نشریه الکترونیکی ائل اوبا

و من آیاته خلق السّموات و الأرض و اختلاف ألسنتکم و ألوانکم إنّ فی ذلک لآیات للعالِمین

آیا عقاب دو سر نماد سلجوقیان است؟


لینک مطلب : http://eloba.ir/?p=7690

دکتر ارکان گؤگ سو

مترجم : المیرا جولا

خلاصه

نماد عقاب دو سر که از زمان تمدن های باستانی در بین النهرین، مصر، آناتولی، ایران و حتی آمریکا و خاور دور در بسیاری از ایالت ها یافت می شود، یکی از قدیمی ترین عناصر شمایل نگاری در جهان است. قابل ذکر است که این عنصر شمایل نگاری توسط جوامعی با ساختارهای قومی، مذهبی و اجتماعی-فرهنگی متفاوتی که در طول تاریخ در جغرافیاهای مختلف ایجاد شده است، پذیرفته شده است که هم در حیات سیاسی دولت و هم در زندگی فرهنگی-اجتماعی جای داشته است.

مطالعات انجام شده توسط محققان رشته‌های مختلف به‌ویژه مورخان هنر نشان می‌دهد که عقاب دو سر عنصری نمادین در باورهای تورک های باستان، اساطیر تورکی و ادبیات عامیانه است و برجسته‌ترین نمونه‌های آن مربوط به دوره سلجوقیان تورکیه است.

این وضعیت باعث شده است تا در مورد اهمیت و معنای نماد مورد نظر از نظر تاریخ تورکیه، مطالعات مختلفی انجام شده و دیدگاه های متفاوتی مطرح شود.

در رأس این دیدگاهها ، دیدگاهیست که ادعا میکند عقاب دو سر 《نماد دولتی سلجوقیان 》است.

در این پژوهش، معنای عقاب دو سر در عصر سلجوقیان و اینکه آیا می توان آن را به عنوان نماد دولتی در نظر گرفت، بر اساس نقش های عقاب دو سر موجود در آثار معماری، بخصوص با اتکا به گفته های ابن بیبی و سکه ها و سایر آثار هنری متعلق به آن بررسی خواهد شد.

معرفی

نماد عقاب دو سر که از زمان تمدن های باستانی بین النهرین، مصر، آناتولی، قفقاز، ایران، اروپا و حتی آمریکا و خاور دور در بسیاری از کشورها یافت می شود، یکی از قدیمی ترین عناصر شمایل نگاری در جهان است. نکته قابل توجه این است که این عنصر شمایل نگاری توسط جوامعی با ساختارهای قومی، مذهبی و اجتماعی-فرهنگی متفاوتی که در طول تاریخ در جغرافیاهای مختلف مستقر شده اند، پذیرفته شده و هم در زندگی فرهنگی-اجتماعی و هم در زندگی سیاسی دولتها جای داشته است.

بسیاری از محققان متعلق به رشته های مختلف به ویژه مورخان هنر، باستان شناسان و مورخان نشان داده اند که عقاب دو سر در باورهای قدیمی تورک، اساطیر تورک، هنر تورک و ادبیات عامیانه تورک وجود داشته و حتی در دوره اسلامی نیز به حیات خود ادامه داده است. بهمین دلیل محققان با اشاره به اینکه عقاب دو سر یکی از مهم ترین و رایج ترین عناصر شمایل نگاری مورد استفاده تورکها است، در خصوص ویژگی های هنری، اساطیری و فرهنگی آن مطالعات زیادی انجام داده اند.

این وضعیت باعث شده است که نظریات و دیدگاه های مختلفی در خصوص اهمیت و معنای نماد مورد بحث از نظر تاریخ تورکیه مطرح شود. یکی از این تزها و دیدگاه های مطرح شده توسط محققان مختلف، این است که عقاب دو سر که عنصری شمایل نگاری است در طول زمان بر زندگی سیاسی دولت تأثیر گذاشته و به عنوان «نماد دولتی» یا «نشانه اقتدار و تسلط » توسط سلجوقیان و همچنین در ایالت های مختلف تورکیه استفاده میشده است.

