهاجرت بزرگ بوده ، واقعه را اینگونه نقل می کند:
” کردها کل منطقه ای را که متعلق به خود می دانند، از جمله شهرهای بزرگ اربیل، کرکوک، سلیمانیه و دهوک را تصرف کرده بودند. ارتش عراق تکه تکه شده بود. کردها شادمان بودند.
اما کردها با فاجعه تنها چند روز فاصله داشتند. صدام به این تجزیه طلبی پاسخ داد و تانک ها، توپخانه ها و هلیکوپترهای جنگی را برای حمله به شهرهای بزرگ در مناطق هموار فرستاد.
سیل عظیم جمعیت چند میلیون نفری از آن شهرها به کوه ها سرازیر شد و به سمت مرزهای ترکیه و ایران حرکت کردند.
آنها با هر نوع وسیله نقلیه ای که تصور کنید سفر می کردند. کودکانی که با یک بولدوزر از اربیل منتقل می شدند. و البته، خیلی ها فقط پیاده سفر می کردند، اغلب پابرهنه،که تا ارتفاع 9000 فوتی در کوه ها تا دشت ها ادامه داشت. ”
نیروهای کرد تلاش می کردند تا پیشروی گارد ریاست جمهوری عراق را به تأخیر بیندازند تا امکان تخلیه غیرنظامیان از کردستان عراق به مرزهای امن ترکیه و ایران را فراهم کنند.
هوا بد و یخبندان بود. بسیاری از آنها از گرسنگی جان خود را از دست می دادند. بچه های مرده کنار جاده دفن می شدند.
هزاران پناهنده کرد عراقی در 12 آوریل 1991 از مرز عراق و ایران در نقطه حاجی عمران در نزدیکی پیرانشهر عبور نمودند ، خانوادههای کرد عراقی از خانههای خود فرار میکردند و به «ناحیه امن» کوهها در امتداد مرزهای ترکیه-عراق و ایران میرفتند در این تصویر یک سرباز ایرانی را نیز مشاهده می کنید.
تعداد پناهندگان عبوری از مرز حاج عمران پیرانشهر به استان آذربایجان غربی 500000 نفر تخمین زده می شود.
بنا به گزارش صندوق نجات کودکان، 1991 حدود 400000 نفر آواره کرد عراقی عازم مرزهای ترکیه شدند. این گزارش مواردی چون افزایش فشار بر دولت ترکیه برای اجازه دادن به جابجایی پناهجویان به مکانهای مناسبتر در این کشور و ارائه کمکهای فنی در طراحی و مدیریت سایت پناهجویان و افزایش تعامل با نیروهای نظامی غربی و گروههای کرد را توصیه میکرد.
20 آوریل 1991 – با پایان یافتن طوفان صحرا و بازگشت سربازان به خانه، مسئله کردها همچنان مطرح بود رهبران کرد به درخواست صدام حسین در بغداد بودند تا در مورد آینده کردستان و وضعیت اسفبار حدود دو میلیون پناهنده که پس از سرکوب قیام کردها توسط نیروهای عراقی فرار کردند، صحبت کنند.
آنچه کردها به آن نیاز داشتند تضمین های بین المللی بود، از جمله اجرای توافقنامه 1970 که به آنها خودمختاری کامل می داد. همچنین خواستار بازگشت همه کردهای آواره به روستاهای اصلی خود بود که توسط عراقی ها ویران شده بود. اما عراق از پذیرش آن و دادن اجازه برای ایجاد یک پناهگاه امن برای کردها در امتداد مرز با ترکیه و ایران خودداری می کرد.
در سال 1991 سرجان زیولوویچ پناهندگانی را که از عملیات نظامی دولت صدام حسین در عراق با هدف “عربی کردن” مناطق کردنشین در شمال فرار کرده بودند، در چوکورجا ثبت کرد.
صدها هزار نفر به ترکیه و ایران گریختند. (عکس از سرجان زیولوویچ/رویترز) پناهندگان کرد عراقی در 8 آوریل 1991، وسایل خود را در اردوگاه پناهندگان چوکورجا در ترکیه حمل می کنند.
زنان کرد عراقی فرزندان خود را در 8 آوریل 1991 در اردوگاه پناهندگان جوکورجا در ترکیه حمل می کنند. (عکس از سرجان زیولوویچ/ رویترز)
آوارگان کرد عراقی در 7 آوریل 1991 در اردوگاه پناهندگان چوکورجا در ترکیه منتظر هستند. (عکس از سرجان زیولوویچ/ رویترز)
مردم ترکیه نان را از کامیون به پناهندگان کرد عراقی در اردوگاه آوارگان چوکورجا در ترکیه در 9 آوریل 1991 پرتاب می کنند. (عکس از سرجان زیولوویچ/ رویترز)
پناهندگان کرد عراقی در 7 آوریل 1991 در اردوگاه پناهندگان جوکورجا در ترکیه هیزم جمع آوری می کنند. (عکس از سرجان زیولوویچ/ رویترز)
پناهندگان کرد عراقی در 8 آوریل 1991 در مقابل یک چادر در اردوگاه پناهندگان جوکورجا در ترکیه نشسته اند. (عکس از سرجان زیولوویچ/ رویترز)
یک زن کرد عراقی در 8 آوریل 1991 با فرزندش در چادر درمانی در اردوگاه پناهندگان جوکورجا در ترکیه نشسته است. (عکس از سرجان زیولوویچ/ رویترز)
.
ادامه دارد …
همه تاریخ باستان دارند بجز تورک
عجبا!
پس این همه اسم از کردها در متون قدیم از کجا آمده؟ شرفنامهء بدلیسی را نگاه بیاندازید. اینها از کجاست؟ حتی اگر خواستید نقشهء جهانِ دیوان لغات الترک را نگاه بیاندازید. خودتان ببینید بلاد غزیه کجای دنیاست و ارض الاکراد کجاست. نمیدانم اینها را به قصد فریفتن چه کسانی نوشتهاید ولی بعید میدانم روی کسی که بهرهء هوشی بالای دمای اتاق داشته باشد جواب بدهد.
