جمهوری باشقیرستان یکی از واحدهای تشکیلدهنده فدراسیون روسیه است. این سرزمین در آسیای میانه، میان رود ولگا و رشتهکوه اورال قرار دارد.
باشقیرستان ۱۴۳٬۶۰۰ کیلومتر مساحت داشته و پایتخت آن اوفا نام دارد.
جمعیت باشقیرستان بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۲ به ۴٬۱۰۴٬۳۳۶ نفر میرسیده که ۶۴٪ آنان شهرنشین بوده و بقیه در روستاها زندگی میکردهاند.
اوفا پایتخت باشقیرستان در دامنههای غربی اورال قرار میگیرد. در این شهر قدیمی که بسال ۱۵۷۵ تأسیس یافتهاست تقریباً یک چهارم از جمعیت کشور زندگی میکنند.
باشقیرستان در شرق با تاتارستان و در شمال شرقی با اودمورت همسایه میباشد.
باشقیرستان که اولین جمهوری خودمختار در فدراسیون روسیه میباشد خودمختاری خود را در ۲۳ مارس سال ۱۹۱۹ بدست آورد.
شوروی پیشین از طرفی سعی داشت تا جمهوریهای ایدیل – اورال بین مردمشان تقسیم کرده و از طرف دیگر نیز آنها را از اتحاد ترکها دور نماید.
در این راستا اتحاد جماهیر شوروی سابق بسال ۱۹۲۵ با بوجود آوردن استان اورنبورگ که هدف ازآن جدا ساختن جمهوریهای ایدیل – اورال و ترکستان از یکدیگربود ،
هم از اعلان استقلال جمهوریهای «ایدیل – اورال» جلوگیری نمود و هم باعث تجرید و جدایی این جمهوریها از دنیای ترک شد.
باشقیرها نیز مانند تاتارها، استعمار زراعی و صنعتی را رد نمودند.
ملیگرایی باشقیرها که در سالهای ۱۹۳۰ اوج گرفت، با مرگ صدها هزار انسان متوقف گردیده و جمعیت آنها با ۱۶/۶ درصد کاهش به ۱۴۱هزارتن رسید.
در نتیجه این وقایع، جمعیت باشقیرها تنها در سال ۱۹۶۹ توانست به میزان سال۱۹۲۶ برسد.
زبان باشقیرها از گروه زبان ترکی ” ولگا – اورال” و از خانواده آلتای است. این زبان در عین حال در گروه قبچاق قرار داشته و به زیرگروه “قبچاق بلغار” تعلق دارد.
زبان باشقیر از نظر واژگانی نسبتاً غنی میباشد. این زبان دارای ۲ لهجه که یکی در شمال شرقی و غربی و دیگری درجنوب غربی و مرکز مورد استفادهاست، میباشد.
باشقیرها تا قرن نوزدهم با زبان ترکی تکلم مینمودند. در اواخر همین سده آنها زبان تاتاری را قبول نموده بین سالهای ۱۹۲۳ الی ۱۹۳۰ از الفبای فارسی-عربی و بین سالهای ۱۹۳۰ الی ۱۹۳۹ نیز از الفبای لاتین استفاده میکردند.
در سال ۱۹۴۰ نیز همانند دیگر جمهوریهای آسیای میانه الفبای سیریلیک جای الفبای لاتین را گرفت.
با سقوط قازان و با وجود سیاستهای روسی کردن و مسیحی نمودن حکومت وقت شوروی، بخشی از مسلمانان حتی به بهای محرومیت از امتیازات روسها، تغییر دین را قبول نکرده و اعتقاد به اسلام را ادامه دادند.
بخشی از این مردم که دین خود را تغییر داده بودند نیز در قرن نوزدهم دوباره به اسلام گرویدند.
در سال ۱۷۸۸ کاترین دوم در منطقه ایدیل- اورال مجلس اسلامی اورِنبِرگ را تأسیس نمود ومجلس بعدها به «اوفا» منتقل شد.
موجودیت باشقیرها درمناطق ایدیل و ولگا در قرن دهم، بر اساس آثار نویسندگان ایرانی ثابت شدهاست.
براساس نوشتههای استخری مردمی به نام باشقیر در یک منطقه کوهستانی که به مسافت ۲۰ روز از محل اسکان بلغارها فاصله داشت، میزیستند.
در این دوران باشقیرها به دامداری، شکار و زنبورداری پرداخته و در کار ساخت سلاح از فلزات تبحر یافتند.
براساس این دیدگاه باشقیرها مردمان کوههای اورال بودند. آنها از فین-اوگری بودند که تحت تأثیر فرهنگ آلتایی قرار گرفته و از قرن نهم از محل بلغارهای ولگا کوچ کرده واسلام را پذیرفتند.
زمانی درخصوص باشقیرها این عقیده حاکم بود:
” همانطوریکه سیاست و راهبرد کمونیستی، ترکستان را به ۴ قسمت قومی ترک زبان جدا نموده بود، باشقیرها که با تاتارها قوم واحدی تشکیل میدادند را نیز جداگانه بررسی میکرد.