بر اساس نقش‌های عقاب دو سر که در آثار معماری، سکه‌ها و دیگر آثار هنری متعلق به دوره سلجوقی تورکیه و برخی از گزارشها و اسنادی که در کتاب ابن بیبی به نام 《 الاوامر و العلائیه فی‌الامور علائیه》وجود دارد ، می توان گفت که این ادعا امروزه پذیرفته شده است. با این حال، بنظر ما نتیجه بررسی دقیق منابع و داده‌های مؤید این ادعا، بازنگری در این ایده را ضروری می‌سازد که آیا عقاب دو سر به‌عنوان «نماد دولتی سلجوقیان » استفاده می‌شده است؟

دلایلی که عقاب دو سر به عنوان نماد یا پرچم دولتی واجد شرایط نیست، میتوان به شرح زیر فهرست کرد:

 

✅️ ۱_ اولاً هر نماد یا نمادی که در دوره‌ای از تاریخ یک ملت با آن مواجه می‌شود و رگه‌های سیاسی، اجتماعی، مذهبی و فرهنگی آن دوره را در خود دارد، محصول درک مدرن امروزی از دولت و ملت است و معنایی منحصر به فرد دارد. توصیف آن به عنوان یک «نماد» یا «پرچم» به خودی خود یک مغالطه آناکرونیزمی ( تحمیل مفهوم امروزی به وقایع گذشته ) است [ 1 ] .

با توجه به موضوع ما، بارزترین نمونه آن پرچم‌هایی است که برای شانزده ایالت تورکیه طراحی شده‌اند که ظاهراً به شانزده ستاره بر روی پرچم ریاست جمهوری اشاره می‌کنند [ 2 ] .

ثانیاً، رنگ ها، شکل ها و اندازه های «نماد دولتی» یا «پرچم» که به ویژه با پیدایش دولت های ملی در دوران معاصر به منصه ظهور رسید، توسط قانون تعیین می شود و بر حسب زمان و موقعیت قابل تغییر نیست[3].

از سوی دیگر، در دولت‌های تورکی-اسلامی قرون وسطی ، علائمی مانند طناب، پرچم، سانجاک، علم، لیوا، رایت و چتر که معادل نماد دولتی یا پرچم امروزی به حساب می‌آیند، مستقیماً به آن تعلق ندارند. بلکه گاهی این نمادها، نشان یک سلسله، قبیله، گاهی خانواده، و یا افراد خاصی است [4].

بر این اساس، همانطور که در ادامه به نمونه هایی اشاره خواهد شد، مشخص می شود که حاکمان غالباً دارای نشانه ها و نمادهای اقتدار متنوعی دارند که از اشکال، نوشته ها و رنگ های منحصر به خود تشکیل شده است و همچنین از نشانه های تسلط و اقتدار در رنگ ها و اشکال مختلف برای معانی و اهداف مختلف استفاده می کنند. بنابراین جای تعجب نیست که چتر ها، پرچم ها یا بنرهایی در بیش از یک رنگ و شکل در زمان یکسانی به چشم می خوردند.

از این منظر می توان از برخی رنگ ها، نوشته ها، اشکال و نمادهای نشانه های سلطه مانند طناب، پرچم، سانجاک، علم، لیوا، رایت و چتر که در دوره خاصی از تاریخ تورکیه یا هر دوره فرمانروایی استفاده شده است، نام برد که توصیف آن به عنوان یک «نماد دولتی» یا «پرچم» منحصر به فرد و غیرقابل تغییر، رویکردی مغایر با حقایق تاریخی و «روح زمانه» خواهد بود.

✅️ ۲_ با توجه به این که شایسته نیست عقاب دو سر و نمادها یا نمادهای مشابه در دوره های خاصی از تاریخ را به عنوان «نماد دولت» یا «پرچم» بپذیریم، بیایید به این موضوع بپردازیم که آیا می توان نماد مذکور را به عنوان «نماد حاکمیت و تسلط » پذیرفت یا خیر.

در اینجا لازم است چند نکته در مورد ماهیت مفهوم سلطه و جایگاه آن در حیات یک دولت مربوط به زمان قرون وسطی برجسته شود، زیرا به درک بهتر موضوع کمک می کند.

همانطور که مشخص است سمبولها در حیات دولتهای قرون وسطی اهمیت زیادی داشتند. مهم ترین اینها نمادها و عناصر مادی و معنوی بودند که عموماً به آن نشانه های سلطه یا فرمانروایی می گویند. اما در این زمره تنها طناب، پرچم، بنر، علم، لیوا، رایت و چتر که در بالا ذکر کردیم، نیست. بلکه القاب و کنیه ها، خطبه، سکه، نوبت، تاج، تخت، طغرا، توقیع و اوتاق نیز از نشانه های تسلط بود[5].

به تعبیر ابن خلدون، علائم حاکمیت یک شخص عبارت بود از «علائم خاص سلطان که از ضروریات عظمت و کرامت شمرده می شد و موجب تمایز سلطان از رعایا و حتی از سایر بزرگان بود.

بنابراین، هر از گاهی رنگ در میان نشانه های مذکور قرار می گرفت و یا حتی اگر شباهتی از نظر شکل وجود داشت، باید شامل القاب، کنیه، نمادها یا نشانه های متفاوتی می شد که یک سلطان را از سلطان دیگر متمایز می کرد.