آقای بهره هوشی داخل این مطلب نوشته دو هزار سال پیش با وقوع قحطی در ساحل گنگ در هند قسمت عمده کولی ها را تا کنار رود فرات انتقال داده و ساکن کردند… دیوان لغات الترک مال کی هست؟ حدود 952 سال پیش پس چیز عجیبی نیست اگر کاشغری به ارض الاکراد اشاره کرده باشه
نویسنده به زعم خود تحقیق جامع و علمی گردآوری کرده تا نشان دهد که کردها بومیان این منطقه نبوده و این مطلب اختصاص به کرد ندارد و درآینده ترک ها تحقیقات جامع تری برای فارس و عرب و ارمنی و گرجی و یونانی آماده کرده اند که ثابت کنند هیچکس بومی نبوده و تنها کسانی که سرزمین اجدادیشان هست ترک هابوده اند و البته تمام تمدن های باستانی خاورمیانه نیز ترک بوده اند.جالب اینکه نویسنده هشدار داده که از اشاعه افکار ناسیونالیستی باید جلوگیری شود تا خطری چهارکشور را تهدید نکند.گویا نمیداند بزرگترین خطر برای این کشورها همان پانترکیسم است که خطری بیش از هر گروه دیگریست.شگفت آوراست که تمام این تحقیقات مختص به مناطق ترک نشین است و ترک های دانشمند به دلایل مختلف نتایج تحقیقات خود را به آکادمی های معتبردنیا نشان نمیدهند.شاید خود نیز میدانند که حرف هایشان به جز درمیان پانترک ها قرانی نمی ارزد.مردمان کولی تشابهات زیادی با کردان دارند اما این تشابه به دلیل هم نشینی چندهزارساله باقوم کرد است که فقط به کرد اختصاص ندارد بلکه کولیان به هر سرزمینی رفته آداب آنجارا اخذ کرده اند که در اسپانیا و روسیه و فرانسه کاملا قابل مشاهده است.مطمُئنا اگر مردمانی ترک با جمعیتی قابل توجه در این کشور ها بود پانترک ها داستانی مشابه برای این اقوام ساخته و کشورآنها را سرزمین اجدادی خود می نامیدند
بگو چرا رقص ترکی شبیه رقص نکنه اون ها هم از هندوستان اومدن بس کنید با این چرت و پرت ها رقص یالی ترک ها مثل کورد هاست اگر شما می گین رقص کورد مثل هندی هاست پس رقص تورک ها هم مثل هندیاست بس کنید این چرندیات رو در ایران دوره قاجار اکثر مردم لباسی گشاد داشته اند که اکثرا شال بر کمر داشته اند ولی با عوض شدن مد و جایگزینی مد اروپایی به ایرانی لباس تمام ایرانی ها به جز کورد ها تغییر کرد
تورک های آذربایجان چهارشنبه های آخر سال رو به چهار قسمت باد و آتش و آب و خاک تقسیم می کنن که عناصر اساسی تشکیل دهنده زمین هستند ، در لوهری هندی ها و کردها تمرکز روی آتشه ، این کردها و هندوها هستند که یک آتش بزرگ درست می کنند و دورش تجمع و حلقه بزرگ انسانی تشکیل میدن این شیوه برگزاری بینشون کاملا یکسانه ، رقص یاللی هم مال کردها نیست ، آثار این رقص در قبوستان جمهوری آذربایجان موجوده و بنام آذربایجان ثبت جهانی شده ، این رقص بین ملل دیگه راه پیدا کرده مثل اوکراین که بهش میگن آرکان ، یا مثلا مولداوی که میگم هورا ، یا بلاروس که بهش میگن کریژاچوک … ضمنا هندی بودن مشکلی نداره ترکان هم صدها سال در هند بر هندی ها حکمرانی کردند خیلیم راضی بودند ، هند مردمان با صفایی داره ، من خودم از علاقمندان راج کاپور و سلمان خان و ویجیدوراکندا هستم اصلا شما هموطنان کرد رو میبینم یاد فیلم های هندی محشر کشور هند میافتم ، واقعا هنرمند هستین من عاشق سریال هاتونم
اصلا مفهوم “هفته” یک مفهوم سامی است. اینکه حالا ترکها چطوری اینقدر درش عمیق شدهاند را خدا میداند و اینکه چرا فقط ترکان آذربایجان همچین چیزی دارند و ترکهای جاهای دیگر ندارند را خدا هم نمیداند.
نویسنده این مطلب ترک هست که اصلا ایرانی نیستند و بازماندگان قوم مغول و ازنواوگان چنگیزخان مغول هستن. سند حرف من آثارهای باستانی دوران مغول هم توی شهرهای ترک نشین هست. آثار تاریخی دوران ماد هم توی کوردستان هست. جالبه این مغول ها هر بار یک حرفی میزنن. یکبار میگن فارسها هندی هستن یکبارهم میگن کوردها هندین. حنای شما مغول ها دیگه رنگی نداره.
ماخود مغول هستیم شما نوادگان ما هستید کاکا
سلام دوستان، این مکاله علمی واقعاً خوب تنظیم شده است. گله دار بیابان گرد هیچ توهینی به کسی نیست. مگر این نیست که فارس ها هم در باستان بیابان گرد بودند. مگر ترک ها بیابان گرد و دامدار نبودند. عزیزکانم بنده هیچ مشکلی در این مکاله ندیدم.
دارید برای خودتون دنبال هویت میگردید شما ها که با حمله مغول به ایران وارد شدید. اصلا نگاه کنید کشوری به اسم ترکیه بوده !!؟ ایران و یونان بارها با هم جنگ داشتند اثری در تاریخ یخ از ترکیه نبوده اونجا هم اشغال شده هنوزم در شهرهای غربی ترکیه کلیساهای یونانی وجود داره شهر کایسری وسط ترکیه در قلعه مرکز شهر روی دیوارها اشعار بزبان فارسی نوشته شده ترکیه کنونی هم جز فلات ایران و یونان بوده و همچنین ارامنه . از زبان و قیافهاتون معلومه و میشه فهمید که از قفقاز اومدید و تبار مغولی دارید این که عیان است کردها زادگاه شون معلوم هست ضمنا هر چهار کشوری که کردها هستند جزو فلات ایران بوده بربد تاریخ یخ بخونید تحریف تاریخ بشماها در ایجاد هویت کمکی نخواهد کرد. بدرود قوم بی هویت و غارتگر
عزی. صحبتها علمی با مدرک بود حرفهای شما بچه گانه و خنده دار یک نگاه کنید شاعر قرن ۵ ام تبریزی ترکی شعر میگه یا خوارزمشاهیان ترک با مغول جنگیدن یا اصلا سلجوقیان ترک قبل اش ایرانو از اعراب میگیرن ترک بودن بماند خط های با زبان های نزدیک سکایی و هزاران ادبیات به زبانهای ترکیه باستان اینکه یه حرفیو میشنوید یه بالا پایین کنید٫ خود مغولها ترک بودن بله و بخونید میبینید یکس از دلایل پایتختی مراغه ترکنشین بودنش بوده اینا واضحاته حالا شماها بگو هی
با سلام خدمت قوم کرد این نوشته مشخص هست کار کدام گروهه بنده کرد نیستم لر هستم ایننوشته ساخته و پرداخته ترکهای قشقایی و آذری هست
البته نیاز نیست اسمی از قشقایی آورده شود چون ایل قشقایی یک ایل کوچک هست و پراکنده هست این طور حساب کنید که در هر شهرستان شاید کمتر از ۵۰۰ نفر باشند به طور متوسط
چون در ایل قشقایی کولی ها زیاد هستند و به زبان ترکی حرف میزنند شرایطی ایجاد کرده که این دو ایله به ظاهر ترک زبان این صفات را به قوم کرد نسبت دهند منطقه ایران تاچین دارای فرهنگ نزدیک به هم هستن چون از نسل حضرت آدم می باشند ولی به گفته خود پان ترکا اینها از نسل نمی دانم گرگ هستن یا چیز دیگه
برای مثال بنده اسامی چن طایفه از قشقایی را معرفی می کنم
نام یکی از آنها یادکوری است در زبان ترکی ینی کور غریبه قراچه ینی سیاه صورت ویژگی اصلی کولی ها سیاه صورت بودنشان است کاسه تراش آهنگر فیوج
وووو اگر این طور باشد که ایرانیان شبیه به هندو ها کلاه می پوشیدند پس ترکان هم کولی هستن چون نگاه کوچک به کلاه شاهان عثمانی و صفوی کاملا مشخص می کند چ کسی کولی است
چقدر علمیو با دلیل٫ عزیز قبایل کوچ نشین الزاما کولی نیستنو فارس و عرب و ترک و اشوری هم دارن مقاله کاملا علمی و تاریخی با رفرنش بدون فا شی ست صحبت کنید
آقای نویسند تو خودت کجای تا بهت بگم از کدوم گورستانی آمدی
کورد ها از قبیله ماد ها هستن نه کولی اسم این شهر های که گفتی همش تصادفیه
برای مثال ریشه اسم کرمانشاه
کاره در ادبیات دور به معنایی مقدس
مای یا همان قوم. ماد
شوون به معنای مکان
نتیجه
مکان مقدس مادها
خود فردوسی میگه اینا مهاجرن
تشابه لباس هاتون تصادفی شد
تشابه لغت هاتون تصادفی شد
تشابه یکی ، دو تا ، ده تا از طایفه ها و شهرهاتون تصادفی شد
شکل پرچم هاتون تصادفی شبیه هم شده
نمیشه که برادر من اصلا موردی و استثنایی نیستند به دفعات تکرار شده دیگه از حالت تصادف خارج میشه
اصلا زمان مادها نه زبان کوردی بوده نه بقیه چی میگی برادر متوهم اقوام ابتدایی الان هزاران قوم شدن شما یه خطی از کتابی فرنس علمی تاریخی بیار تصدیق کنه این حرفها چیه
بسیار جالب و مستند.وقتی حقایق تاریخی بیان میشه خوب به مزاق خیلی ها خوش نمیاد
واقعن؟! وای من عاشق هندوستانم از موسیقی و رقص گستردشون از تاریخشون از عرفانشون
میگم پس چرا تورکها موسیقی و لباس محلیشون شبیه کوردهاست؟
انگار جومونگ داره با گویش مغولی روی یک اهنگ ایرانی اواز میخونه خیلی تضاده
لازم شد یسر کوردستان بزنم
کردها هندو آریایی هستند و تورک و عرب تمام هنرش رو مدیون هندوستان و ایران هستند
الان از خودتون بگید شما ترکان و مغولان با چه سبکی به ایران افغانستان و هند وارد شدید؟!
