ائل اوبا | مرجع فرهنگ و تاریخ آذربایجان

و من آیاته خلق السّموات و الأرض و اختلاف ألسنتکم و ألوانکم إنّ فی ذلک لآیات للعالِمین

اسامی 200 گیاه به زبان ترکی آذربایجانی همراه با معادل فارسی

سلیمان جمشیدی

آشنایی عمومی با گیاهان به تخصص خاصی نیاز ندارد. مردم عادی بومی واژه ­هایی را برای نام­گذاری گیاهان استفاده می­ کنند که در بسیاری موارد بسیار دقیق بوده و با نامگذاری های علمی همخوانی دارد.

در این نوشته، مجموعه ­ای از اسامی گیاهان بومی شهرستان میانه به زبان ترکی آذربایجانی با زبان محاوره ای عامه مردم میانه جهت آشنایی همشهریان محترم و متخصصین رشته­ های مختلف مرتبط با گیاهان تهیه و تدوین شده و معادل فارسی هر کدام از آنها نیز آورده شده است.

علاقمندان می تواند با مکاتبه با نگارنده از طریق آدرس ایمیل s.jamshidy@gmail.com علاوه بر دریافت این مطالب، نظرات و پیشنهادات خود را ارایه فرمایند. باشد که در صیانت و حفظ واژه های اصیل گیاهان و انتقال آن به نسل های جدید قدمی برداشته شود.

 