به عنوان مثال، علائم حاکمیتی که خلفای عباسی برای همه سلاطین و پادشاهان تابعشان می فرستادند، به رنگ سیاه بود[7] اما نام و القاب و کنیه های مخصوص برای هر سلطان بر روی هر یک از آنها حک شده بود. تا سلطان از رعایای خود و سایر بزرگان مملکت متمایز شود.

در کنار این ، خلیفه برای هر سلطانی از نشانه هایی با رنگ ها و شکل های منحصر به فرد آن سلطان و یا سلسله استفاده می کرد. مثلا طغرل بیگ یک چتر به رنگ قرمز داشت [8]. یا کاورد بیگ « مطابق با رویه آل سلجوک تیر و کمان را بر روی چترش استفاده کرده بود»[9]. اوتاق های سلاطین سلجوقی سرخ بود و برپایی غرفه سرخ رنگ توسط هر پادشاه یا امیر دیگر نشانه طغیان شمرده می شد[10].

با این حال باید توجه شود که نه تنها یک دولت، بلکه حتی یک سلطان نیز در بیش از یک رنگ و شکل نشانه های تسلط دارد. علاوه بر این، با توجه به اینکه این پرچم ها، بنرها و بیرق ها که حاوی نوشته ها، نمادها و نشانه های منحصر به فردی از سلاطین است، طبق گفته ابن بیبی پس از مرگ سلطان در مقبره او قرار گرفته و در آنجا نگهداری می شد[11]، بنابراین می توان نتیجه گرفت که پس از مرگ وی علائم آن سلطان نیز تقریباً از چرخه خارج شده و با به سلطنت رسیدن سلطان جدید علائم تسلط سلطان جدید معتبر میشد.

✅️3.پس از این اطلاعات مختصر در مورد ماهیت مفهوم سلطه و جایگاه آن در حیات دولتی قرون وسطی، می توان به این موضوع پرداخت که آیا می توان نماد عقاب دو سر را به عنوان «نشانه سلطه» برای کل دوره سلجوقی پذیرفت؟

همانطور که قبلا ذکر شد، محققان تصدیق کرده اند که عقاب یا عقاب دو سر از دوران پیش از اسلام به عنوان یک عنصر شمایل نگاری در شاخه های مختلف تورکی وجود داشته و مطالعات زیادی در این زمینه انجام شده است. بسیاری از محققین بزرگ ، از بهاالدین اوگل تا امل اسین، از گونول اونی تا یاشار چوروهلو، ویژگی های هنری، اساطیری، ادبی، فرهنگی یا فنی نمادهای عقاب یا دو سر را به وضوح آشکار کرده اند[12].

شکی نیست که عقاب بعد از شیر در میان حیواناتی که در طول تاریخ مظهر قدرت، قدرت و اشراف بوده اند، در جایگاه اول قرار دارد. بر این اساس تقریباً در هر جامعه ای بین 《 شاه و عقاب》 رابطه برقرار می شد. عمر حایام از نویسندگان دوره سلجوقی نیز در در اثر خود به نام نوروزنامه در فصلی که به عقاب پرداخته است به موضوع اشاره کرده است:

«اندازه عقاب و نجابت و پاکیزگی و رفتارش مشابه سلاطین است. پیشینیان می گفتند که پادشاه حیوانات گوشتخوار، عقاب است، پادشاه حیوانات علف خوار اسب، پادشاه سنگهای معدنی غیرقابل حل مروارید و سلطان سنگ های مذاب طلا است. همچنان که عقاب دارای شکوهی است که آن را از سایر حیوانات متمایز می کند. سلطان نیز دارای چنان حشمتیست که او را از دیگران متمایز میکند. گرچه کلاغ هم از بیرون بزرگ به نظر می رسد، اما شکوه عقاب را ندارد.” [13].

به دلیل این ویژگی، عقاب در بسیاری از جوامع ، بیش از سایر نمادها به عنوان یک تصویر پادشاه اهمیت پیدا کرده است. با این حال، در تصریح این مسئله که تصویر عقاب به عنوان بازتاب موجودیت یک دولت بکار میرفته یا به عنوان نشانه ای از سلطه شخص، نقاط نسبتاً پیچیده و متناقضی وجود دارد.

زیرا از یک سو وضعیت اطلاعات و اسناد موجود و از سوی دیگر تفاسیر و ارزیابی های گوناگونی که بر روی این اطلاعات و اسناد انجام می شود، موضوع را با توجه به دیدگاه هر رشته و هر محقق به نتایج متفاوتی می کشاند.

مثلاً این سوال که آیا این پرنده شکاری در تصاویر موجود، عقاب است یا هومای، ققنوس، خروس یا طغرل، شاهین، شاهین یا شکارچی دیگر[14]; عقاب تک سر است یا دو سر که (قدمت آن به هزاره سوم قبل از میلاد برمی گردد و در تمام تمدن های بزرگ در طول تاریخ دیده می شود) آیا طور مستقل شکل گرفته است یا در نتیجه تاثیرپذیری از عوامل مختلف تکوین یافته است ، توسط محققان مختلف به روش های مختلف پاسخ داده شده است.