خیلی قبلتر از خوارزم شاهیان ترک که جلوی مغولها وایسادن،کافیه نام شاهان و ملکهاشونو بخونید٫ و افشار که ایرانو نجات دادن٫ سلجوقیان ترک فارسهارو ایرانو ازی عرب بیرون کشیدن بنده خدا٫ فارسی زبان شعر ترکها بوده و قصه شماها ولی هیزم تو منقل دشمنید
چه جالب پس این همه آثارباستانی تومنطقه کردنشین آتابابک درستش کرده یاننه تومروس
سلسله های آتریان،هزبانیان،حسنویه،بنی عیاران،فضلویه،هزاراسپیان،مروانیان،شدادیان،روادیان،ایوبیان،اردلان ازنژادقبایل ایرانی کردزبان بوده اندپس چیشده کولی مهاجرهندی شده😀
ایوبیان رو تو سایت خوندم نوشته پادشاهان ایوبی میگفتند عرب هستند فقط با کردها ازدواج کردند
http://eloba.ir/?p=7693
در مورد بقیه هم سندی نداری مثلا آتریان رو بر اساس کدوم مدرک و مستند کشف شده میگی کرد بودند؟
در ضمن اینجا نوشته کردها اولین بار در زمان بهرام گور به شمال عراق کوچانده شدند بهرام گور هم مال قبل سلسله هایی هست که نوشتی بنابراین مطلب درسته
کجا چطور نوشته هزبانیان اشوری کرد بودن یه خط بیارید!! باقیشو حالا کار ندارم٫ عزیز اینها فقط انتصاب مثل ماد بودن کردها که اصلا اوموقع قومهای الان نبود حرف علمی بزنین ادمها ندلشته هاشونو فریاد میزنن
هرکی این اطلاعات روداده غلط اضافی کرده چون کرده هاقدمت خیلی زیادی درایران دارنداین رومیتوان ازکتیبه هاوآثارباستانی فهمیددرضمن ترکهافقط هفتصدساله اومدن ایران ادعای مالیک وبرتری دارنداگه تاریخ دقیق مطالعه زبان ترکی فقط بعداسلام واردایران شده وسلام
سلجوقیان قرن۱۰چی پس؟؟ یا شاعران یا حکایتها در ناصر خسرو و شاهان حکومت های ترکی ؟!!
زط ها، هم زیرشاخه همین طایفه هستند. دسته ای از کولی های جات به شمال عراق مهاجرت و در آنجا ساکن شده بودند و در زمان محمد رضا شاه به ایران مهاجرت کردند و در کرمانشاه ساکن شدند. در ایران به آنها کردهای «جاف» هم می گویند. طایفه ای بنام «زط» هم در استان ایلام زندگی میکند. بوکان، نام یکی از پرجمعیت ترین طوایف هندی است که در استان «پنجاب» زندگی میکنند.
حالا که چی ما کردها تو همه کشورهای دنیا هستیم ناراحتی
کردها از تبار کولی های مهاجر هندی هستند
1 . کولی ها طوایفی بسیار پر جمعیت از هندوستان و قسمتی از پاکستان هستند که زندگی آنها همیشه با کوچ نشینی همراه بوده؛ و در زبانهای محلی ایرانی مانند طبری نیز «کرد» بمعنی چوپان کوچ نشین است.
2 . لباس محلی کولی ها کاملاً مشابه با لباس محلی کردها است. کلاه کردها مشابه عمامه کولی های هندی است. لباس محلی و آرایش موی زنان کرد شباهت بسیاری با کولی ها دارد. (البته بعضی از کولی ها، لباسهای محلی کشور میزبان را نیز ممکن است بپوشند ولی منظور ما لباس سنتی اصلی کولیان است که شباهت بسیار با لباس کردی دارد) (تشابه قیافه هایشان هم غیر قابل انکار است).
4 . اسامی طوایف کولی ها که به ثبت رسیده اند مشابه اسامی طوایف کردها است. مانند:
طوایف کولی: کلیلایی، سوران، خرات، سور، جات/جاف، کاولی، کرماچی، قادریا، خانی، بوکان
طوایف کردی: کلیایی، سورانی، خرات، زور، جاف، کاویانی، کرمانچی، قادری، خانی، بوکان
کولیها به دستور نادرشاه به ایران اورده شدن کوچ نشینی یعنی کسی که به خواست خودش مهاجرت میکند و کولیها به زود آورده شدن
واقعا عالی و به جا بود مطلبتون چند بار مطالعه کردم و منابعی که ذکر شده بود رو مرور کردم. آفرین به شما دوست عزیز. احسنتم
اجرتون با الله
از روی زبان مقایسه اون با سنگ نبشته ها و اسناد پیش از اسلام در ایران مقایسه تصاویر منقش بر سنگ نبشته ها میشه فهمید که کورد ها پیش از هر قوم دیگه ای در ایران بودن. زبان کتاب زندِ آشو زرتشت رو با زبان کوردی مقایسه کنید. سندی که بر روی پوست آهو در سلیمانیه عراق نوشته شده و مقایسه اون با زبان کنونی کوردها نوشته ای که بیش از هزار سال از تاریخ اون میگذره ولی نوشته هاش کاملا با زبان امروزی کوردها یکی هستش کدوم زبان در ایران از اون زمان به همون شکل مونده؟ دستارکوردی در گذشته ایران بوده و اقوام دیگر هم از دستار استفاده میکردن. لباس کوردی کاملا با شرایط ایران وفق داره در گذشته عبایی هم بر روی این لباس بود که به خاطر تغییر دنیا و شرایط کنونی از این لباس حذف شده در ضمن این دلیل درستی برای عنوان این چرندیات نیست. چون اگر یه سیستانی هم به مناطق سرد بیاد لباسش تغییر میکنه. لباس کوردی حتی در تصاویری که بر روی کتیبه های باستان هست هم قابل رویته. لباس ترکی یا ترکهای آذربایجان نداریم. لباسی که ترکها در گذشته به عنوان لباس محلی میپوشیدن لباس رسمی روسیه یا شوروی سابق هستش این لباس رو ترکها پس از مهاجرت به این اقلیم از روسها تقلید کردن و پوشیدن و همچنین رقص ترکی هم تقلیدی از رقص روسی هستش و متعلق به ترکها نیست چون ترکها پیشینه تمدن و ریشه ای در این منطقه ندارن. اقوام صحرا گردی بودن که تمدن خاصی ندارن و تمام داشته های کنونی اونها وام گرفته از منطقه پس از کوچ اونها به این منطقه هستش. کوردها اصیل ترین قوم این دیار هستن زبان اونها رو با زبانهای باستان این مرز و بوم مقایسه کنید.
پسر خوب این پوست اهو مطمینی زبان اشوری نیست؟!اصلا هیچ کتیبه ای کردی نیست درجهان چون نوشتار کردی نداریم عربیع الانم ابله ٫ ترکها چطور تون این ۷۰۰سال قبل ولی میلاد شعرو فرهنگ داشتن در ایران کنونی؟!