ردیف ترکی آذربایجانی معادل فارسی
1 آت قویروغو دم اسب – بهمن (شال دم)
2 آجی بی­آن تلخه بیان
3 آغ اُت، وَلَه میر یولاف وحشی
4 آلا قانقال (آلا قالقان) کنگر صحرایی
5 اَستوقودوس اسطوخودوس
6 اِشَّک خشخاشی ورث
7 اِشّک/سَبَرگه یونجاسی، ساری یونجا یونجه زرد
8 اَمَن کُومَنجی (دوگمَچَه) پنیرک
9 اوزَرّلیک اسپند
10 اوش قولاخ، سَبَرگَه  شبدر
11 اوشقون ریواس
12 اَوَلیک  ترشک مواج
13 ایپلیکجًه  تمشکین
14 ایت اوتو، آغ باش، قوخاغان ازمک
15 ایت سوآلاغی کلاغک
16 ایلیشیم، بوستان پوزان، سرطان، ساریلیخ، لیف سس
17 ایسپناخ اسفناج
18 ایلان یاستیغی نی لویی
19 اینَک امجَه یی مگس ­گیر، سیلن
20 بابانِح بابونه
21 بادامچا بادام کوهی
22 بالاغ اُتو کاهوی وحشی
23 بالِح دنی  تخم بالنگو
24 بالدیرقان گلپر
25 بَنوشَه بنفشه
26 بورانی  کدو تنبل
27 بَزَرَک  بزرک، بذر کتان
28 بورک آغاجی دارواش
29 بوی  شنبلیله
30 بوییک تیکان  تمشک
31 بویاق روناس
32 بویمادَرَن بومادران
33 بیزوشا بارهنگ کبیر
34 بیسم اله گولو درخت اقاقیا
35 بولاغ اوتو علف چشمه
36 پازی تره سی برگ چغندر
37 پَرپینَه  خرفه
38 پُؤلیک، سَنگَنَح ماشک
39 پیتیراخ (دُووز پیتراغی)  توق
40 پیرپیز آتشین
41 پیش­ پیشی بیدمشک
42 پیشیک اوتو علف گربه، سنبل­ الطیب
43 پیشیک جیرناغی، جوجَه گوزو، چنته چوبان کیسه کشیش
44 تَرَه توندَ، آجی تَرَه شاهی، تره تیزک
45 تل کمبوزه
46 توپّیز (قوش قونماز) شکرتیغال، قندورک
47 توکلوجَه چای کوهی
48 تورپَح (تورپک) خردل وحشی
49 تورشَک ترشک
50 تولکو قویروغی دم روباهی، جو وحشی
51 جین جیلن (جین جیلم) علف جوجه
52 جَیَن جگن
53 جین قارپیزی کَوَر، هندوانه ابوجهل
54 چاتلانقوش، آغ ساقیزی، پیرآغاجی بنه
55 چاقّیرتیکانی گل گندم چمنزار
56 چالی سنجد تلخ
57 چای آلاغی   مرزنگوش
58 چای دوویسی (آش دووسی) برنج گرده، برنج چلیپا
59 چاییر  مرغ
60 چوبان یاستیغی کلاه میرحسن
61 چیتدیخ (چیرتدیق) کاسنی
62 خانم سالّاندی، قیرمیزی پاچا، قاراگُز تاج خروس
63 ختمی گولی گل ختمی
64 خَشَ اسپرس
65 داری ارزن
66 داش جاباغی گلسنگ
67 داغ سوغانی پیاز کوهی
68 داغ مَرزَسی مرزه کوهی
69 دامارّیجا (بوی یارپاغی) بارهنگ صغیر
70 دَلَ بنگ  رازیانه
71 دلی بات بات بنگدانه
72 دمیرتیکانی خارخاسک
73 دَوَ تیکانی یانداخ (یانداق) خار شتر
74 دَوَدابانی گوش خرگوش
75 دوشان آلماسی، چالقی شیرخشت، چالگو
76 دوه دابانی زیره هرز زراعی
77 دیل قانادان شیرپنیر
78 زیریش (زیریشک) زرشک
79 ساباح­ گُرَسَن  اویارسلام، آبیارسلام
80 سارماشیخ، پوشَنَ پیچک صحرایی
81 ساری تیکان گلرنگ وحشی
82 ساری گول نسترن مطعر (زرد)
83 سرچَه اُتو  گندمک، گندم دانه تسبیحی
84 سوپورگَه سورگوم جارویی
85 سوتتوجَ، سوتّی یَن  فرفیون
86 سووآلاخ موسیر
87 سُوید/سوگود  بید
88 سُوید اُتو هفت بند ایرانی
89 سهلاب  ثعلب باتلاقی
90 سیغیر/سیری قویروغو گل ماهور، خرگوشک
91 سیلیف سوروف
92 شادَنَه، چَتَنه شاهدانه
93 شاماما  دستنبو
94 شَتَره (شاتَرَه سی) شاه تره
95 شقّنَه (اِشّک لالَه سی) شقایق وحشی
96 شلقم سیب زمینی ترشی
97 شومو (شومون) اسفناج چهار دانه ای
98 شووَرَن خاکشیر
99 شیرین بی­آن شیرین بیان
100 صابون سیلن، قلیونک
101 قاپاخلی­جا (خُروز داشّاغی) قدومه
102 قارا بَزَرَح، زَی رَح بالنگو
103 قارا یمیشان زالزالک وحشی
104 قاراغاش (قَرَغاش) نارون
105 قارامیخ شبیه چالی
106 قارایارپاخ، قاراقولاخ  مریم گلی
107 قارچیچه­یی (دانا داشّاغی) گل حسرت
108 قارقا تاباغی، هویارپاغی باباآدم
109 قاطیر قویریغی پنجهک، علف باغ
110 قان قورودان  قیاق
111 قیرخ بوروم، گِچی اوتو، آت قویروغو دم اسب
112 قَزاَیاغی (قازاَیاغی) پای غازی، غازپا
113 قزیل گول گل محمدی، گل گلاب
114 قلمه تبریزی
115 قَمیش نی
116 قوزی قولاغی گاوزبان بدل (ایتالیایی)
117 قوش اَبَّیی، خرمن اوتو علف هفت بند
118 قی نَنَه دیلی کاکتوس راکتی
119 قیندیرقا سازو
120 قیزلار اوشقونو گیاهی شبیه اسپند
121 قیلپین جومیش (علف پشمکی)
122 کاوار (سوزی) تره
123 کروشنه گاودانه
124 کروویز کرفس وحشی
125 کّکیرَه (قاراباش، گوباش) گل گندم
126 کلوخا گل جالیز
127 کورا سپیدار
128 کهلیک اوتو آویشن
129 گچی بوینوزو خرنوب، جولدوزک
130 گلین بارماغی انگشت عروس
131 گوزبان، گوزابان، سیغیر دیلی، دیل اوتو گاوزبان
132 گوش اوزومو تاج ریزی
133 گوش دیلی درخت زبان گنجشک، ون
134 گیزی تیکانی، اَل یاندیران گزنه
135 گیلدیک (ایت بورنو) نسترن کوهی، نسترن شرقی
136 میخنگ (قرنفیل) میخک
137 مین چیچک شاهپسند
138 نوروز گولو زنبق وحشی
139 وَرَک رز ایرانی، علف خرس
140 هنقیلیش/خنقیلیش، داغ ­تَرَسی شیر مرغ، علف تگرگی
141 یارا اوتو، قان قورودان بومادران هزاربرگ
142 یارپز پونه
143 یارما بلغور
144 یاغلوجا، شوران سلمه­ تره
145 یربادامی بادام زمینی
146 یِل آپاران، یل قووان، شوشَه قلیان گل قاصد
147 یِملیک شنگ
148 یمیشان زالزالک
149 یورقون/یولقون (آغاجی) درخت گز
150 یوشان  درمنه

