طلاق بر فرزندان به عنوان یک رویداد زندگی که بر پویایی خانواده تأثیر می گذارد ، طلاق باعث ایجاد خطراتی مانند اضطراب و افسردگی برای کودکان و همچنین بزرگسالان می شود.
بررسی ها نشان می دهد که فرزندان زوج های مطلقه 31 درصد بیشتر از فرزندان زوج هایی که به ازدواج خود ادامه می دهند، دچار اضطراب می شوند.
پس از طلاق، روال فرزندان تغییر می کند و با ایجاد دو خانواده جداگانه وارد دوره حساسی می شوند. ارتباط باز بین والدین و محیط تجربه هماهنگ و منسجم در هر دو خانه مهم است.
پسماندهای عاطفی به جا مانده از طلاق می تواند بین والدین تنش ایجاد کند. درگیری های پس از طلاق می تواند تأثیر منفی بر رفاه عاطفی کودک داشته باشد.
برای والدین مهم است که از فرزندان خود در برابر آشفتگی عاطفی غیر ضروری محافظت کنند و احساس امنیت را تشویق کنند. طلاق می تواند بر روند تحصیلی کودکان نیز تأثیر بگذارد.
طبق تحقیقات، موفقیت تحصیلی فرزندان والدین مطلقه ممکن است حساستر از فرزندان زوجهایی باشد که ازدواجشان ادامه دارد. فرزندان خانواده هایی که والدینشان طلاق گرفته است، تقریباً 20 درصد در ریاضیات و علوم نمرات کمتری نسبت به کودکانی که با والدین خود زندگی می کنند، دارند.
در زمینه علوم اجتماعی، مطالعاتی وجود دارد که نشان می دهد موفقیت دروس 12 درصد کمتر است. با این حال، سن نیز یک مسئله است. طلاق والدین کودکان 15 ساله و بالاتر نسبت به کودکان 12 ساله و کمتر مشکلات تحصیلی بیشتری ایجاد می کند، به ویژه به این دلیل که برچسب زدن اجتماعی یا قلدری کلامی باعث بیگانگی کودکان بزرگتر از مدرسه، غیبت بیشتر و در نهایت کاهش عملکرد تحصیلی آنها می شود. .
تلاش های مشترک بین والدین و مربیان برای ارائه حمایت کافی برای کاهش این چالش ها و تضمین موفقیت تحصیلی مستمر بسیار مهم است. طلاق خطراتی مانند اضطراب و افسردگی را برای کودکان و همچنین بزرگسالان ایجاد می کند.
مطالعات نشان داده است که فرزندان زوج های مطلقه 31 درصد بیشتر از فرزندان زوج هایی که به ازدواج خود ادامه می دهند، اضطراب را تجربه می کنند.
در همین مطالعه مشخص شد که فرزندان زوج های طلاق 20 درصد پرخاشگری کلامی، 15 درصد عصبانیت و 10 درصد استرس بیشتر از فرزندان زوج هایی که متاهل مانده بودند، تجربه کردند. در بزرگسالان، بارزترین نتیجه این است که مردان و زنان به دلیل طلاق دارای سطوح مساوی از اضطراب هستند، اما مردان 13 درصد بیشتر از زنان نمره افسردگی دارند.
به دست آوردن این نتیجه نشان می دهد که زنان از فرصت های حمایت اجتماعی بیشتری نسبت به مردان برخوردار هستند. علاوه بر این، از آنجایی که تغییرات در ترتیبات زندگی، دسترسی به مراقبتهای بهداشتی و تنظیم سبک زندگی بر سلامت جسمانی تأثیر میگذارد، ضروری است که ارتباط سلامت روانی و جسمی در محیط پس از طلاق را به رسمیت بشناسیم و استراتژیهایی را برای بهزیستی کل نگر اجرا کنیم.
تاب آوری کودکان در مواجهه با طلاق قابل توجه است و با حمایت صحیح می توانند از این تجربه قوی و از نظر عاطفی به خوبی بیرون بیایند. مشاوره حرفه ای فضای امنی را برای کودکان فراهم می کند تا احساسات خود را ابراز کنند، احساسات خود را پردازش کنند و مکانیسم های مقابله را توسعه دهند. والدین همچنین می توانند از مشاوره برای بهبود مهارت های فرزندپروری مشترک و مدیریت رفاه عاطفی خود بهره مند شوند.
More Stories
اگر این کارها را انجام می دهید، مراقب باشید! این اشتباهات پیری را تسریع می کنند
اعتیاد به غذا
صبحانه غذای طلایی کودک در سن مدرسه است