نظریات مبنی بر اینکه عقاب دو سر به عنوان نشانه سلطه در دوره سلجوقیان به کار می رفته است نیز به دلیل وضعیت اطلاعات و اسناد موجود از یک سو و تفاسیر و ارزیابی های گوناگونی که از این اطلاعات صورت گرفته است بسیار پیچیده شده است. در واقع نمی توان گفت که هنوز برای همه سوالاتی که ممکن است به ذهن متبادر شود، جوابهای واضح وجود دارد، به ویژه اینکه آیا این عقاب ها واقعا تک سر هستند یا دو سر، آیا تصاویر مورد بحث متعلق به عقاب است، یا شاهین یا یک پرنده شکاری دیگر با ویژگی های مورفولوژیکی مشابه.

علاوه بر این، اگرچه تعداد زیادی از عقاب های دو سر متعلق به دوره سلجوقیان وجود دارد، اما چنین اطلاعات و یافته هایی در مورد سلجوقیان کبیر یا سایر شاخه های سلجوقی تقریباً هرگز به دست نیامده است، اما ممکن است که سلجوقی های تورک نژاد این نمادها را از باورهای قدیمی تورک به ارث برده باشند. حتی این سوال که آیا آنها از زمان هیتی ها شمایل نگاری عقاب دو سر را در آناتولی پذیرفته اند یا خیر به وضوح توضیح داده نشده است.

✅️ 4. با توجه به اینکه این مسائل که مستلزم تحقیق و بحث طولانی است، از آنها صرفنظر کرده و به موضوع مورد بحث خود برمیگردیم. به جاهای مورد استفاده و نیز الگوهای استفاده از عقاب دو سر در دوره سلجوقی اشاره می کنیم و اینکه آیا اطلاعات و اسناد موجود در این زمینه برای توصیف عقاب دو سر کافی است یا خیر.

همانطور که اشاره کردیم مهمترین و قابل توجه ترین نمونه های استفاده از عقاب دو سر در جغرافیای سلجوقیان مربوط به دوره تورکهای سلجوقی است. در واقع، در این دوره در بسیاری از آثار معماری، آثار هنری مختلف و سکه‌ها، تصویرهای باشکوه عقاب دو سر با ارزش هنری بالا مشاهده می‌شود.

آنهایی که بر روی کاشی های کاخ کوبادآباد، نقش برجسته در موزه مناره قونیه، سردر مدرسه مناره دوگانه ارزروم، مدرسه یاکوتیه، مسجد دیوریگی اولو، دیوارهای قلعه دیاربکر و پنجره های چوبی مسجد آک شهیر معروف هستند[ 15 ] شکوه و عظمت این آثار هنری پژوهشگران را تحت تأثیر قرار میدهد و با استناد به اسنادی که ادعا می‌شود در کتاب ابن بییی وجود دارد، عقاب دو سر نشانی از تسلط در دوره سلجوقیان تورک هست.

اما علاوه براین، قلعه ها و دیوارها، کاشی های مختلف کاخ، دروازه های قلعه، مساجد و مساجد، مقبره ها، مدرسه ها، کاروانسراها و گنبدها از جمله آثار معماری است که در دوره مذکور از نماد عقاب دو سر استفاده شده است. در میان این آثار، تقریباً همه آنها، به جز چند کاخ و آثاری که متعلق به سلاطین سلجوقی تورک بوده و یا توسط آنها ساخته شده است، آثاری است که توسط حاکمان تابع آنها ، امیران مختلف و یا به نمایندگی از زنان آنها ساخته شده است[ 16 ].

با توجه به اینکه نماد سلطه از نظر قانونی منحصر به پادشاه است و فقط پادشاه می تواند از آن استفاده کند، نمی توان از نمادهای عقاب دو سر که روی این ساختمان ها دیده می شود به عنوان علامت تسلط استفاده شده باشد. زیرا استفاده از ویژگی تسلط خاص حاکم توسط پادشاه، امیر یا هر شخصی، حتی اگر او از افراد همان سلسله باشد، نشانه طغیان است، که نمونه های فراوانی که در منابع به آن دست یافته ایم، گواه این مسئله است. [17].

بنابراین نمی توان تصور کرد که نقش های عقاب دو سر در این آثار نشانه حاکمیت خاص سلطان باشد.

