نشریه الکترونیکی ائل اوبا

و من آیاته خلق السّموات و الأرض و اختلاف ألسنتکم و ألوانکم إنّ فی ذلک لآیات للعالِمین

كیمك


لینک مطلب : http://eloba.ir/?p=8948

سرزمین كیمك سواحل شمالی رود ایریش است. بتدریج مساكن آنها رو غرب گسترش یافته و تا سلسله كوه های سرچشمه رود اورال (یاییق) امتداد یافته است.

می دانیم كه ترك های قدیمی به این سلسله كوهها «كوههای بزرگ و كوههای كوچك » می گفته اند.

دنیای علم نظریه ماركوارت را مبنی بر اینكه كلمه كیمك از دو تركیب ایكی+ایمك تشكیل شده پذیرفته است.

ایكی ایمك به معنی «ایل ایمك» كه از دو شاخه تشكیل شده است می باشد. همانند ایكی ادیز و اوچ قارلوق نام كیمك ها در كتیبه های اورخون ذكر نشده است.

بر خلاف آن از كتاب ابن خردادبه به این سو در تمامی منابع اسلامی دیده می شود. بنا به اظهار گردیزی كیمك ها از هفت طایفه بنام های ایمی، ایماك ، تاتار، بالاندور، هیفچاك، آنكاز و اجلاد تشكیل شده است.

نام تاتار در اینجا ما را كنجكاو می كند. علاوه بر این، طایفه یمك ( در اینجا ایمك) تیره پر شماری بنام بایاووت داشت. می دانیم كه طایفه ای مغولی نیز به این نام وجود داشت.

این می تواند بیانگر این مسئله باشد كه برخی تیره های مغولی به كیمك ها پناهنده شده و در میان تیره های وابسته به آن مسكن گزیده اند .

و در حدود العالم آمده است. كیمك ها از تشكل 11 شاخه بوجود آمده اند. منتها از این شاخه ها تنها نام برخی همچون هیفچاك(كفچاك) ، قارقاراخان ، یاغسون یاسو بیان شده است.

همچنین گفته می شود هشر كیمك ها كیمكیه نام داشته و خاقان ییلاق را در آنجا اقامت می گزید.

نوشته شده است كه سواری با اسب راهوار به تاخت فاصله این شهر تا طراز را در 80 روز طی می كرد.

علاوه بر این از روستای آنها در ساحل رود (ایرتیش) سو بنام چوب نام برده می شود كه روستایی آباد و پر جمعیت بوده است.

منتها در هیچیك از منابع دیگر وجود شهری در میان كیمك ها تایید نشده است.

( كتاب مروزی ص 20-19)

چرا كه در همان اثر آمده است كیماك ها تابستان شیر می خوردند و زمستان نیز گوشت خشك شده (قاق) مصرف می كردند.

در حالیكه به نظر می رسد اجتماعاتی كه در شهر ساكن باشند غذاهای دیگری نیز باید بخورد. اینكه حكمرانان كیمك ها تحت عنوان خاقان نام برده شده اند نیز نباید صحت داشته باشد

(حدود العالم ص 86-85).

عنوان فرماندهان آنها توتوق بوده است(مجمع التواریخ ص 420). بخش اعظم ثروت ملی كیمك ها را پوست سمور ، سنجاب و روباه تشكیل می داد.

زمستان ها این حیوانات را سوار بر اسكی بر روی برف ها شكار می كردند(كتاب مروزی ص 20).

بازرگانان ماوراء النهر با وجود خطرات و تضییقات موجود باز هم به میان كیمك ها و قرقیزها آمده و از تجارت پر سود پوست سود سرشاری نصیب می بردند.

در قرن 10 نام كیمك از بین رفته و این قوم توسط قبچاق ها و یمك (ایمك)ها نمایندگی می شد.

یمك ها در همان قرن در سواحل ایرتیش سكونت داشتند.ایرتیش برای آنها رودخانه مقدسی بود. گردیزی می نویسد:

آنها به رودخانه ایرتیش به چشم یك الله می نگریستند. در قرن 12 یمك ها بویژه وابستگان به تیره بایاووت در مقامات بالای دولت خوارزمشاهیان جای گرفتند.