کرد در تاریخ به معنای چوپان هست نه قوم. چوپان ها و راهزن هایی که امروز کرد نامیده می شوند همه مهاجر و لباس سنتی شان مثل بلوچ ها مختص نواحی گرمسیری است و مشخص است که در استان سنندج و جنوب آذربایجان و شرق ترکیه مهاجرند و ریشه ندارند. برعکس ترک های آذربایجانی که لباس سنتی شان منطبق با هوای سرد است.
درمورد لباس کوردی شما شناختی از آن نداری که نظر میدی اتفاقا لباس کوردی کاملا با شرایط سرد سیری مطابقت داره. تو فقط لباس فصول گرم کوردها رو دیدی. در سنگ نوشته ها و تصاویر کتیبه های باستان به روشنی نشانه های لباس کوردی مشهود است. در مورد لباس ترکی اصلا مربوط به ترکها نیست ترکها بعد از مهاجرت به این جغرافیا لباط خود رو از لباس شوروی وام گرفتن. پس لباسی به نام لباس ترکی یا آذری نداریم و این لباس به شوروی تعلق داره. همچنین رقصهای ترکی که اینقدر از اون گفته میشه مربوط به شوروی میشه و این رقص رو هم مانند لباس از شوروی تقلید کردید. این که کورد یعنی چوپان در فرهنگ فارسی. یه تشابه هستش.
آره تشابهه🤫👌
کدوم لباس محلی؟؟؟؟؟؟ شما لباستون رواز قزاق هاتقلید کردین
در پاسخ بابک:
نظامی گنجوی درست تر هستش. نظامی زاده روستای تا در شهر تفرش بود. بعدها به گنجه که اکنون در کشور آذربایجان هستش و در آن زمان بخشی از خاک ما بود رفت. در آن زمان گنجه ترک نبود و تمام اشعار نظامی پارسی هستش با وجود اینکه دولت حاکم اون زمان در ایران ترک بوده.
این هم سند از اشعار نظامی که نشون میده نه ترک بوده و نه اهل گنجه:
ترکی صفت وفای ما نیست.
ترکانه سخن سزای مانیست.
به نفرین ترکان زبان بر گشاد.
که بی فتنه ترکی زمادر نزاد.
گرچه در بحر گنجه گمم.
ولی از قهستان شهر قمم.
به تفرش دهی است تا نام او.
نظامی از آنجا شده نام جو.
منیم ای نازلی دلداریم، منیم ای دردیمه درمان
منیم ای دولتیم، واریم، باغیشلا، گئچ گناهیمدان
سالاندا سن منی بنده، یاخینلیق اولماسا سنده
اگر قانیمی توکسنده، یولومدان دونمرم بیر آن
شیریندیر لبلرین دلبر، او گول رخسارینی گوستر
یازیق کونلوم سنی ایستر، منی الدن سالیر هجران
جمالین پرده یه سالما، بو عاشیقدن اوزاق قالم
اگوزومدن انتقام آلما، منی قویما بئله حیران
بدخشان لعلی سنسن یار، اوزون یاقوت کیمی پارلار
سنون حسنونده دیر گلزار، جمالیندیر نگارستان
منیم چین لیلی، عمر انسان، و یا بلقیس و صنعانسان
یادا بیر ماه کنعانسان، سنه اولسون جانیم قوربان
منی سن مجنون ائتمیش سن، حیاتدا محزون ائتمیش سن
اوزونه مفتون ائتمیش سن، ائدیبسن قلبیمی بریان
دئییردیم من سنین یارین؟ کی اولدوم ایندی بیمارین
سنین نورانی رخسارین، منی یاندیردی، ای جانان
نظامی اولدو بیچاره، ائدیب هجرانین آواره
تاپیلمیر دردینه چاره، اولوب جاری گوزوندن قان
نظامی یعنی توف تو صورت نادان و احمقت اولاغ
دولت ترکان که بلندی گرفت
مملکت از داد پسندی گرفت
چونکه تو بیدادگری پروری
ترک نهای هندوی غارتگری (نظامی گنجه لی)
بعد عصر یخبندان نخستین مناطقی که از زیر یخ خارج شد استوا بود که هند راهم شامل میشه مردم فلات ایران برای یافتن مراتع به طرف هند رفتن در اونجا مردمانی سیاه پوست که اجداد مالایی هامیشن زندگی میکردن. اینکه کوردی با هندی اشتراکاتی داشته باشه طبیعی هستش( البته نه این اشتراکاتی که گفته شد.) این نشان میده که کوردها از اقوامی هستن که پیش از عثر یخبندان در این فلات بودن. زبانهای پایه این منطقه اوستا و پهلوی هستش که کوردی بیشترین شباهت رو به اون داره و زبان پایه هند سانسکریت بوده که شباهتهایی به زبان پایه ایران داره. که با توجه به مطالبی که گفتم طبیعیه. در مورد کولی باید بگم که همه جا کولی داره حتی قلب صنعت یعنی اروپا پس اونهاهم کوردن؟ درمورد چوپان اجداد همه اقوام رمه دار بودن. این یعنی همه کوردن؟ اجداد کدوم قوم تکنسین و جراح و مهندس و …. بوده؟ دیگر مسئله ای که هست اینه که با شباهت دادن واژه ها با هم دنبال چی میگردید؟ آیا ترکها برای این منطقه هستن؟ یه اثر به زبان ترکی مربوط به زمان باستان در این منطقه معرفی کنید. چرا در گذشته از این تاریخها نبود چرا در این چند سال تاریخهای جدید ساخته شده؟ یهو گذشته تغییر کرد؟ دور هم جمع شدید و گفتید حالا که اینها به ما میگن غیر ایرانی ماهم داستانها و تاریخهای جدید بسازیم و هر قوم رو به جایی نسبت بدیم که چی؟ که خودمان رو برحق جلوه کنیم. فارسها افغانین و کوردها هندی لر و گیلک و مازنی و دیگران هم یه چیزی تو مایه های این دوتا هستن. این مطالب رو فقط انسانهای ساده و احمق باور میکنن. زبانهای کوردی فارسی لری گیلک و … شباهتهای بسیاری باهم دارن فقط زبان شماست که به هیچکدام از اینها ربط نداره. از حدود هزار سال پیش به این ور با مهاجرت و حتی یورش اقوام ترک غز و قاپی به این منطقه شکل جمعیتی تغییر کرد و زبانهای جدیدی در این منطقه له وجود اومد که الگو گرفته از نسل کشی و تحمیل زبانی اعراب بود. به نام دین هر دو قوم خودشون رو در منطقه گسترش دادن. آیا آذر بایجان یا نام قدیمی اون آذرآبادگان کمترین شباهت رو به ترکی داره؟ آیا ترکیه ترک زبان بود یا امپراطوری روم شرقی یا همون بیزانس بود؟ با نسل کشی اقوام آشوری ارمنی عبری های یهودی خودتون رو در این جغرافیا گسترش دادید.
لباس کولی که در عکس اشاره می کنید قهوه (ستره)هست و شلوار کردی
بقیه اطلاعاتت شما هم غلط هست به اندازه لباست ارزش گفتن ندارد
ىڕادر عقدهای من، من خودم تورک هستم اما یک واقعیت انکارناپذیر وجود دارد. طبق مدارک زبانشناسی کردی یکی از زبانهای هندواروپایی است و طبق تحقیقات ژنتیکی آلمانیها کردها و ارمنیها و یهودیها با کدهای ژنتیکی 20 هزار ساله اصیل ترین مردمان این منطقه هستند. اما ما ترکها چی؟ آنقدر کوچ و کولی و قرچی بدون ما بدیهی است که سابقه ما در این منطقه حداکثر به 800 سال پیش برمیگردد. هیچ زبان مشابهی در این منطقه نداریم و همه مورخین و زبانشناسان معتقدند که ما اهل ترکستان چین هستیم و اصالت ما به اویغورها و ارومچی برمیگردد و در واقع در این منطقه مهاجر و مهمانیم.