ضمناً با بررسی آثار مذکور، مشاهده می شود که تصویرهای عقاب دو سر با اژدها، شیر، درخت زندگی و سایر حیوانات و عناصر شمایل نگاری یا در ترکیب بندی کلی و یا مستقل از یکدیگر به کار رفته است[18]. به این معنی که در این بناها از عقاب دو سر استفاده می شده است و مانند سایر نمادهای حیوانی که همراه آن است فقط از نظر هنری و شمایل نگاری ارزشمند است.

تنها مثالی که با دیدگاهی که در اینجا بیان کردیم در تضاد است، تصویر عقاب دو سر است که بر روی کاشی‌های کاخ کوبادآباد یافت شده است. زیرا در اینجا عبارت 《 السلطان》 در وسط تصویر عقاب دو سر وجود دارد و مشخص است که نقش عقاب دوسر مستقیماً نماد «سلطان» است. با این حال، نباید فراموش کرد که این نمونه تنها نمونه در تاریخ ترکیه و همچنین در تاریخ سلجوقی است و هر نماد یا عملی باید به یک رسم تبدیل شده باشد تا به عنوان یک سنت و بخصوص یک سنت دولت پذیرفته شود.

بعبارت دیگر ، برای اینکه یک نماد به عنوان یک سنت دولتی پذیرفته شود، باید مصادیق دیگری وجود داشته باشد که یا سابقا استفاده داشته باشد یا بعد از آن «ادامه» باشد. از این منظر، نمی توان این نماد دو سر عقاب-سلطان را به عنوان یک رسم یا سنت ارزیابی کرد، زیرا ادامه یک سنت مسبوق در سنت دولتی تورکیه نیست و بهتر است آن را بعنوان یک امر شخصی پذیرفت.

✅️ 5. در مورد سایر آثار هنری هم همینطور است. نمی توان از علامت تسلط یک سلطان خاص ، بر مقبره یا سنگ قبر[19]، قالیچه، فرش[20]، پارچه[21] یا آینه[22] مربوط به پادشاه دیگر ، امیر یا هر شخص دیگر استفاده کرد، حتی اگر آن شخصِ دیگر، خود فردی از خانواده سلطنتی باشد.

✅️ 6.وضعیت مشابهی در مورد نمادهای عقاب دو سر که روی سکه ها یافت می شود صدق می کند. زیرا همانطور که ضرب سکه علامت غلبه است، اما اسم و القاب و کنیه روی آن سکه نیز بهمان اندازه مهم است[23].
از سوی دیگر، اشکال، نمادها و عناصر شمایل نگاری مختلف روی سکه‌ها، نشانه حاکمیت تلقی نمی‌شوند، اگرچه قطعاً هدف و معنای خاصی دارند[24].

یکی از سکه های مسعود دوم به عنوان آخرین سلطان سلجوقی ترکیه نقش عقاب دو سر را دارد(متوفی 1308) ، و همچنین شاهان آرتوکلو را نیز باید به این ترتیب ارزیابی کرد.
باید توجه داشت در میان سکه هایی که مسعود دوم ضرب کرده بود، فقط یکی از آنها شامل یک عقاب دو سر بود و سه تای دیگر شیر و خورشید و دیگری یکی از شکل های ستارگان در مهر سلیمان بود[ 25 ] و مشخص است که همه نمادها را نمیتوان نشانه حاکمیت دانست.

باز هم نماد عقاب دو سر بر روی سه سکه از آرتوکلو ملیک حصن کیفا نصیرالدین محمود (1222-1200) و یک سکه از پسرش رکن الدین مودود (1222-1232) یافت می شود[26].
با توجه به اینکه این مَلِک ها بعنوان پادشاهان تابع سلجوقی حکومت میکردند ، طبیعیست که استفاده از از عقاب دو سر به عنوان نشانه تسلط توسط این ملکها نیست.

در واقع سلاطین مختلف سلجوقی در دوره های مختلف سکه هایی با شکل های بسیار متفاوت و با تصاویر حیوانات گوناگون ضرب کرده اند. بنابراین درست نیست که تنها عقاب دو سر را نشانه تسلط سلجوقیان بدانیم .

✅️7.در مورد این ادعا که سلاطین سلجوقی تورک بر روی 《چتر》 خود نقش عقاب دو سر داشتند، بر اساس برخی از نوشته های ابن بیبی:

نه در نسخه مشروح ابن بیبی [ 27 ]، نه در نسخه مختصر او [ 28 ] و نه در ترجمه مفصل تورکی عثمانی [ 29 ] که توسط شخصی بنام علی یازیجی زاده در قرن پانزدهم انجام شده، تعبیر عقاب دو سر وجود ندارد.

واژه چتر در حدود 70 جا در قسمت های مختلف اثر به کار رفته است. از جمله این گزارشها قابل ذکر است که رنگ چترها سیاه است (در سیزده جا تاکید شده است)، شاهزادگان نیز چتر متمایز خود را داشتند ، افسران مامور حمل و نگه داری از چتر مخصوص سلطان را چتردار می نامیدند.

