ایلدنیزها سلسلهای از اتابکان بودند که از ۵۳۱ تا ۶۲۲ ق. در آذربایجان حکومت راندهاند.
ایلدنیزها سلسلهای از اتابکان بودند که از ۵۳۱ تا ۶۲۲ ق. در آذربایجان حکومت راندهاند. بنیانگذار آن آتابَی شمس الدین ایلدنیز از ترکان قبچاق بود. مرکز آتابیلیک (اتابک) تأسیس شده توسط شمسالدین ایلدنیز نخجوان بود. در دوره پهلوان ، پایتخت از نخجوان به همدان در غرب ایران منتقل شد. در دوره قزل ارسلان نیز تبریز (1174) فتح شد و این مکان پایتخت شد.
پس از مرگ سلطان محمود در 10 سپتامبر 1131 ، ایلدنیز به خدمت سلطان مسعود اول درآمد که موجب تغییر مسیر زندگی وی شد.
او با هوش و توانایی های خود در مدت کوتاهی با جلب نظر سلطان متمایز شد و به سرعت پله های موفقیت را طی کرد و در طبقه نظامی قرار گرفت و در مدت کوتاهی به یکی از مورد اعتمادترین امیران تبدیل شد.
سلطان مسعود به این امیر پاداش داد و او را به عقد مؤمنه خاتون بیوه برادر متوفی اش طغرل درآورد. و اتابکی پسر طغرل یعنی “ارسلان شاه” را نیز به او سپرد. مسعود با دیدن کیاست و تدبیر او حکومت آذربایجان و اران را به اقطاعی به او داد و چنین شد که روز به روز به اقتدار ایلدنیز افزوده شد. او خود به جهاد با عیسویان گرجستان همت گماشت و به گفته مورخان خود در یکی از همین حملات رنجور شد و بلوایی عظیم در لشکرش رخ داد که ناگزیر به بازگشت شد و در «نخجوان» درگذشت.
دولت سلجوقی با نوعی ساختار فدرال به نام نظام اقطاع بر سرزمین های تحت حکومت خود حکمرانی می کرد. شمسالدین ایلدنیز که در اصل یک ترک قبچاق بود به عنوان مملوک در دولت سلجوقی عراق خدمت میکرد. بعدها با ذکاوت و دلاوری خود قیام کرد و در منطقه آذربایجان فتوحات موفقی انجام داد. پس از مدتی موفق شد دولت سلجوقیان عراق را که قبلا تابع آن بود ، تحت نفوذ خود درآورد.
پس از مرگ ایلدنیز، پسر بزرگش محمد جهان پهلوان به قدرت رسید. وی به مدت ۱۱ سال بر آذربایجان حکومت کرد . در زمان سلطنت محمد جهان پهلوان ، دولت ایلدنیز از نظر اقتصادی و سیاسی قوی تر شد او با کفایت و درایت ، بلاد وسیع تحت امر پدرش را اداره کرد. محمد جهان پهلوان ایلخانی آخرین سلطان طغرل سوم سلجوقی عراق (1176-1194) بود.
جهان پهلوان اداره آذربایجان را به برادرش قزل ارسلان سپرد و پسرش ابوبکر را به عنوان اتابک منصوب کرد. در سال 1174 پایتخت به همدان برده شد. تبریز به اقامتگاه قزل ارسلان تبدیل شد. جهان پهلوان و بعداً قزل ارسلان، اراضی اقطاع مشترک سلاطین سلجوقی را بین حامیان فئودال خود تقسیم کردند تا مبنای سیاسی دولت ایلدنیز را تأیید کنند.
جهان پهلوان اراضی اقطاع جدیدی به دست آورده بود و با سپاهیان این امیران لشکر 50 هزار نفری سواره نظام تشکیل داد. بدین ترتیب مرزهای جنوبی و شرقی ایالت ایلدنیزها گسترش یافت. جهان پهلوان بار دیگر به گرجستان لشکر کشید. حاکمان تعدادی از کشورهای همسایه حاکمیت مستقل دولت ایلدنیز را پذیرفتند و به نام جهان پهلوان خطبه ای ایراد کردند.
حاکمان منطقه نام ایلدنیزها را روی سکه های خود می نوشتند. شیروانشاهان، خلافت ، دیاربکر و حاکمان ایرانی دست نشاندگان ایلدنیزها شدند. جهان پهلوان اداره ولایات جداگانه را بین پسرانش تقسیم کرد: او اداره ری، اصفهان و عراق را به کوتلوک اینانچ و امیران عمر ، آذربایجان را به ابوبکر و اداره همدان را به اوزبک سپرد. در زمان حکومت جهان پهلوان ، حاکمیت ایلدنیزها در تجارت، هنر، علم و تمدن پیشرفت بیشتری کرد.