 

چند نکته مهم:

           §      کاکوتی همان کهلیک اوتی نیست.

§      قارچیچگی گل یخ نیست.

           §      گلسنگ نوعی گیاه نیست بلکه موجودی است که از همکاری قارچ و جلبک ایجاد شده است

§      مرحله کال میوه‌هایی مثل طالبی، گرمگ و خربزه را “کمبوزه” می‌گویند که در ترکی آذری با آن تل و یا کالک یا خیرچا گفته می شود.

§      یارما (بلغور) خرده ­های دانه غلات مثل گندم، جو و یولاف است.

در جمع آوری این مطالب آقایان عادل رمضانی، محمدرضا مختاری، سعید صادقی، طهماسب کاوسی و محمدباقر مشایخی کمک های ارزنده ای نمودند که بدین وسیله از ایشان قدردانی می نمایم.

منبع : صفحه آقای سلیمان جمشیدی


ییلان تاشی = گیاه ماه‌پروین. جدوار ختایی.

یورونجه = گیاه سه‌برگ.

یای‌اوغلاق = پنبه دانه. گیاه خرنوب. اصل‌السوس.

یاپوشغان = نوعی گیاه که حالت لزج و چسبنده دارد.

یاپورغان = شکل صحیح کلمه «یاپورغاق» است. گیاهی شبیه برگ لاله. برگ درختان را گویند.

کوک = [کؤک] بیخ خشخاش. ریشه‌ی گیاهان.

ککره = نوعی گیاه تلخ. تلخه. (شبرم. گياهى است شيردار و آن بيشتر در صحرا و كنارهاى جويها رويد و رنگ ساق آن به سرخى مايل است. گويند اگر گاو آن را بخورد بميرد و گوسفند را مضرت نرساند و آن را به شيرازى «گاو نبطونك» خوانند. (لغت‌نامه‌ی دهخدا)) ، عفص ( به پارسى «مازو» گويند و به يونانى «فقس»، و بهترين آن بود كه سبز بود و سوراخ نداشته باشد و آن را «بقاقاليس» خوانند و آن غوره بود. و آنچه رسيده بود سرخ‌رنگ و سست و بزرگ بود. تبریزیان گؤی مازی گویند. (لغت‌نامه‌ی دهخدا))

کندیر اوت = [کندیر اوتو] گیاه کتان.