دروغ نگو حالا ترکی ما باور میکنیم!!! این ازمایش ژنتیکت حل شده رو ژنتیک چند ساله هستن پشنگ؟؟؟ اصلا همچین ازمایشی نیست و اصلا الان ژنتیک خالصی کسی نداره خضعبل نبافیددد
با سلام
اگر مسلمان بودی!حتما به قرآن ایمان داشتی که میگوید:« انا خلقناکم من ذکر و انثی». «ما همه ی شما را از یک مرد و زن«آدم و هوا» آفریدیم»
و در ادامه همین آیه خدای متعال می فرماید :«و جعلناکم قبائل»:«یعنی ما«تاکید میکنم«ما» شما را قبیله قبیله کردیم»
قرآن ما میگوید که همه ما اولاد یک خانوده ایم و پدر مادرمان آدم و هوا هستند!!!!!!!!!!
ودر ادامه خدای متعال می فرماید «گرامی ترین شما نزد من با تقواترین شماست» نگفته ترکها از همه عزیزتر ند
در اسلامی که تو ازش دم میزنی ملاک برتری نداریم ملاک «عزیزتر ی پیش خدا » داریم
خدا به رنگ پوست ،زبان ، نژاد ،کشور یا قاره نگاه نمی کنه.خدا فقط به قلبت نگاه میکنه
این چیزایی که در مورد کردها نوشتی درست هم باشه پیش خدا یی که من می شناسم به اندازه ای یه آب نبات که برای یه یتیم بخری هم ارزش نداره !!!!
این جملات نشانه رشد نکردن و عقب ماندگی و جاهلیت است!!!
ایرانی و افغانی و چینی و آمریکایی فرقی نداره
هر چی میخوای باش ،فقط آدم باش!!!!
دادا فقط برات متاسفم همین و بس اندیشهای پانترکی یا پانکردی فقط به نفع تفرقه افکنانه…حتی اونهایی که چندین دهه تاریخ رو مطالعه می کنند هیچ وقت نتوانسته اند این چنین هویت یه ملت و زبان رو خدشه دار کنن …لطفا سطحی نگر نباشیم
لعنت بر کسانی که بین ترک و کرد تفرقه میندازن،در ضمن تشابه اسمی کردها وهندی ها مربوط به زمانی هست که نادر شاه هندوستان رو تسخیر کرد که اسم های کردی روی مناطقشون گذاشتند
باسلام
من شخصی هستم دورگه کرد وترک میخوام بگم ننگ بر کسانی که دورو بر خودشونو با این یاوه گوییهادیوار گرفتن که مثلا ادعای ناسیونالستی بکنند یا اینکه برا خودشون اسم درکنند .عزیزم میخوای خودتو به مرم معرفی کنی همه بشناسنت دنبال راههای بهتر باش به ملیت کرد وترک برچسپ زدن خوب نیست.چقدرمامردم کوچیک شدیم که به واسطه یک زبان نبودن خودمونو باختیم .به قول آنگلامرکل یک ونیم میلیارد ادم باعقاید وزبان متفاوت با گرسنگی در هند با آرامش زندگی میکنن اونوقت ما با ادعای تاریخ ریشه دارفرهنگ غنی داریم حرفهای پراز کینه ونفرت میزنیم درحالی که همون ادعای یک دین بودن داریم که مسلمانیم ولی به خون هم تشنه ایم.بیدارشو خوابیدن زیادآدم رو بیشتر متوهم میکنه .(تو نه ائل میدونی چیه نه اوبا) هدفت فقط بردن آبروی ترکهاست ودیگر هیچ بزرگ شو
سلام
دشمنان نام کرد رو بر قوم ماد گذاشتند تا بزرگی و عظمت این قوم رو زیر سوال ببرن .
منظور از کرد همان طوایف کوچرو و عشایر ماد بودن که شامل : کرمانجی ، گورانی ، لری ، لکی ، کلهری و …… می باشد .
زنده باد قوم ماد (کورد و لور )
تو هفت زبونو زمون نوشته شده کردها در عمق تاریخ مردمی بودن ساکن در منطقه ی مابین دریاچه ارومیه و دریاچه وان. از دریاچ تا دریاچه. تموم شد رفت . جلالی(ماکو)- شکاک(عبدوئی-اطمانی-ایوری)- هرکی(حاتمی و سیدا- مندا-سرهاتی-بهادری و خالدی و قسیمی ..و …)- هناره- مامدی- بیگزاده- دری- سادات- مقری- ارتوشی و … اینا طوایف لورد و سردمدار ارومیه و سلماس هستن فقط … حالا اشنویه زرزا نقده و بوکان فیض الله بیگی – مهاباد منگور و مامش- سردشت و پیرانشهر باز منگور – تقسیمات طوایفی بیشتر از ایناست تو بقیه شهرها هم هست.
سلام
همه از آدم و هوا هستن طبق قران
ملاک نژاد و زبان نیست تقواست
این حرفها نشانه عقب ماندگی و جاهلیت است
بلال حبشی سیاه بود برده بود ولی از مشرکین سفیدپوست حالا هر نژادی که بودند و هر نژاد و زبانی که داشتند عزیزتره
متاسفم که انسان درس بخواند از اسلام دم بزند قرآن بخواند ولی به قول قرآن کمثل الحمار یک کل اسفارا
علم چندان که بیشتر خوانی ….
پس چطور از پانزده نماینده شورا دو تا کورد شدن،تو و امثال تو زر میزنید که اورمیه کورد هستش
یک جریانی عنوز هم اینارو کوچ میده به شهرهای ما.بهشون وام بلاعوض میدن تا بیان آذربایجان زمینو ملک بخرن.دو سه سال دیگه داستان ما با این میشه مثل اسراعیلو فلسطینیا
سلام
لطف کنید طایفه هایی از کرد که ایرانی هستن هم معرفی کنید . با تشکر
کردها مطلقا” ایرانی نیستند
بورید تاریخ قلعه دمدم رو پیدا کنین و بخونید. اگه تاریخ دست نوشته کردها رو قبول ندارین تاریخ عالم آرای عباسی هستش. اگه اونو قبول ندارین تاریخ نویسان ترکیه یه عالمه نوشتن درموردش. برید بخونید که پس از قتل عام کردهای ارومیه بدست شاه عباس در حین محاصره سنگین یکساله قلعه دمدم و پاکسازی کامل شهر و اطرافش از کردها کیا رو آوردن مقیم اینجا کردن؟؟؟؟؟؟؟ اون موقع خودتون می فهمید چرا وقتی بر میگردیم به صد سال پیش تقریبا کردی در شهر وجود نداشته ولی 400 سال پیش برعکس ترکی در شهر وجود نداشته . برید بخونید داستان تاجگذاری شاه اسماعیل در تبریز چگونه بود و چگونه با تغییر اجباری مذهب ایران همه ی کردها رو که مخالف این قضیه بودن سلاخی کردن. و تبعید کردن. بخونید که فقط 80 هزار خانوار کرد تبریزی رو از بین بردن و تبعید کردن. و تک و توک کردهای زنده مانده به کوهستان پناه بردن تا قرن ها در کوه و کوهستان در خفا بسر بردن. چون حاضر نبودن مذهبشونو عوض کنن کاری که ترکها و فارسها براحتی قبول کردن و کشته نشدن.