پس از مرگ علاءالدین کیقباد، چتر و سانجاک مخصوصش در آرامگاهش گذاشته شد.

غیر از اینها، در هیچ کجا تعبیری مانند چتر دولتی یا چتر سلطنتی یافت نشده، در پنج جا چتر جهانگیری ، در دوازده جا چتر همایونی ، در چهار جا چتر مبارک ، سه جا چتر شاهنشاهی ، یک جا چتر کیانی ، شش جا چتر منصوری ، یک جا چتر شهریاری و در بقیه جاها فقط به صورت چتر ثبت شده است.

تعداد رکوردهایی که در آنها چتر همراه با عقاب ذکر شده است ( که همانطور که گفته شد در هیچ کجای این اثر عقاب دو سر وجود ندارد ) جمعاً شش عدد است که در نسخه مشروح پنج و در نسخه مختصر یک مورد است

همانطور که مشاهده می شود در نسخه مفصّل ابن بیبی در سه جا تعبیر «چترِ عقاب » و در دو جا « چترِ باز » آمده است. سه مورد از این پنج رکورد در نسخه مختصر موجود نیست و چهار مورد از آنها در ترجمه یازیچی زاده موجود نیست. این نکته نیز قابل توجه است که کلمه ثبت شده به صورت «اعلام» یعنی علم ها در نسخه مشروح به صورت چتر در نسخه مختصر ثبت شده است.

همانطور که مشخص است، نسخه مختصر اثر ابن بیبی به نام 《الاوامر العلائیه فی الامور العلائیه 》 بین سالهای ۱۲۸۱_ ۱۲۸۸ ، زمانی که نویسنده هنوز در قید حیات بوده است، بنا به ادعایی توسط برادرش نصیرالدین یحیی تلخیص شده است.

این شخصی که اثر را تلخیص کرده ، دقت زیادی در انتقال دقیق مطالب کتاب داشته است. در واقع، معلوم است که این شخص با افزودن تاریخِ آن وقایع ، باعث شده است این اثر ارزش و اهمیت بالایی پیدا کند. بنابراین، به راحتی می توان گفت که مؤلف نسخه مختصر که از معاصران ابن بیبی است، فردی بسیار آگاه به حوادث آن دوره بوده است.

در این مورد مؤلف نسخه مختصر ، سه سند از پنج سند موجود در نسخه مشروح را با اشاره به عقاب که ادعا می شود نماد دولتی سلجوقیان است ذکر کرده و در یکی دیگر از آنها عبارت “اعلام آساکیر” آورده است به معنی 《علم های سربازان و اردوی ارتش》، که آن را هم با عبارت 《چتر جهانگیری 》 ثبت کرده است.

به نظر ما، مؤلف نسخه مختصر، نمی توانست از وجود عقاب بعنوان نماد دولت سلجوقی بی اطلاع باشد. بنابراین، می توان تصور کرد که برخلاف آنچه که ادعا میشود عقاب در سلجوقیان نماد دولتی نبوده است، بلکه عباراتی است که به صورت تشبیه آورده شده است ، مانند سایر عبارات ادبی که در بسیاری از بخش های این اثر و اغلب توسط نویسنده مختصر استفاده شده است

در واقع، هنگام بررسی این مطالب ، بسیار دشوار است که بگوییم آنها مستقیماً به شکل یا توصیفی بر روی چادر اشاره دارند.

مثلاً 《عقاب چتر او 》 شروع به بال گشودن برای صدور دستور و ممنوعیت در مُلک سابق خود کرد…» یا «بازوها و بال های چادر جهانگیری باز شد».

در چنین عباراتی ، این توصیف نشان دهنده حرکت سلطان است نه شکل چتر سلطان. بنابراین حرکت یا لشکرکشی سلطان به بازکردن بال های عقاب و پرواز تشبیه شده است.

عبارت 《 … چشم بزرگان به پرچم مبارک و عقابِ جهان شکار افتاد》 ، و نیز این عبارت 《 هنگامی که حاکمان دمشق عقاب چتر آساکیر 》 و بنا به آنچه در نسخه مختصر آمده 《عقاب چتر جهانگیری را از بالای دروازه میبینند… 》

الهام گرفته از این واقعیت است که چتر همیشه بالای سر سلاطین نگه داشته می شد و به کسانی که از دور می بینند خبر می داد که سلطان نزدیک در حال نزدیک شدن است ، درواقع در اینجا عقاب بعنوان تشبیه استفاده شده است.

به همین ترتیب معروف است که پرچم سیاه پیامبر را با این قیاس نام «اُکاب» یعنی «عقاب» داده اند.