کیچه قولاغی = [کئچی قولاغی] گیاه خرنوب. خارسم.

گنه اوتی = گیاه «جب‌السلاطین» که از آن روغن گیرند.

قارنی یاروق = گیاه و دانه‌ای دارویی. شکم‌پاره (بزرقطونا. بذر قطونا. شكم‌پاره. اسفرزه. اسپغول (لغت‌نامه‌ی دهخدا)).

گیجیتکان = گیاه گزنه.

جوره اوتی = گیاه زوفا.

چتیک = نوعی یونجه. گیاه سه‌برگه.

سوتلگن = شبرم. گیاه فرفیون. فربیون.

سیغیر قویروغی = سمّ‌السمک. گیاه ماهی زهرج.

سیلین = گیاهی است که در کنار نهرها می‌روید. پونه‌ی وحشی.

قاسنی = نوعی صمغ گیاهی.

قولان قویروغی = گیاه دم‌اسب (ذنب الحصان. ذنب الفرس. ذنب الخيل. كنياث. حشيشه الطوخ. آت قويروغى. امشوخ. ذنب‌الخيل. كرفس كوهى را گويند. «لحيه‌التيس» و «اوريباسيوس» گويند: «لحيه‌العنز» را گويند. به سريانى «تويورا» و به يونانى «فياواديس» گويند. (لغت‌نامه‌ی دهخدا))

تورموجاق = بقله‌الحمقاء. نوعی گیاه ترش مزه.

تارق = داری. گیاه و دانه‌ی ارزن.

پرپی = گیاه ماه‌پروین. جدوار ختایی.

بیش = گیاهی دارویی شبیه خطایی که سمّی است.

بورچک = گونه ­ای گیاه. جلبان.

اوتلوکانی = گیاه سه‌برگ. در زبان ترکی با نام «یورونجه» نیز مشهور است.

اویشون = گیاه خاراگوش. افسنطین. زریره. نوعی بومادران کوهی.

ایسیرغان اوتی = گیاه گزنه.

ایلان اوتی = گونه­ ای گیاه. نوعی از حرشف (نباتى است كه در كنار آبها و زمين نمناك مي‌رويد مخصوص زمانى نيست و بر روى زمين پهن می­شود. در رفع سم اقسام مارها و سگ ديوانه گزيده مفيد است. نوعى از حرشف است كه كنگر باشد و آنرا به فارسى بيدگيا. (لعت‌نامه‌ی دهخدا))

بالیق اوتی = [بالیق اوتو] سمّ‌السمک. گیاه ماهی‌ زهرج. «سیغیر قویروغی» نیز گویند.

بقام آغاجی = عنّاب. درخت و گیاه «تبرخون» که در رنگرزی کاربرد دارد.

كندير = گیاه بذرالبنج. تخم بنگ. كتان. تخم كتان. گياه و تخم بزرك.

کندیر اوتو = گیاه کنف.

وسمه = رنگ ابرو.گیاهى باشد كه زنان آن را در آب جوشانند و ابرو را بدان رنگ كنند. و بعضى گفته‌اند برگ نيل است. به عربى «ورق‌النيل» مي‌گويند و بعضى گويند؛ نوعى از حنا است و آن را «حناى سياه» مي‌گويند. (لغت­نامه­ ی دهخدا)

يارپوز = گياهي است مانند كاكوتي. حبق. پونه

آت قولاغی = گیاه ترشک.

آییغ اوتی = [آیی اوتو] علف خرس (علف‌‌شيران را گويند، و آن ميوه‌اى است صحرايى شبيه به سيب كوچك و آلوچه، و عربان زعرور خوانندش. زعرور. كيَل. زالزالك.)

جوره اوتي = گیاه زوفا.