کرد تبریزی؟؟؟ 🤣
پرا dnaکردها مثل هندی ها نیست. اگه بندر عباس رو بگی هندین شکی نیست با چون هر دو سیه چرده (و خوشگل] هستن. ولی کردها بیشتر موهای بور و چشمهای آبی و رنگی دارن که کلا با قیافه هندی ها متفاوته. این نوشته اصرار داره بگه کردها از هندن پس چرا قیافه کردها بیشتر به اروپاییا میخوره (چشم آبی و پوست بور و موی بور)
کردها مهاجرین کولی هندی هستند و تغییر رنگ جزئی پوست و مو بخاطر تاثیر شرایط آب و هوای سرد است
خب ترکها هم چشم رنگی شدند ین بخاطر ترکیب نژاد با مردمان بومی ایران بوده
سلام و عرض ادب.اصلا ارزش نگا کردنهم نداشت. فقط روزنامه وار نگا کردم به حال نویسنده متعصب و عقده ای مغولیش که فقط میخواد اصالت کردهارو زیر سوال ببره تاسف خوردم. یه نوشته ای هم در مورد مغولهای ایرانی بنویس بد نیست. شما اومدی همه لهجهه ای کردی رو زیر سوال بردی که چی بشه. وضع مملکت بهتر میشه با این کارات. در مورد دو نام بگم که شما گفتی این نامها هندیه. اینکه کردی و فارسی و هندی شباهتهای دارن شکی نیست ولی این دلیل نمیشه که شما بیای مثلا بگی سیلوانا از هنده چون کاملا اشتباهه چون سیلوانا یک کلمه ایتالیاییه به معنی جنگل که به خاطر منطقه سیلوانا این اسم رو روش گذاشتن (مربوط به رو میها که در این منطقه بودن)و بوکانهم کاملا کردیه به معنی جمع عروس ها. لطفا شرافت نویسندگی رو زیر سوال نبرید. لباس کردی بسیار شریفتر از اونیه که شما در موردش نظر بدی. این کولیها که شما ازش میگی الانهم تو اروپا هستن چرا اونجا لباسشون شبیه لباسی که شما میگی نیست. این لباس یادگار اورامی های عزیزه که برامون مونده و هر قسمتش یه اسمی داره که تمام کلمه ها کردیه چرا اسمهای قسمتهای لباس کردی هندی نیست. قضاوت با شما
درود. مطلب بسیار جالبی بود و من تا حالا بیشتر از ده بار این مطلب رو خوندم. میخواستم بگم من ساکن بندرعباس هستم و همه میدونیم که از قدیم الایام بواسطه وجود دریا هندی های زیادی توی بندرعباس بودن و هستن. نکته خیلی عجیب شباهت بسیار زیاد زبان هندی و زبان کرد.شاید بیش از هفتاد هشتاد درصد زبان هندی بلوچی عین زبان کردیه.
جالبه بدونین هر چی بیشتر تحقیق کنیم بیشتر این مساله روشن میشه….
بازم ممنون از این مطلب بسیار بسیار مهم.
بازم سلام. ببینین انگار نمیشه حالیتون کرد … شما همون برین به گوناز تی وی و اون مدیر چوپانش گوش بدین. آفتاب که طلوع میکنه همه می بینن طلوعشو و نیازی نیست بهم دیگه خبر بدیم و اصلا ما کردا خواستگاه نداریم آقا شما خوبین شما قبل از حضرت آدم وارد زمین شدین شما اصیلین و پدر فرهنگین. ما کجا وشما عزیزان بلندو والا مقام کجا؟ عقده به دل دارین از کردا کینه دارین ازشون نفرت دارین ما ککمونم نمیگزه … آذربایجانو اشغال کردیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خوب کردیم گردنمون کلفته … هیچ دولتی ام نداریم هیچ کی ام به دادمون نمیرسه خودمونیمو خودمون شما که اذربایجان شوروی و ترکیه و ترکمنستان و مغولستان و قرقیزستان و قزاقستان و شمبلستان پشتتونه بسم لله میدان و موشا نخوردن . هی کردا سعی میکنن سرشون تو کار خودشون باشه اختلافات قومی قبیله ای ایجاد نشه هی اینا یه مشت تازه به دوران رسیده های گوناز باخان بی سواد راحت نمیشینن… بابا و کنین برین قلیونتونو بکشید آذربایجان اسمش خاکش ربطی به توی ترک نداره عزیز … قبل از تو آشوری داشته ارمنی داشته کرد داشته بعد چنگیز تورو انداخت اینجا … حالا اینجایی خوش بگذرون … ذاتا کردا امروزه بخاطر مذهب و نژادش دوتا گناه کبیره داره همینجوریش محکوم به اعدامه دست از سرمون بکشین بزارین زندگیمونو بکنیم ما کولیهای پاکستانی هوم؟؟؟؟؟؟؟؟
به کجا چنین شتابان برادر . کسی بی خود و بی جهت کینه پیدا نمی کنه که ، از بین شما کردها بود که یکی مثل سیمیتقو پیدا شد و خون مردم رو تو شیشه کرد . یادتون رفته اوایل انقلاب احزابتون چطور بیست هزارنفری ریختند سر مردم نقده ؟ چه جنایت هایی که نکردن در این استان . اینهمه قتل و ترور نیروهای مرزبانی برای چیه؟ خانواده ها رو چرا داغدار می کنن؟ حالا فکر کردی چرا چند سالی میشه که مطالبی در خصوص خاستگاه کردها منتشر میشه و این مسئله مهم تر از قبل شده ؟ توسعه طلبی کوردی دلیلشه . به دروغ و بدون مدرک شماها رو ماد خوندن کاری نداشتیم . ما رو مغول مهاجر خوندند در حالی که قبل از مغول ها در زمان خلفای اموی اعراب با تورک ها در آذربایجان جنگیدند در تاریخ طبری و البدایه و النهایه و… موجوده باز صبر کردیم . فوج فوج بارزانی های آواره ریختن استانمون بهشون پناه دادیم و حتی زیر زمین منزل خود ما زن و بچه بارزانی ها که بهشون میگفتیم برزانلی ساکن بودند خم به ابرو نیاوردیم اما اینکه نقشه کردستان بزرگ از جیبتون در بیارید و شبکه روداو اقلیم کردستان اورمیه رو ضمیمه نقشه تخیلی کردستان بزرگ کنه و به توسعه طلبی بپردازین و احزابتون مثل دمکرات خون سربازان ما رو زمین بریزند و در ماه عزای سیدالشهدا بخاطر رفراندوم در شهراتون برقصین و با قاچاق توزیع ثروت در استان رو ناعادلانه کنید قابل تحمل نیست . باید آشکار بشه شماها از کجا اومدین و حق ندارین ملک مسلمانی رو غصب کنید و بنام تشکیل یک کشور جعلی برای سایر قومیت ها شاخ و شونه بکشین . ما آذربایجانی ها مثل شما حزب و گروه مسلح نداریم شما اجازه بدید مردم زندگیشون رو بکنن دست از سر این مردمان مظلوم بردارید.
باسلام،بد نیست نگاهی بە واقعیت تاریخ بیندازیم قبل از این باسواد نماها آرتور کریستین سن،محمد تقی بهار،قنات کردو،اسکارمان،شرفخان بدلیسی،خود کتاب اوستا و…هویت و شناسنامه کرد را به دنیا اثبات کردند،بد نیست با همدیگر اندکی در مورد کتیبه هایی که کردها ننوشتهاند نگاهی بیندازیم اون وقت متوجه حقیقت میشویم ،بنده مسلمانم،با نهایت احترام به دین اسلام این ما نیستیم که خاک مسلمان را غصب کردهایم،قدمت ما و زبان ما وآیینهای باستانیما از آمدن اسلام واعراب مسلمان به ایران و مسلمان شدن بخش بزرگ مردم ایران بیشتر است،کلمه “کردوک”و”کردوخ”به ترتیب در کتیبههای آشوری و کتاب انجیل آمدهاست جالب است بدانیم که آشوری ها به دشمنان شجاع و جنگاورشان “کردوک”گفتهاند(این را دیگر ما نگفتهایم).بد نیست نگاهی به گفتههای دیاکونوف بیندازید و از خدمت های اجداد ما به بشر و بشریت مطلع شوید.از گفته ماندلا؛بر میآید تازمانی که به آزادی بقیه احترام نگذاریم خودمان هم آزاد نیستیم؛هر انسانی این وظیفه سنگین را به عهده دارد که حقیقت بپذیرد،آنرا نشر دهد وجز آن وخلاف آنرا بیان نکند.با این نوشتههای بی اساس هم موافقش و مخالفش آسیب میبینند،در ضمن این انقاد (یا شاید گله)را از نشریه ائل اوبا داریم،هر کسی بنا به شنیدهها ومطالبی که نه موثق هستند ونه از بیطرف بودن نگارنده اثری دارند( در نهایت ادب واحترام مشخص است که متن بالا در مورد ملت کرد کاملا مغرضانه است)نباید به خودش اجازه دهد و اجازه داشته باشد به تاریخ وتمدن ما حملهور شود.خوشبختانه عزیزانی که با وسع نظر وقلبی پذیرای حقیقت و کاملا انسان دوستانه تاریخ را مطالعه کردهاند فریب این نوع نوشتهها را نمیخورند الحمد لله.با نوشتن یک متن بلند بالا وگذاشتن چند عکس هوایی که نمیشود تاریخ مردم اصیل کرد را زیر سوال برد،آن هم نزد صاحبنظران!به فرموده پیر معروف؛به دام و دانه نگیرند مرغ دانارا… با تشکر از دوستداران واقعی کتاب و فرهنگ.