یازیچی زاده ترجمه ای از اثر ابن بیبی به تورکی کرده و اضافاتی بر آن افزوده و در آن دقیقا عناوین کتاب ابن بی بی را تکرار کرده است ، او ترجمه اش را به سلطان مراد دوم تقدیم کرده است.

و بجز برخی از آیات عربی و عبارات دشوار که از متن حذف کرده در سایر موارد به متن وفادار مانده است. همچنین مطالبی مبنی بر اینکه امیران بزرگ به کدام قبایل اوغوز تعلق داشتند و اطاعت سلجوقیان از سنت اوغوزی را اضافه کرده است . او نیز تعبیر《 ukâb-ı çetr 》یا همان عقاب چتر را آورده است. به علاوه قابل ذکر است که وی یکجا کلمه «عقاب» را حذف کرده است.

به نظر ما، بسیار بعید است که یازیجی زاده، که به طور خاص به وابستگی سلجوقیان به سنت اوغوز اشاره کرده است، از ذکر این نکته که نشان دولتی سلجوقی با نقش های عقاب که گویا سلجوقیان از تورکها یا اوغوزهای باستان به ارث برده اند، صرفنظر کند.

بهمین دلیل همانطور که در بالا توضیح دادیم، بر خلاف آنچه ادعا می شود، عقاب در میان سلجوقیان به تشبیه یا قیاس اشاره می کنند، و عنصر عقاب در میان سلجوقیان نماد دولتی نبوده است.

نتیجه

عقاب و عقاب دو سر در جاهای مختلف در میان تورک ها و همچنین در جوامع دیگر به عنوان یک عنصر نمادین استفاده می شد. با این حال، این تصور که این عنصر شمایل نگاری به عنوان “نماد دولتی” یا ” سمبل تسلط و حاکمیت ” به ویژه در دوره سلجوقیان یا سلجوقیان تورکیه استفاده میشد ، نتایج زیر را در بردارد :

1- خطای آناکرونیزم

2- استفاده از نمادهای مورد بحث از نظر قانونی مغایر با تصور 《سمبول حاکمیت》 در دولت‌های ترکی-اسلامی قرون وسطی است.

3- مدارک و اطلاعاتی که مبنای ادعا را تشکیل می دهند باید مجدداً بررسی شوند زیرا اجازه توضیح کامل موضوع را نمی دهند و حتی – به نظر ما – آن را رد می کنند.

منابع

Alsan، Şenay، فیگورهای حیوانی منشأ اساطیری در هنرهای تزئینات معماری ترکیه (از آسیای مرکزی تا سلجوقیان)»، موسسه مطالعات ترکی دانشگاه مرمره، گروه هنر ترک، پایان نامه دکتری منتشر نشده، استانبول 2005.

چلیک، آدم، «تأملاتی در مورد فرش دو سر عقابی که در مسجد نیغده سونگوربی» یافت شد، مجله مؤسسه هنرهای زیبا، 9 (2002)، ص 45-59.

Çoruhlu، Yaşar، “نمادهای دولتی در هنر ترکیه”، Kutadgubilig Philosophy-Science Studies، استانبول 2003، pp.229-258.

چوروهلو، یاشار، «نگاهی به فیگورهای حیوانات در هنر ترکیه از منظر سمبولیسم آسمان و زمین»، مطالعات جهان ترکی، شماره: 87، استانبول 1993، ص 17-42.

چوروهلو، یاشار، «نمادسازی پرندگان شکاری در هنر ترکیه اول » ، مجله تاریخ جهان ترکیه، شماره: 102، (ژوئن 1995)، صص53-60.

چوروهلو، یاشار، «نمادسازی پرندگان شکاری در هنر ترکی دوم»، مجله تاریخ جهان ترکیه، شماره: 103، (تیر 1995)، صص55-60.

Çoruhlu, Yaşar, Animal Symbolism in Turkish Art Seyran Yay, İstanbul 1995, pp.73-92.

افدالودین ابو حامد کرمانی، سلجوقیان-ی گوز در کرمان، ( تحریر محمد ابراهیم حبیسی – انتشارات: باستانی پاریزی (محمد ابراهیم)، تهران 1373.

اردم، سارگون، «درباره عقاب دو سر و ققنوس»، مجله مطالعات تاریخ هنر، شماره 8، استانبول 1994، صص 72-80.

ارون، کمیل گلتکین تئومان «نقوش عقاب دو سر در تزئینات سلجوقی و یک سکه مسی متعلق به مسعود دوم»، بولتن TND، شماره: 37-38، «یک سکه مسی متعلق به سلطان مسعود دوم سلجوقی آناتولی»، بولتن TND ، شماره: 39-40.

Esin, Emel, “Ali Doğancı Iconography in Kuşcı Turkish Art”، نقوش شمایل نگاری در هنر ترکی از آسیای مرکزی تا امپراتوری عثمانی، استانبول 2004، صص169-199.

