ائل اوبا | مرجع فرهنگ و تاریخ آذربایجان

و من آیاته خلق السّموات و الأرض و اختلاف ألسنتکم و ألوانکم إنّ فی ذلک لآیات للعالِمین

اسناد مربوط به هویت نادرشاه افشار


لینک مطلب : http://eloba.ir/?p=10617

چرا هویت نادرشاه افشار برای ما مهم شده است؟!

۱- چون نویسنده‌ای از قوم کرمانج با نام کلیم‌الله توحدی در کتاب نادرصاحبقران با چیدن صغری‌کبری کنار هم و رفرنس‌های کاملاً اشتباه نادرشاه را بنام قوم کرمانج مصادره کرده است!

۲- باز هم همین شخص در شهرستان شیروان، روستای اوغاز ساختمان موزه‌ای بنا کرده است و نام موزه را متاسفانه “موزه کرمانجی نادرشاه” گذاشته است!

۳- نوشته‌ها و کلیپ‌های این آقا در فضای مجازی و همچنین کتابهای ایشان، باعث شده است تا مردم قوم کرمانج نوشته‌های ایشان را سند قرار داده و به اشتباه نادرشاه را کرمانج قلم داد کنند!

روندی که ایشان در پیش گرفته‌اند نه تنها باعث تحریف تاریخ، بلکه باعث تنش و اختلافات قومی در خراسان شده است. بدین سبب ما تمام اسناد مربوط به تاریخ ایل بزرگ افشار و نادرشاه را منتشر می‌کنیم تا حقیقت برای مردم آشکار شود.

 

 

نسخه اصلی اوغوزنامه افشارها را جزء طوایف ۲۴ گانه اوغوز معرفی کرده است.

تُرک‌های اوغوز: کنفدراسیون یا مجموعه‌ای از گروه‌ها و قبیله‌های مختلف تُرک هستند.

به عقیده بعضی از محققین، اوغوز به معنی تیرها یا قبیله‌ها (اوق + اوز) یا “اوق‌لار/اوخ‌لار” آمده است.

اوغوزها از دو گروه عمده «بوز-اوق/اوخ» و «اوچ-اوق/اوخ» تشکیل می‌شوند که هر گروه از آنها شامل دوازده “بوی” (شاخه-قبیله) و در مجموع بیست و چهار بوی می‌شود.

نسخه خطی اوغوزنامه
نسخه خطی اوغوزنامه

 

 

اوغوزخان ۶ پسر داشت که به نام عناصر طبیعت نامگذاری شده بودند:

۱- گون خان (سرور آفتاب)

۲- آی خان (سرور ماه)

۳- اولدوزخان (سرور ستارگان)

۴- گؤی خان (سرور آسمان)

۵- داغ خان (سرور کوهستان)

۶- دنیز خان (سرور دریاها)

 

 

۲۴بوی (قبیله-شاخه) اوغوزعبارتند از :

دوازده قبیله اوچ-اوق‌ها (اوچ-اوخ):

فرزندان «گون خان»:
1. قایی
2. بایات
3. آلقا-ائولی
4. قارا-ائولی

فرزندان «آی خان»:
1. یازیر
2. دؤگر
3. دودورغا
4. یاپارلی

فرزندان «اولدوزخان»:
1. آوشار/آفشار
2. قیزیق
3. بگدیلی
4. قارغین

دوازده قبیله بوز-اوق‌ها (بوز-اوخ):

فرزندان «گؤک خان»:
1. باییندیر
2. پچنک/په‌چه‌نه‌ک
3. چاوولدور
4. چپنی

فرزندان «داغ خان»:
1. سالور
2. ائیمور
3. آلایونتلو
4. اوره‌گیر

فرزندان «دنیز خان»:
1. ایگدیر/ایغدیر
2. بوغدوز
3. ییوا/ایوا
4. قینیق.

 

 

آوشار/آفشار از قبیله اوچ-اوق‌ها (اوچ-اوخ) و فرزندان اولدوزخان هستند.

هر بوی و قبیله اوغوز صاحب یک یا چندین تامغا (دامغا)، اونقون (توتم)، سانجاق-بایراق (پرچم) و نشان قبیله‌ای است.

در تصویر زیر نماد اوشارها را در نسخه خطی اوغوزنامه مشاهده می فرمایید.

نماد اوشارها را در نسخه خطی اوغوزنامه
نماد اوشارها را در نسخه خطی اوغوزنامه

در صفحه 139 کتاب تواریخ خورشید جهان نوشته نویسنده پاکستانی و چاپ و نشر لاهور به سال (۱۳۱۱ ه.ش) در خصوص نسب نادرشاه افشار آمده است :

«آورده اند که نادرشاه از قوم ترکمان افشار و از ایل قرقلو اروغی لوغی از افشار بود و مسکن قدیم اهل مذکور ترکستان بود…»

در صفحه 3  کتاب تاریخ جهانگشای نادری نوشته میرزا مهدی خان استرآبادی منشی و تاریخ نگار نادرشاه افشار ، چاپ بمبئی هند ، به وضوح به هویت نادرشاه افشار اشاره شده است:

«قهرمان سلسله جلیله ترکمانیه … تاج بخش ملوک ممالک هند و توران … ابوالسیف السلطان نادر پادشاه افشار»

صفحه 3 نسخه خطی کتاب تاریخ جهانگشای نادری

در کتاب«تاریخ عالم آرای نادری» نوشته محمد کاظم مروی ، تاریخ نگار و منشی امور مالی نادرشاه افشار جلد دوم صفحه 722 در بیان تبار نادرشاه افشار آمده است که :

«اعلاحضرت از ایل قرخلو و قرخلو نوعی از افشار است و افشار از جنس ترکمان می باشد»

در کتاب «نادرشاه» تالیف نویسنده بریتانیایی لارنس لاکهارت ، در بیان اصل و نسب نادر و نخستین اقدامات او آمده است:

«رشید الدین فضل الله مورخ معروف افشارها را قبایل ترک که در دشت ها پراکنده اند میداند و میگوید اوشار موسس قبیله در جناح چپ ارتش جدش اغوز که از سران معروف ترک بشمار می رود جنگید.»

