زبان گوتیان از نظر ساختمان صوتی پیچیده بوده است ، بلحاظ همین پیچیدگی برخی محققان زبان گوتی را دارای شباهت و خویشاوندی با زبانهای باستانی هوریانی و آلبانی (آذربایجان شمالی) می دانند. ز.ای.یامپولسکی بر اینست که گوتیان در منابع متاخر ” اوتی ، اودی ، اوتین ، اودین ” نامیده شده اند.
اگر این نظر درست باشد – که امری بسیار محتمل است – قرابت گوتیان و آلبانیان امری قطعی است ، زیرا در میان طوایف آلبانی ، طوایف ” اوتی ” نیز وجود داشتند.
این موضوع مؤید آنست که آذربایجان شمالی و جنوبی در هزاره دوم و سوم ق . م نیز مسکن طوایف واحدی بوده است و بخشی از گوتیان در جریان مهاجرت خود از آسیای میانه در شمال و بخشی دیگر در جنوب آذربایجان ساکن گشته اند.
نام شاهان گوتی که در بابل سلطنت کرده اند و ترکیب این اسامی شایان توجه است. روشن است که 10 – 12 نام نخست واژه های گوتی و نامهای بعدی متاثر از زبان اکدی و یا نامهایی اکدی اند. وجود صدای ” ای ” در اول چند نام و ختم چندین نام دیگر به صداهای اوش ، آش ، ائش در اسامی مزبور جالب توجه است.
پیش از هر چیز نام نخست دارای اهمیت است. کلمه ” ایمتا ” گرچه بدلیل فاصله زمانی و مکانی و از نظر صوتی ، تا اندازه ای تغییر یافته ، لیکن این نام ، همان نام مته = مئته ، خاقان نامی هون های دوران متاخرتر است. کلمه «مته» در طول تاریخ در میان اقوام مختلف ترک به عنوان اسم خاص بکار رفته است. این کلمه حتی امروز نیز در مناطق و روستاهای دور دست میان اقوام مختلف ترک بکار میرود. ما بر این باوریم که این نام در دوران پیش از میلاد به شکل های مادی – مادای بکار رفته است.
در میان اسامی شاهان گوتی بخصوص کلماتی که به صدای ” ش ” ختم میشوند بسیار جالب توجه اند. چرا که ختم اسامی چون ( یاغیش ، گولوش ، آلیش ، وئریش و… ) ، ظروف فعلی ، صفات فعلی و مفعولی چون ( گلمیش ، قاچمیش ، وئرمیش و … ) به ” یش ” یکی از ویژگی های صرفی بسیار رایج در زبان های ترکی معاصر از جمله ترکی آذری است.
در گروه زبانهای ترکی برخی از این صفات در داخل جمله به اسم تبدیل گشته اند. مثلا در زبان محاوره ای آذری لعنته گلمیش ، قارقینمیش و … و یا نام ” توختامیش خان ” رئیس دولت ” قیزیل اردو ” در قرون وسطی ، که با امیر تیمور جنگید ، نمونه هایی از این دست میباشند.
آیا می توان وجود ارتباط و همانندی خاصی را در ویژگی صرفی میان اسامی معاصر و قدیم ترکی که به ” میش ” ختم می شوند با اسامی شاهان گوتی که به ” ش ” ختم شده اند پذیرفت؟
با در نظر گرفتن قرابت و پیوند زبان گوتیان با زبان ترکی و بخصوص با زبان آلبانی پذیرفتن این ارتباط نیز طبیعی بنظر میرسد.
ا.م.دیاکونوف نیز به شیوه خاص خود ضمن تایید این امر می نویسد:
« پسوند اخیر ” ش ” در هزاره دوم و آغاز هزاره اول قبل از میلاد در اسامی جغرافیایی سرزمین های کوهستانی زاگرس یعنی در خاک و مسکن اصلی کوتیان بسیار متداول بود».
ا،م،دیاکونوف ، تاریخ ماد ، ص 143 پسوند ” اش ” نه تنها در اسامی امکنه اقوام ساکن در شرق و غرب کوه های زاگرس من جمله گوتیان و لولوبیان وجود داشته بلکه مدت ها پیش از آن در زبان سومری در صفات فعلی بکار رفته است.
به عنوان مثال در زبان سومری می توان به کلمه لوگالامش ( خدمت کار ) ، Lugallamash ، اشاره نمود. بنابراین پسوند مذکور از زمان سومریان در زبان همه اقوام التصاقی زبان منطقه شرق نزدیک تقریبا در معنایی واحد ، علامت صفات و اسامی فعلی بوده و امروز نیز در برخی از زبان های ترکی من جمله ترکی آذری همین نقش را داراست.
