نشریه الکترونیکی ائل اوبا

و من آیاته خلق السّموات و الأرض و اختلاف ألسنتکم و ألوانکم إنّ فی ذلک لآیات للعالِمین

آران ، ولایتی است از آذربایجان


لینک مطلب : http://eloba.ir/?p=744

آیا نام واقعی و تاریخی جمهوری آذربایجان آران بوده؟

ائل اوبا – برخی با استناد به ابن حوقل ، کسروی ، دکتر معین و نزهت القلوب مدعی هستند که نام آذربایجان شمالی تا قبل از برقراری حکومت بلشویکها آران بوده و نام آذربایجان با نیت شوم الحاق بعدی آذربایجان ایران بدانجا از طرف بلشویکها بر این خطه نهاده شده و حالا که بساط امپراتوری بلشویکها برچیده شده باید نام آران جایگزین آذربایجان شوروی گردد!

متاسفانه ضرب المثل « نرود میخ آهنی در سنگ» در مورد این عده صدق می کند چرا که با وجود شواهد و قراین بسیار همچنان در پیش داوری های خود باقی مانده و نمی خواهند واقعیت های تاریخی را بپذیرند و باز بد آموزی های غرض آلود و جاهلانه دوران گذشته را بازگو می کنند.

اگر چه جبر زمان کار خود را میکند و حقایق روز به روز آشکارتر میشود و مغرضین هم بی اعتبارتر می شوند معهذا لازم است ضمن پاسخگویی به این شبهات بعضی حقایق تاریخی و واقعیات انکار ناپذیر را برای روشن شدن ذهن خوانندگان بازگو نماییم.

در ابتدا به چند سند تاریخی غیر قابل انکار اشاره ای میکنیم تا تفهیم گردد که اثبات شئی ، نفی ما اداء را نمی کند و آران خود قسمتی از آذربایجان است.

در تاریخ بلعمی که تقریبا 1050 سال پیش توسط ابوعلی محمد بلعمی وزیر سامانیان از تاریخ طبری ترجمه و باهتمام آقای دکتر جواد مشکور در سال 1337 در تهران چاپ شده در مبحث فتح آذربایگان و در بند خزران چنین آمده است:

« در خبر آمده عمربن الخطاب نعیم بن مقرن را نامه فرستاده بود که سماک بن حرثبه رابه آذربایگان فرست و آنجا عصمه بن فرقد و عبدالله را فرستاده بود ، و آتش خانهای عجم آنجا بود و عجم آتش را آذر خوانند به زبان پهلوی ، از بهر آن آذربایگان خوانند که در اصل آتش را عجم آنجا بود ، پرستیدندی.و اول حد از همدان درگیرند تا بابهر و زنگان بیرون شوند،و آخرش بدربند خزران.و در این میان هر شهری که هست ، همه را آذربایگان خوانند.وبتازیباب گویند.وآنهمه راهها را ابواب گویند.وراههاست به آخر آذربایجان ، که از آنجا به بلاد خزران شوند، بعضی از خشکی و بعضی از دریا، که از ری دربند خوانند، وراهی دیگر است در آن میان، و شهری است بزرگ که آنرا خزر می ناخوانند، سوی ری و عراق افتد و ضمنا اشاره است صریح در صفحه 42 همین کتاب دایر به اینکه( این سرزمین ها همه بدست ترکان بود ) موجود است.»

در کتاب لغت برهان قاطع که در سال 1062 هجری قمری یعنی 300 سال قبل از حکومت ” مساوات ” و بولشویکها ازطرف حسن تبریزی در هندوستان نوشته شده در مقابل کلمه آران چنین آمده است:

« آران: به تشدید ثانی بر وزن پرآن نام ولایتی است ازآذربایجان که گنجه و بردع از اعمال آن است. گویند معدن طلا و نقره در آنجاست و بی تشدید هم گفته اند و حنا را نیز گویند که بدان دست و پای و محاسن خضاب کنند.»

یعقوبی مورخ قرن سوم هجری در البلدان صفحه 46 حدود آذربایجان را از زنجان تا ورثان و آن سوی ارس و از آنجمله شهرهای بیلقان و بردعه  را در آذربایجان علیا دانسته است.

مسعودی مورخ اسلامی نیمه نخست قرن چهارم از آران آذربایجان «الران من بلاد آذربایجان» سخن گفته است. رجوع کنید به مروج الذهب مصر1303 – جلد اول ص 100

ابن اثیر مورخ بزرگ اسلامی در کتاب کامل ، آران را جزوی از آذربایجان شمرده است. رجوع کنید به الکامل ، ترجمه علی هاشمی حائری ج 16

حمدالله مستوفی هم در نزهت القلوب(740) چنین می نویسد:

«آذربایجان: حدودش با ولایات عراق عجم و موغان و گرجستان و ارمنستان پیوسته است. شهرها: تبریز،اوجان،…،گرگر،نخجوان،اجنان،اردوباد،آزاد و ماکویه».مراجعه کنید به نزهت القلوب صفحه 85 و 102

شمس الدین سامی که اصلش از آلبانی بوده و در ماده نظامی قاموس الاعلام خود که در سال 1898 در استانبول منتشر شده زادگاه شاعر را قصبه گنجه آذربایجان نوشته است. رجوع کنید به قاموس اعلام ، مجلد ششم ، صفحه 4589

مرحوم دهخدا نیز در لغت نامه خود آران را «اقلیمیست در آذربایجان» نوشته است.

از مطالب فوق که مشتی از خروار اسناد تاریخی است چنین مستفاد میشود که سرزمین شمالی ارس نیز آذربایجان نامیده میشده و هردو یک واحد جغرافیایی و سیاسی بوده اند و باهم پیوند تنگاتنگ سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و قومی داشته اند.