باشقیرها که کمتراز تاتارها پراکنده شده بودند بیشتر در جنوب کوههای اورال تجمع یافته بودند.
خاکهای باشقیر در اوایل سده سیزدهم تحت حاکمیت مغولان اردوی زرین یا بعبارت دیگر «چای بان» پسر «جوجی» قرارگرفت.
باشقیرها که به ارتش مغول پیوسته بودند، باسقوط اردوی زرین بسال ۱۵۰۲ بین خان نشینیهای مختلف تقسیم گردیدند.
بخشی که در شمال بودند به خاننشین «قازان»، بخشی که در شمال شرقی بودند به سیبری و بخشی که در جنوب قرار داشتند به ارتش نوقای پیوستند.
در سال۱۵۵۲ ایوان مخوف، خاننشین قازان را تحت استیلای خود در آورد. او در «اوفا» یک پایگاه نظامی تأسیس نموده و شهرهایی مانند سامارا و اورنبورگ را تسخیر نمود.
سال بعد نیز خاننشین آستراخان تحت استیلا قرار گرفت و در سال ۱۶۶۰ نیز توسعهطلبی روسها با سقوط خاننشینی سیبری ادامه یافت.
در سال ۱۷۱۳ روسها حامی قزاقها شناخته میشدند و در سال ۱۷۸۳ کریمه را تصرف کردند.
روسها بین سالهای ۱۸۲۲ الی ۱۸۲۴ خاننشین قزاق رااز میان برداشته و تمامی ترکستان را تحت کنترل خود گرفتند.
با سقوط خاننشین قزاق وتوسعه خاکهای روسیه، باشقیرها نیز به همراه دیگر اقوام منطقه سر به قیام برداشتند.
اولین قیام میان سدههای ۱۷ و ۱۸ بیش از۶ سال طول کشید.
دومین قیام که بیش از ۵ سال به درازا انجامید از طرف ریشسفیدان هدایت شد.
سومین انقلاب درسال ۱۷۵۵ تحت رهبری باترچی صورت گرفت.
آخرین خیزش نیز بسال ۱۷۷۴ و با رهبری پوگاچِف انجام گرفت. در این میان با تحت استیلا قرار گرفتن مناطق باشقیرنشین، شمار جمعیت آنان نیز کاهش یافت.
با انقلاب صنایع فلزی در سده هجدهم روستائیانی که زمین نداشتند به صورت کارکنان کارخانه در آمدند.
در این میان مردم منطقه ایدیل-اورال و ثروت طبیعی آنها نیز به استثمار روسها در آمد.
در سال۱۹۱۷ ملیگرایی باشقیرها دوباره شعلهور شد. باشقیرها مانند تاتارها مناطق ترک مسلمان نشین را یکی کرده و تلاش برای تشکیل جمهوری مسلمان نشین ایدیل-اورال را آغاز کردند.
پس از نشستهای کنگره قازان و مجلس عمومی مسلمانان روسیه در اوت سال ۱۹۱۷ و برغم اوضاع مبهم منتج از انقلاب روسیه، درژانویه ۱۹۱۸ دولت حاکم «ایدیل – اورال» تأسیس شد.
در۲۳ مارس ۱۹۱۹، رهبران باشقیر که مجبور به دیدار با دولتمردان شوروی سابق شدند، همانند تاتارها، جمهوری خودمختار باشقیرستان را تأسیس نمودند.
مردم باشقیرستان از نظر نژادی از نژاد زرد تاتاری بحساب میآیند. این اقوام رابطهٔ قومی و زبانی نزدیکی با سایر ترک تباران آسیای مرکزی مانند قزاقها و ازبکها و همچنین تاتارهای ساکن قازان دارند.
زبان باشقردی پیوندی و از شاخه آلتایی است و بنابراین با زبانهای اغوز و مغولی و ترکی نزدیکی دارد. مردم باشقیرستان که باشقیری هم خوانده میشوند مسلمان و سنی مذهب هستند.
فرهنگ مردم باشقیر امروزه مانند گذشتهها نیست؛ و به دلیل آمیختگی زندگی با اقوام اسلاو تغییرات زیادی داشتهاست.
اما در هر سو ویژگیهای صحرانشینان ترک و تاتار هنوز هم در میان آنها وجود دارد.
اسلام در باشغیرستان با سرعت زیادی در حال رشد است؛بطوریکه تعداد مساجد بعد از تجزیه شوروی تاکنون از ۱۶مسجد به ۱۰۱۶مسجد رسیدهاست.
ولادیمیر پوتین در ملاقات با مردم باشغیرستان ،بود که اسلام را قسمت روشن تاریخ روسیه معرفی کرد.
More Stories
شرح ترمیم گنبد حرم امام علی (ع) به دستور نادرشاه و قصاید ترکی آن
تامغای مشترک هون های سرخ با آق قویونلوها
ریشههای تورکی نماد عقاب دو سر ؛ از بینالنهرین تا استپهای قزاق