قزل ارسلان با بیگ هایی که نمی خواستند تابع مرکز شوند جنگید. او درگیر مبارزات طولانی با سلطان دوم طغرل سلجوقی عراق بود که به طور رسمی به او وابسته بود. بین طغرل و قزل ارسلان در اطراف مازندران ، دامغان و همدان نبردهای زیادی رخ داد.
وی موفق شد مجددا استان های ری و اصفهان را تحت حاکمیت ایلدنیزها درآورد. حاکمان فارس و خوزستان نیز تابع حکومت ایلدنیزها بودند. حکومت آنان منطقه وسیعی از شاماخی تا اصفهان را در بر می گرفت. وضعیت سیاسی حکومت ایلدنیزها در دوران حکومت قزل ارسلان، زمینه مناسبی را برای توسعه کشور ایجاد کرد. اما این وضعیت دیری نپایید چرا که در نتیجه محروم شدن برخی از امیران سلجوقی از زمین های اقطاع ، قزل ارسلان را به قتل رساندند.
پس از مرگ او ابوبکر زمام امور را به دست گرفت. در نتیجه مبارزه برای تسلط در میان پسران جهان پهلوان در زمان ابوبکر، تقسیم دولت ایلدنیز آغاز شد. استان های عراق عجم، اصفهان و ری که تحت سلطه کوتلوک اینانچ و امیران عمر بودند، از دولت ایلدنیز جدا شدند.
خوارزمشاهان، عباسیان، سلاطین ایوبی، شیروانشاهان و تزارهای گرجستان سعی کردند از درگیری های داخلی که در دولت ایلدنیز رخ می داد، استفاده کنند. سلطان طغرل در سال 1192 با کمک امیران وفادار خود از زندان فرار کرد و به زودی قدرت را در ری، اصفهان و همدان به دست گرفت.
کوتلوک اینانچ از علاءالدین تکیش (1172-1200) در برابر طغرل کمک خواست. در سال ۱۱۹۴ تکیش به استانهای خراسان، ری و همدان حمله کرد و آنها را تصرف کرد.
طغرل در 25 مارس در نزدیکی ری کشته شد. خوارزمشاه اداره ولایاتی را که تصرف کرده بود به کوتلوک اینانج سپرد. اما تلاش کوتلوک اینانج برای ایجاد یک کشور مستقل باعث شد که رابطه تکیش با او به شدت تغییر کند.
کوتلوک اینانچ در سال 1196 کشته شد. ابوبکر که در سال 1197 امیر خوارزمشاه را در نبردی برای همدان شکست داد، برادرش ازبک را به عنوان حاکم در آنجا منصوب کرد.
پس از مدتی سربازان تکیش همدان را بازپس گرفتند. پس از مرگ تکیش (1200)، ابوبکر همدان را پس گرفت.
اما در نتیجه عدم ثبات سیاسی، درگیری بین بیگ ها در زمان سلطنت ابوبکر افزایش یافت و در سال 1205، علاءالدین آق سنقر، حاکم مراغه، با مظفرالدین کوکبری، حاکم اربیل اتحاد کرد و به تبریز حمله کرد.
ابوبکر نیز با امیر آیتورموش حمله نموده و مراغه را محاصره کرد. علاءالدین صلح خواست و جاهایی را که گرفته بود پس داد. در عوض شهر ارومیه را گرفت. هنگامی که آخرین فرمانروای آق سنقرها در سال 1208 درگذشت، این منطقه را به ایلدنیز الحاق شد.
پس از مرگ ابوبکر ، برادرش ازبک بر تخت سلطنت نشست. مردم ایلدنیز که در دوران حکومت ازبک از نظر اقتصادی و سیاسی ضعیف شده بودند و حکومت مرکزی اقتدار خود را از دست داده بودند در سال 1220 مورد تهاجم مغول ها قرار گرفتند.
مغولان که تبریز را محاصره کرده بودند، وقتی در آنجا با مقاومت مردمی مواجه شدند، عقب نشینی کردند. بعدها جلال الدین خوارزمشاه تبریز را گرفت و ایلدنیزها را به قلمرو خود الحاق کرده و قزل ارسلان خاموش که لال و کر بود به جای ازبک بر تخت نشاند. با این فرمانروای نمادین، دولت ایلدنیزها به تاریخ پیوست و بدین ترتیب سلسله آتابیلیک (اتابکان) آذربایجان بعد از ۸۵ سال امیری پایان یافت.
مطالب جالب
بزرگترین شکست قاجار در اشغال قلعه ایروان از سوی روس ها
صفحه برنزی با تصاویر اساطیری ، شمال غرب ایران – دوره ماننا/کاسیت
پلاک برنزی با نقش جنگجوی تورک و تصاویر اساطیری