چاي =  گياه چاي. گیاه «چای» از کشور چین به تمام دنیا صادر گردیده است و واژه‌‌ی «چای» نیز چینی‌الاصل می‌باشد. (رک دهخدا)

قارا چورك =  شونيز. نوعي سياهدانه.سياه‌دانه را گويند و به عربى «حبه‌السودا» خوانند و آن تخمى باشد كه بر روى خمير نان پاشند. به هندى «كلونجى» گويند. اسامی دیگر این گیاه عبارتند از: سياه‌تخمه. نان‌خواه. سويداء. بوغنج. شونوز. شينيز. شهنيز. حبه‌‌المباركه. بزغنج. شنبيذ. شويز. شونانا. كالنجى. قاليز. سياهدانه. (لغت­نامه­ ی دهخدا)

قوش اوزومي = تاج‌ریزی پیچ، یاسمین برّی، عنب الثعلب، حلوه مرّه، سیاه تال، پل چنار، کک ماری، قلمکار. (معارف گیاهی، حسین میر حیدر). نوعي انگور بي‌دانه. كشمش.

قوش‌ديلي = درخت زبان گنجشك. لسان‌العصفور. از انواع قره آغاج [دردار. سپيدار]. اعراب و ایرانیان نام این گیاه را بصورت ترجمه‌ی تحت‌اللفظی (کالکا) از زبان ترکی در زبان خود داخل کرده و بکار می‌برند. قوش‌دیلی از دو جزء الف- قوش: پرنده، ‌گنجشک، ‌عصفور. ب- دیل:‌ زبان، لسان می‌باشد.

كتون = بذرالبنگ. كتان. زغير. بنگ‌دانه.از لغات آکدی دخیل در ترکی و فارسی است. شکل آکدی این واژه «کیتینو» می‌باشد. (فرهنگ واژگان آکدی، محمّد داود سلّوم، ص205).  ترکان گیاه کتان را «کندیر اوتو» گویند.

كچي ‌بوينوزي = [کئچي بوينوزو] گیاه خرنوب. گیاه خارسم. فش. چنگك.

آبانوز = درختی است سنگین و سیاه .

آبدست پوزان اوتو = نوعی گیاه که گل هایی به رنگ سیاه و سبز دارد.

اَبابَشی = گیاهی است مانند خیار (قُثّاء) با ساقه ای خارناک. در کوهستان ها آن را می خورند.

سمیز اوت = [سمیز اوتی] بقله‌الحمقاء. خرفه. شینگ.

توراق اوتی = کنگر. گشنیز. شوید.

بوی اوتی = شنبلیله. نعناع وحشی. پونه. حلبه. عرفج. بارهنگ آبی. درخت قناد که خاری مانند سوزن دارد.

بالیق اوتی = [بالیق اوتو] سمّ‌السمک. گیاه ماهی‌ زهرج. «سیغیر قویروغی» نیز گویند.

اوتلوکانی = گیاه سه‌برگ. در زبان ترکی با نام «یورونجه» نیز مشهور است.

ایستی اوت = فلفل. فلفل سیاه.

ایلان اوتی = گونه­ای گیاه. نوعی از حرشف (نباتى است كه در كنار آبها و زمين نمناك مي‌رويد مخصوص زمانى نيست و بر روى زمين پهن می­شود. در رفع سم اقسام مارها و سگ ديوانه گزيده مفيد است. نوعى از حرشف است كه كنگر باشد و آنرا به فارسى بيدگيا. (لعت‌نامه‌ی دهخدا))

ترموجاق = گشنيز. شبت [شويد]. اوليّن يونجه­ ي روييده را گويند. یونجه‌ی تازه.

جوره اوتي داناسي = تخم كتان. تخم كاسني.

چتيك اوتي = نوعي يونجه. سه برگه.

قاقشال اوتوني = هيزم خشك شده و تركيده. چوبي كه خودبخود خشك شده بشكافد.

يومران اوتي = سمّ‌الفار.


error: محتوا محافظت شده است!