نشریه الکترونیکی ائل اوبا

و من آیاته خلق السّموات و الأرض و اختلاف ألسنتکم و ألوانکم إنّ فی ذلک لآیات للعالِمین

کوروش و به آتش کشیدن خانه مردم و شهر اپیس


لینک مطلب : http://eloba.ir/?p=2799

به گزارش گزنفون، کورش در برابر لشکر سراسر مسلح خود نطقی ایراد کرد که خلاصه آن چنین است:

«امروز همه نعمت‌های آسمانی در اختیار ماست تا به تارومار دشمنی بپردازیم که در خواب است. جوایز این کشتار از برای شما طلا و اموال و نام نیک و آزادگی است. ما در صبح زود در حالی به شهر حمله می‌کنیم که مردم در بستر ناز و خوشی آرمیده‌اند.

ما مشعل‌های بسیار و قیر فراوان در اختیار داریم و خانه‌های آنان جملگی از چوب خرما است. سربازان ما خانه‌های آنان را به سرعت آتش خواهند زد و آنان یا باید بگریزند و یا در میان شعله‌های آتش بسوزند».

کورش فاجعه هولناک قتل‌عام اهالی و به آتش کشیدن شهر و خانه‌های مردم را از جمله بر سر مردم شهر اُپیس در آورد. او به موجب متن کتیبه «رویدادنامه نبونید و کورش» و پس از غارت هگمتانه و لیدی، به شهر اپیس لشکر کشید و مردم نگون‌بخت و وحشت‌زده شهر را که در حال فرار از او بودند، قتل‌عام کرد:

«ارتش پارس‌ها (به بابل/ اکد) هجوم آورد. هنگامی که کورش به سپاه اکد در شهر اپیس بر کرانه رود دجله حمله کرد؛ مردمان اکد بگریختند (عقب نشستند). اما او (کورش) همه مردمان شهر را از دم بکشت».

در این باره ا. ت. اومستد آورده است که: «کورش نبرد دیگری در اوپیس کنار دجله نمود و مردم اکد را با آتش سوزاند».

جان مانوئل کوک نیز روایت می‌کند که:

«کوروش در نبردی در اوپیس بر مردم پایتخت کهن اکد پیروز می‌شود و آنان را با آتش و کشتار عام نابود می‌کند».

پرویز رجبی نیز همچون اومستد و کوک آورده است: «کورش پس از پشت سر گذاشتن گوتیوم از رودخانه دیاله گذشت و به پای دیوار میان دجله و فرات رسید، که شهرهای اپیس و سیپار را در دو سوی خود داشت. اپیس به تصرف در آمد و به آتش کشیده شد».

جهانگشایی و تجاوز به کشورها با هر توجیه و توصیفی که باشد، عملی زشت و غیرانسانی است. کسانی که از تجاوزگران و جهانگشایان دفاع می‌کنند و اعمال آنان را با لطائف‌الحیلی توجیه می‌نمایند، اگر فرصت و امکانش را بدست آورند، همان اعمال ضدبشری را تکرار می‌کنند.

بنگرید به:

اومستد، ا. ت.، تاریخ شاهنشاهی هخامنشی، ترجمه محمد مقدم، چاپ سوم، تهران، ۱۳۷۲، ص ۶۸ و ۶۹؛

رجبی، پرویز، هزاره‌های گمشده، جلد دوم، تهران، ۱۳۸۰، ص ۱۳۶؛

مانوئل کوک، جان، شاهنشاهی هخامنشی، ترجمه مرتضی ثاقب‌فر، تهران، ۱۳۸۴، ص ۶۴؛

مرادی غیاث‌آبادی، رضا، رویدادنامه نبونید و کورش در: سیزده گفتار در بررسی‌های هخامنشی، چاپ دوم، تهران، ۱۳۹۰، ص ۱۱ تا ۲۰؛

گزنفون، کورش‌نامه، ترجمه رضا مشایخی، چاپ ششم، تهران، ۱۳۸۶، ص ۲۱۴ تا ۲۱۶؛

کسنفون، سیرت کورش کبیر، ترجمه وحید مازندرانی، چاپ دوم، تهران، ۱۳۸۱، ص ۲۶۷ و ۲۶۸.

برگرفته از سایت : پژوهش های ایرانی