از نادرشاه یک کتیبه نیز به زبان مادری اش به یادگار مانده است.

مختصری در مورد کلات نادر و کتیبه نادری کلات

خاقان تورک نادرشاه افشار در سال ۱۱۵۹ ه.ق به کلات رفته و از بناهایی که قبلا دستور احداث آنرا داده بود بازدید بعمل می آورد، موقعی که نادرشاه، کتیبه حکاکی شده و اشعار تُرکی آنرا می بیند، توقف نموده و دستور به خواندن اشعار آنرا می‌دهد،  گلبن افشار ، سراینده اشعار حاضر بوده جلو آمده و با فرود آوردن سر، اشعار را با صدای بلند می خواند.

خواندن اشعار مدتی بطول می‌انجامد، در این مدت به احترام نادرشاه، همراهان سراپا گوش شده و سکوت محض سراسر حصار کلات را فرا گرفته و غیر از صدای گلبن افشار، صدایی به گوش نمی‌رسید. بعد از اینکه اشعار به پایان می‌رسد نادرشاه با تایید، می گوید:

کتیبه خوبی‌ست، زحمت کشیده شده، به شاعر و حکاک خلعت و انعام دهید و موکب ملوکانه راه افتاد.

میمندی نژاد درباره کتیبه و دادن خلعت و جایزه به شاعر و حکاک آن و تقدیر از زحمات خان جلایر، پلنگپوش خان (حاکم کلات) ، در ساخت و ساز و توجهاتش در دستورات نادر چنین نوشته است:

نادرشاه برای حفظ کردن جواهرات و سیم و زری که در جنگها به دست آورده بود و همچنین برای استراحت کردن در ایام پیری، کلات را بر گزیده بود.

موقعیت و مکان کلات به نحوی بود که چند نفر سرباز می‌توانستند آنرا حفظ کنند و از ورود قشون عظیم بداخل حصار جلوگیری نمایند.

منبع: دکتر محمد حسین میمندی نژاد – کتاب زندگی پرماجرای نادرشاه – ص۸۶۳

کتیبه دیگری از سوی نادر شاه بر سر در ورودی ایوان حضرت علی (ع) در نجف از شاعری به نام”عبدالرزاق تبریزی” شاعر قارا قویونلوها به صورت آب طلا و به زبان ترکی نوشته شده است.

شرح ترمیم گنبد حرم امام علی (ع) به دستور نادرشاه افشار و قصاید ترکی «میرزا عبدالرزاق جهانشاهی تبریزی» متخلص به نشأه و میرزا «زکی ندیم مشهدی» در کتاب «تاریخ عالم آرای نادری» به قلم «محمدکاظم مروی» و به تصحیح و حواشی «محمدامین ریاحی» در جلد سوم و صفحه‌های 925 الی 930 ذکر شده است.
هنوز قصیده نشأه در کتیبه حرم حضرت علی در نجف باقی است. این شعر ترکی با آب طلا و شنگرف نوشته شده و بر سر در ورودی در بالای ایوان حرم حضرت علی (ع) در نجف نصب شده است.

سراینده شعر٬ شاعر و ریاضیدان میرزا عبدالرزاق تبریزی جهانشاهی متخلص به نشئه و یا نشاء است که از احفاد سلطان جهانشاه قاراقویونلو٬ برجسته ترین حاکم دولت ترکی قاراقویونلو است. در باره وی در منابع گوناگون ملاحظات و اطلاعات فراوانی وجود دارد. نسخه هایی چند از دیوان ترکی وی در مراکز مختلف٬ تبریز٬ استانبول٬ تهران موجود است.

خشت‌های کنونی ایوان و گلدسته‌های حرم مطهر نیز مربوط به سال ١١٥٥ هجری و دوران نادرشاه باز می‌گردد. همچنین آذینِ طلای گنبد نیز به سال ١١٥٥ هجری باز می‌گردد که به دستور نادر شاه افشار این اقدام صورت گرفته است.

در کتاب شاهنامه نادری از محمدعلی طوسی ، در بیان نژاد نادرشاه افشار آمده است:

«نژادش اباعن جد از ترکمان رسد تا به تیمور صاحبقران»

دکتر رضازاده شفق در کتاب نادرشاه به نقل از پاول پرایس نویسنده بریتانیایی که در کتاب تاریخ هند نوشته “نادرقلی تُرک خراسانی”

کتاب ایران در زمان نادرشاه صفحه 20 / مورخ روس، مینورسکی

« نادر به شعبه قرقلو افشار انتساب داشت ، زبان مادری نادر طبعا ترکی بود. »

نقل از صفحه اینستاگرامی  shirvan_turku@ – گردآوری و تنظیم مطالب از ائل اوبا