آذری های اصیل ایرانی الان افغانستان هستن. شما مغول هستید وگواه حرفم آثار بجا مانده از مغول ها توی شهرهای ترک نشین هست و بس
ببین ترک جان بالا بری پایین بیای ترک اصالت ایرانی ندارد وسلام برو خواستگاه خودتو پیدا کن تو
حالا اون وقت میشه معلوم بفرمایید که تاریخ حمله سلجوقی ها و مغول ها به ایران چی میشه؟؟ و این مهاجمان کجا ساکن شدند؟ و چه تغییراتی بر اسامی شهرها و روستاها اوردند؟ نتیجه مطالعاتی که نشان میدهد، اذریها از نژاد قفقازی هستند، چی میشه؟ حالا کردها اصلا وجود خارجی نداشتند و تاریخشون حداکثر. به ۳۰۰ سال قبل مربوطه، اذریها هم که از نژاد. مغول و قفقازی هستند!!! اون وقت ساکنان اصلی این منطقه چه کسانی و با چه مشخصاتی بودند؟؟؟؟؟؟؟
عجب داستان جالبی
این مهاجرت حالا کجا ثبت شده بریم کاملشو بخونیم !!
کاکا روکه جنوبیا بیشتر به کار میبرن
اتفاقا جنوبیا خیلی از واژه های هندی و بلوچی رو استفاده میکنن چون هدیهای زیادی توی جنوب بودن که از طریق دریا تجارت میکردن. همین الان در بندرعباس معبد هندوها. کنسولگری هند. محلی که مرده هاشون رو میسوزونن به اسم خور گور سوزان”گور به معنی هندی” و و قبرستان هندیها به نام گور فرنگ یا معبدشون بنام بت گور از توی گوگل هم میتونین سرچ کنین.
عزیز دل بر اساس بررسی های ژنتیکی قومیت کرد بیشترین تشابه ژنتیکی رو با مردم گیلان و گیلک ها داره اگر به گفته شما چنین مهاجرت عظیمی شکل گرفته چرا در هیچ جای تاریخ ثبت نشده
کدوم بررسی ژنتیکی اونوقت ؟؟ قوه مخیله ات خوب کار می کنه چون در علم ژنتیک نمیشه زبان اشخاص رو از روی نژادشون شناخت . نژاد به ویژگی های ظاهری مثل رنگ پوست و رنگ مو و رنگ چشم اطلاق میشه در حالی که زبان تابع محیطه. قومیت کرد نژاد نیست بلکه مربوط به ویژگی های فرهنگی و زبانیه . نویسنده هم کم منبع نداده از مهاجرت کولی ها تشابهات زبانی و فرهنگی و پوششی هم که بهش اشاره کرده باید بتونین اونها رو رد کنین که نمیتونین .
البته باید گفت که این مطالب رو فقط اینجا خوندم ودر هیچ جای دیگه ای ندیدم با اینکه خیلی به تاریخ علاقه مندم و هر مطلبی که در مورد تاریخ قومیتها و مردم ایران و منطقه باشه ر و میخونم باید بگم که پژوهشتون خیلی سطحی بود و فقط بر مبنای یک سری تشابهات اسمی بود وگرنه شما در هیچ کتب زبانشناسی و تاریخی مطلبی رو پیدا نمی کنید که گفته های شما رو تایید کنه واینکه فک کنم تمام پژوهش شما رو سو گیری پر کرده
سلام علیکوم تورک قارداش … کیف میفن نیجه دیر؟ تورک قارداش. هیچی نمیگم ها با فرض اینکه حتی اگر همه ی فرمایشات جنابعالی درست باشد و مستند باشد باز هم به طور غیر مستقیم و ناخواسته خودتون با ارائه ی این مطالب دارین ثابت میکنین که ملت کرد ریشه تاریخی عمیقی دارد و اصلا قوم آریایی که میگن خواستگاهش از همین طرفای هندوستان بوده پارت ها آشوریها پارسها کردها یا همون بقول شما بگیم کولی ها یا اصلا چوپان ها همه از اون طرفا وارد ایران شدن و تمدن تشکیل دارن دقت بفرمایید بحث 4000 سال پیشه. اون موقع اصلی ترین شیوه معیشت چوپانی بود دامداری بود. 4000 سال پیش تورک ها از طریق مهندسی آی تی و مکانیک و فیزیک هسته ای امرار معاش میکردن ما نمیدونستیم؟ اونا چجوری زندگی میکردن جز با کشاورزی و دامپروری اگه راه دیگه ای میدونین بگین لطفا. در ثانی خود ترکها کلشون از آسیای میانه و مغولستان برخاسته ان. اولین ترکها که پا به ایرانم گذاشتن ترکهای غز یا اوغز بودن. اینم مستنده. برو منبعشو پیدا کن. عربها کی بودن عربها بادیه نشین بودن. دوست عزیز 2000 سال پیش یا 4000 سال پیش انسان فقط به فکر سیر کردن شکمش بود نه خونه ویلایی تو ساحل باکو یا آنتالیا فهمیدی. بابا بسه به خودتون بیاید. هی فارسا بهتون فشار میارن هی شما عوض اینکه برگردین عکس العمل نشون بدین به اونا میاین سراغ کردها. به والله کردها فضایی نیستن کردها آدمخور نیستن کردها را اگر دست دوستی به سمتشون دراز کنی جونشونم میدن پای دوستیشون. دولت ندارن که ندارن. مگه همین جمهوری آذربایجان شما اگه تو دوران صفویه و بعد از جنگ ایران و روسیه که ایران شکست خورد و مجبور شد دوتا عهدنامه ترکمانچای و گلستان رو امضا کنه که به موجبش گرجستان ارمنستان و آذربایجان رو باید واگذار میکرد اگر اینطور نمیشد و اگر بعد از دو قرن اتحاد جماهیر شوروی از هم نمی پاشید آیا غیر از این است که جمهوری آذربایجان هم الان مثل تبریز و اردبیل یکی از استانهای ایران بود؟ خب عثمانی ها هم قسمتی از ایالت کردستانو از ایران گرفتن قدیما. هر موقع ترکیه هم از هم فرو پاشید کردستان هم مثل آذربایجان میشه یه دولت. مسله این نیست که بشه یا نشه . مسله اینه که فکر شما بوزقورت های اذربایجانی منحرف شده به سمت کردستیزی. غافل از اینکه شاید بشه با هم دوستی کرد چه بسا که هم اکنون خیلی از اهالی ارومیه (که اصلا شهری آشوری بوده یه زمان و اسمشم آشوریه ) ارومیه ای الاصل هارو میگم الان کورد و تورک با هم فامیل هستن و دوست هستن همکار هستن و اگر افکار کوته بعضیا که غالبا این اهالیه شمال استان میباشن بزاره بهتر هم میشه. به امید دنیایی بدون نژاد پرستی و بدون تبعیض و پر از مهربانی و نوع دوستی.