ذکر این نکته را نیز لازم می دانیم که به غیر از ” ایمتا ” برخی دیگر از اسامی شاهان گوتی که در بابل سلطنت کرده اند نیز با تغییرات ویژه صوتی در اعصار باستان میان اقوام و طوایف آذری رواج داشته و از اینروی در داستان های حماسی مان راه یافته است. از این میان می توان به پنجمین شاه گوتی یعنی ائللولومش ، Ellulumesh ، ( که در بابل حکومت کرده است ) اشاره نمود.
در کتاب دده قورقود که از آثار حماسی و ملی ما می باشد در حکایت « قاضلیق قوجا اوغلی یگنک ین بویونی بیان ائدر ، خانیم هی » بایندر که دلاورانی را برای رهانیدن پدریگنک از اسارت شانزده ساله با وی همراه می سازد در توصیف و معرفی یکی از این دلاوران چنین می گوید:
«قوشا برجدان اوخی اگلنمه ین ، یاغرینچی اوغلو ، ایلالمیش ، سنیله بئله وارسین». کتاب دده قورقود ، تهران ، 1358 ، ص151
اکثر فونم های نام ” ایلالمیش ” با فونم های نام ائللولومیش (شاه گوتیان) همسان است. میتوان گفت که این هر دو نام در واقع یکی هستند و نام اللولومش به مرور زمان ، بر اثر کثرت استعمال و به موازات شکل گیری قانون هماهنگی اصوات در زبان ترکی به صورت ایلالمیش در آمده است.
دلیل اصلی راه یابی این نام در داستانهای دده قورقود اینست که شخص اخیر برای بدست گرفتن حکومت در بابل تلاش و دلاوری های بسیار نموده و از اینرو نام وی ورد زبان ها شده ، از کؤره خلاقیت مردم گذشته و بدینسان وارد داستان های ملی شده است.
زبان های گوتیان و لولوبیان نه از گروه زبان های هند و اروپایی ، بلکه از زبان های التصاقی بود که با زبانهای سومری و ایلامی و به بیان دقیق تر ایلامی و کاسی قرابت داشت. این زبان با زبان هوریان که در مغرب گوتیان و لولوبیان می زیستند و کاسیان که همسایگان جنوبی آنها بودند همریشه و خویشاوند بود.
زبان گوتیان و لولوبیان نه تنها زبان هوریان و کاسیان بلکه هم با زبان اهالی آذربایجان شمالی و هم با زبان های همه اقوام التصاقی زبان خاور نزدیک آن عهد قرابت داشت.
دیاکونوف این حقیقت را بسیار محتاطانه چنین بیان می کند:
« منابع آشوری و بابلی چندین زبان را که در این سرزمین (آذربایجان) رایج بوده اند به نام ذکر می کنند به قرار زیر:
زبان کوتی ، لولوبی ،مانی ( از شعب کوتی یا لولوبی ) مهرانی ، کاسپی.
ویژگی این زبانها (که بطور مشروط کاسپی نامیده میشوند) و درجه خویشاوندی آنها با یکدیگر – وبا دیگر السنه ای که بهتر شناخته شده اند – فعلا چنانکه باید روشن نیست ولی به علل چندی می توان گفت که زبانهای مزبور کاملا و یا بعضا از یکسو با زبان یکی از نواحی باستانی تمدن یعنی عیلام و از دیگر سو با زبانهای «کاسیان و آلبانیان» و دیگر اقوام آذربایجان شمالی و سرزمین های مجاور جنوب غربی دریای خزر (کاسپی) خویشاوندی داشته اند». ا ، م ، دیاکونوف ، پیشین ، صص 60 – 61
چنانکه ذکر شد زبان گوتیان در عین اینکه زبانی پیوندی بود ، واجد ساختمان صوتی پیچ در پیچ مخصوص بخود نیز بود که این ویژگی آن را از سایر زبان های پیوندی متمایز کرده و به شکل یک لهجه در آورده است. این ویژگی در زبان برخی از طوایف متاخرتر آلبان من جمله در زبان اوتیان و گرگرها نیز وجود داشت.
تاریخ دیرین ترکان ایران ، نویسنده: پروفسور محمدتقی زهتابی ، انتشارات: اختر ، سال نشر: ۱۳۸۱
More Stories
شرح ترمیم گنبد حرم امام علی (ع) به دستور نادرشاه و قصاید ترکی آن
تامغای مشترک هون های سرخ با آق قویونلوها
ریشههای تورکی نماد عقاب دو سر ؛ از بینالنهرین تا استپهای قزاق