اسین، امل، توگریل و سونگور، نقوش شمایل نگاری در هنر ترکیه، استانبول 2004، صص229-253.

گوکسو، ارکان، «ارزیابی استفاده از عقاب دو سر در دوره سلجوقی»، یازدهم. مجموعه مقالات کنگره ملی تورکولوژی، موسسه مطالعات ترکی دانشگاه استانبول (11-13 نوامبر 2014)، استانبول 2015، pp.159-180

ابن بیبی (الحوسین بن محمد بن علی الکافری er-Rugedi)، الاومیرول العالیه فی العموری العالیه، جاست چاپ، (پیشگفتار و نمایه موجود هستند عدنان سادیک ارزی)، TTK Pub., Ankara 1956.

ابن بیبی، طریح آل سلجوک، سلجوقنامه اجمالی، (انتشارات M. Th. Houtsma)، لیدن 1902; (ترجمه به ترکی M. Nuri Gençosman، تاریخ دولت سلجوقی آناتولی، بیت های تاریخ در روز سلجوقیان آناتولی اول، آنکارا 1941); Ahbar-i Selâcika-i Rum (مختصر سلجوقی ابن بیبی)، (انتشار محمد جواد مشکور)، تهران 1350.

ابن حلدون، معدیمه، (ترجمه ترکی ذاکر کدیری اوگان)، دوم، استانبول 1991; (ترجمه ترکی Süleyman Uludağ) اول، استانبول 1988.

اخوان، سلمان، تابلو فرشهای سلجوقی آناتولی در هنر نقاشی اروپا، سالنامه مرمت بنیاد، سال: 1392، شماره: 6، صص46-48.

کوپرولو، فواد، «پرچم»، IA، ص 401-420.

مرچیل، اردوغان، نشانه های حاکمیت در سلجوقیان، TTK Yay، آنکارا 2007.
محمد بن ابراهیم، ​​تاریخ سلجوکیان کرمان، (منتشر شده توسط M. Th. Houstma) I، Leiden 1886.

Mülayim, Selçuk, Arma, DIA, III, p.382.

نیهال آتسیز، “قصه های 16 کشور ترکیه و پرچم های ساخته شده”، Ötüken، شماره: 65 (1969)

اوگل، بهاالدین «درباره 16 ایالت ترکیه»، مجله تاریخ جهان ترکیه، 1/4 (آوریل 1987)، ص 53-54.

اوگل، بهاالدین، «عقاب و کت عقاب در ترکان»، فرهنگ ترکیه، مؤسسه تحقیقات فرهنگ ترکیه، آنکارا 1972، ص 208-226.

اومر حیام، نوروزنامه، (Neşr. Müctebâ Minovî)، تهران 1312.

Öney, Gönül, “پرندگان شکاری در معماری سلجوقی آناتولی، عقاب تک سر و دو سر”، Manzikert Gift, TTK Spring, Ankara 1993, pp.139-172.

Öney, Gönül, «پرنده، عقاب دو سر، شاهین و شیر سنگ قبرها در سنت سلجوقیان در آناتولی»، مجله بنیادها، هشتم، آنکارا 1969، ص 283-312.

Öztürk، İbrahim Hakkı “مساله آناکرونیسم در تدریس تاریخ: تحلیلی بر متون داستانی در مطالعات اجتماعی و کتاب های درسی تاریخ”، مجله تحقیقات آموزش و پرورش مطالعات اجتماعی، II/1، (2011).

Reşidü’d-dîn Fazlullah, Câmi‘ü’t-Tevârîh-Seljuk State, (ترجمه ترکی, Erkan Göksu-H. Hüseyin Güneş), Bilge Kültür Yay, İstanbul 2014.

Taneri, Aydın, “Çetr”, DIA, VIII, p.293.

اسلیپر، رمضان، «موجودی اساطیری بر روی سکه های ترکمن ارتوقی: عقاب دو سر»، Seleucia ad Calycadnum، شماره 3 (1392): 145-158.

Yazıcıoğlu Âlî, Tevârîh-i Âl-i Selçûk, Târîh-i Selçûkiyân-ı Rûm-i Türkî, (Pub. M. Th. Houtsma), Leiden 1902; Yazicizâde Ali, Tevârîh-i Âl-i Selçuk [تاریخ Oğuznâme-Selçuklu]: Introduction-Text-Index (haz. Abdullah Bakır)، استانبول 2009.

http://www.tccb.gov.tr/sayfa/cumhurbaskanligi/fors
[Erişim tarihi:18.11.2014]
.
http://mevzuat.meb.gov.tr/html/18171_0.html
[Erişim tarihi 18.11.2014]

Sent from Outlook for Android<https://aka.ms/AAb9ysg>