https://www.gazeteduvar.com.tr/kitap/2016/12/01/fuzulinin-kurtce-siirleri/
https://tr.wikipedia.org/wiki/Azerbaycan_K%C3%BCrtleri
آقای کولی لازم نیست خودتو ترک جا بزنی فهمیدیم که کولی هستی
آقای محترم خیلی تابلو بود که خودت کولی هستی
سلام عععلیکم کوت قارداش: خاسی باشی کوت قارداش. فقط خواستم بگم زیاد تند نرو پیاده شو باهم برویم . اولا برو ببین واژه کرد ریشه از کجاست: منطقه ای به نام قردو یا کردو در مرز سوریه با عراق در جنوب ترکیه که بخشی از مهاجران آریایی بعدا با تسخیر این منطقه و البته با ترکیب شدن با بومیان منطقه (از نژاد های مختلف به خصوص سامی داشتند) نهایتا به نام منطقه خود که همان کردو بود معروف میشوند. یعنی کردهای امروزی همه آریایی نیستند بلکه آریایی زبان شدند و درصد آریایی بودنشان حدود 15 درصد است. حالا ببین 85 درصد بقیه چی بودند. کردو هم مربوط به مادها نمیشود هر چند که گروهایی از آریایی ها شاید توانسته باشند مردم بومی و عمدتا سامی نژاد آنجا را هندوایرانی زبان کنند. دلت خودت را به آریایی بودن خوش نکن کولی + سامی های مهاجر.
اقای افشار اوغلی خودت خوب میدونی که خود ترکها تو اذربایجان غربی.مهاجر هستند اگه نگاه دقیقی بندازی جمعیت کردها در کل استان اذربایجان غربی از ترکها بیشتر است خیلی از کردها رو تبعید کردن به قوچان به مشهد به شیراز به خراسان تا ترکهارو تو اذربایجان غربی بیشتر کنند
دادش گرامی معلومه نویسنده تورک چیزی بر علیه قوم خودش نمیگه وقتی تو کتاب تاریخ ب خوانی آریایی سه قوم ماد پارس پارت بوده من به عنوان کورد )ماد(مخلص تورک در ایران هستم اما از نویسنده که به قوم توهین کرده متنفرم )زنده باد تمام اقوام ایران
در این که مهاجرت کولی های هندوستان در گذشته اتفاق افتاده و ان ها با جمعیت های زیاد به ایران و کشور های همسایه مهاجرت کرده اند جای شکی نیست ولی شما حق ندارید همه کردزبان ها را منتسب به کولی های مهاجر کنید. همان طور که نمی توانید همه ترک زبان های ترکیه و ایران را به ترک های چشم بادامی آسیایه میانه منتسب کنید. ان چه مشخص و محرز است لفظ کرد در برحه ای از تاریخ به اقوام کوچ رو و رمه گردان گفته میشد و بیشتر بیانگر شیوه زندگی بوده نه هویت قومی. ولی امروزه ما ملت بزرگ کرد را داریم که بخشی از پیکره ایران بزرگ می باشد و کرد امروزه به عنوان هویت قومی مجزا از دیگر قوم ها شناخته می شود.
اگر فکر کردی که بخاطر نوشتن این توهمات از دستت عصبانی ام، اشتباه کردی- اگر فکر کردی ازت متنفر شدم اشتباه کردی—اتفاقا دلم به حالت می سوزه-چون نشون دادی آدم کاملا بیسواد و متعصب و تنگ نظر و کوته فکری هستی و تمام سرمایه مطالعات فکریت چیزی جز مشتی یاوه گوئیهای غیرعلمی پانترکی نیست…تو اصلا تو عمرت تاریخ نخوندی-اصلا معلومه اهل مطالعه و تحقیق نیستی-معلومه با تاریخ بیگانه ای-البته تاریخ واقعی را می گم ها…خزئبلاتی که پانترکها به اسم تاریخ به خورد مردم می دهند تاریخ نیست—برو کتابهای تاریخی را بخون که نویسنده انها نه کرد است نه عرب نه فارس نه خارجی- بلکه نویسنده اش ترک زبان است-مال همین اذربایجان…از این کتابها که ترکزبانها نوشته اند و به موجودیت کردها در درازای تاریخ در منطقه کردستان و اذربایجان کنونی اعتراف کرده اند- اونوقت از چرندیات خودت خجالت می کشی—تعصب و یاوه گویی چیزی را عوض نمی کند…متاسفم برات پسر جان…
بازدیدکننده گرامی ، چنانچه نقدی مستند و مستدل بر این مقاله دارید ، از بخش تماس با ما برای ما ارسال نمایید ، پس از بازبینی در سایت منتشر خواهد شد.
شما یه اشکال از این مطلبو بگو فقط این همه حرفای اثبات شده رو چطور قبول ندارین تا کی توهم خواهید کرد
من 3 تا اشکال میگم ببینم دمتو میزاری رو کولتو بری. 1 سیلوانا یک کلمه رومیه به معنی جنگل و الهه جنگل و سرسبزی. که اینو رومیها در گذشته به خاطر منطقه سیلوانا گذاشت روش. 2 – معنی کلمه بوکان جمع عروس هاست 3- چرا کولی های اروپا لباس شبیه کولیهای هند ندارن. پس برو به درک واصل شو
ببینم عمو شما گیجی یا خودتو به گیجی زدی ؟ مگه کوری نوشته کردها اسامی طوایف و مناطقشون رو به شکل رندانه ای تغییر دادن تا کسی متوجه هویت هندی اونا نشه مثلا گفته قادریا رو تبدیل به قادری کردن ، کراچی رو کردن کرمانچی ، کاولی رو کردن کاویانی الانم سیلواسا رو که اسم هندیه کردن سیلوانا تا کسی از هویت هندیشون بویی نبره . اتفاقن بوکان اونام سرسبزه عروس اون منطقه است خخخ چه شباهتی . کولی های اروپا هم در آداب و رسوم عینا شبیه هندیا و شما هستن کافیه یکی پیدا بشه بررسی کنه ببینه راست میگم یانه . جهانگردانی که از آداب و رسوم کوردها نوشتن هم سند خوبیه برای مقایسه
افرین به نویسنده جالب بود واموزنده
سلام مطالبتان جدید و خوب بود اگه با کردها باشه که کل ایران قبلا کرد بوده بعدا ملیتهای دیگر بوجود آمدند فکر کنم نویسندگان کرد و بعضی فارسها تو توهمات سیر میکنند
نه مردم ایران همه ترک بودن بعد از اومدن چنگیز خان مغول یهو فارس و کرد و لر شدن…. ای خدا ….خخخخخخخخ
سلام. سر تا پای نوشتت سوگیری و عقده فروخفته می باشد، البته با عرض تأسف
آفرین بسیار زیبا و مستند
دوست عزیز به مطالب خوبی اشاره نمودید اما باید توجه کرد که همه کسانی که امروزه خود را کرد مینامند کرد اصیل و هندی نیستند و عده ی زیادی از آنها در چند صده گذشته و بعد از زمان جنگهای مذهبی شیعه و سننی صفویه و عثمانی زبانشان کردی شده است.
باید به تاریخ کوت و کوتی ها هم که قدمتی چندهزار ساله دارند نیز اشاره میکردید که زبان کوتی ها یا کوت لر جدا از زبان کردی است و آنها بازماندگان ترکان عراق هستند. هنوز هم مردمان مابین غرب زاگرس و رود دجله خود را کوت مینامند و زبانشان نیز ترکی است. بهتر است در رابطه با ترکهای عراق و شیعه کشی در این مناطق نیز تحقیق کنید که چگونه ترکهای عراق کردیزه و عربیزه شده اند
نویسنده کاملا غلط فرمایش نمودن