در سال ۲۰۰۹ فرهاد حکیم زاده فارغ التحصیل از دانشگاه هاروارد آمریکا با تیغ جراحی به جان کتابهای دست نویس موزه ها و کتابخانه های ملی انگلیس افتاده بود و قسمتهایی که مربوط به تاریخ و هویت ترکی ایران بوده است بریده و حذف و تحریف کرده است.
کتابخانه بریتانیا در لندن از این محقق ایرانی که به جرم تخریب و سرقت کتابهای این کتابخانه به دو سال زندان محکوم شده تقاضای ۳۰۰ هزار پوند غرامت کرد. وی در دادگاه ادعا کرده بود به دلیل ابتلا به اختلالی روانی و نوعی وسواس دست به تخریب کتابها و سرقت صفحاتی از آنها برای تکمیل کلکسیون خود زده است.
همچنین در دادگاه آشکار شد که آقای حکیمزاده در سال ۱۹۹۸ نیز از انجمن سلطنتی آسیا ۹۴ قلم کتاب و شیء عتیقه به سرقت برده، اما بعدا ۷۵ هزار پوند به این کتابخانه جریمه پرداخت کرده است.
فرهاد حکیمزاده، نویسنده، مدیر انتشارات و رییس بنیاد میراث ایران بوده است.
کتابخانه بریتانیا ۳۰ صفحه از این صفحات مسروقه را در منزل آقای حکیمزاده در میان کپیهای او از همان کتابها پیدا کرد، اما هنوز بیش از ۱۰۰ صفحه از این کتابهای تاریخی یافت نشده است.
به نوشته گاردین، پژوهشگران ارشد کتابخانه حیران مانده بودند که چرا فرهاد حکیمزاده، تحصیل کرده دانشگاه هاروارد، ناشر و متفکر با يک چاقوی جراحی به جان ۱۵۰ کتابی افتاده است که قرنهاست در مجموعه ملی محفوظ بودهاند. خسارت مالی که او در طی هفت سال به بار آورده است چیزی حول و حوش چهارصدهزار پوند است اما دکتر کریستین جنسن، مسئول بخش مجموعه چاپی کتابخانه میگوید به هیچ عنوان نمیتوان قیمتی روی کتابها و نقشههایی که او نابود کرده گذاشت.
گاردین از قول جنسن مینویسد: «اين اشیاء تاریخی برای همیشه ناقص شدهاند. شما نمیتوانید کار او را جبران کنید. او بخشی از شواهد تاریخی درباره اولین سفرهای اروپایی به جایی که ما امروزه به آن خاورمیانه و چین میگوییم از بین برده است. من بسیار عصبانی هستم. این فرد متمول چیزی را نابود کرده که متعلق به همه است.»
نقشه مربوط به امپراطوری ترکها از جمله آثاری هستند که توسط حکیمزاده نابود شدهاند.
او به ۱۴ فقره جرم از سال ۱۹۹۸ اعتراف کرده که شامل برداشتن نقشههای قدیمی و صفحاتی از ده کتاب در کتابخانه ملی بریتانیا و چهار کتاب دیگر در کتابخانه بودلین در شهر آکسفورد است.
ساندرا لاویل خبرنگار گاردین مینویسد، کتابخانه زمانی که متوجه این قضیه شد نامهای به حکیمزاده نوشت که در آن زمان رییس بنیاد میراث ایران در لندن بود. او این بنیاد را از سال ۱۹۹۵ برای حفظ و ترویج فرهنگ ایرانی تاسیس کرده بود. او در جواب نوشت که اطلاعی درباره خسارات وارده به کتابها ندارد. به همین علت کتابخانه ملی تصمیم گرفت به پلیس مراجعه کند و داستان تحقیقات خود را شرح دهد.
گاردین به نقل از کریستین جنسن مینویسد: «حکیمزاده نمونه بارزی از خوانندگان کتابهای ماست. او اطلاعات عمیقی در این زمینه دارد و از نظر من این جرمش را سنگینتر میکند چون او اهمیت چیزی را که نابود کرد میدانست. او در پوشش یک محقق و با هدف دزدی آثار تاریخی، از اعتماد ما سوءاستفاده کرد.»
حكيمزاده كه مدافع فرهنگ ایرانی و دارای گرايشهای باستانگرايانه است چهرهای كاملا مورد اعتماد سلطنتطلبان است و با بودجههای كلانی كه در اختيار او قرار میگرفت و احیانا هنوز هم میگیرد، هر ساله چندين كنفرانس و همايش درباره فرهنگ و تاريخ ايران و طبق ديدگاههای همفكرانش برگزار میكرد و بنيادی با عنوان «بنياد ميراث ايران» در لندن هم پايهگذاری كرده بود.
این شخص خواسته صفحات گرانقیمت بعضی کتابها را بدزدد و به مجموعهاش اضافه کند. این چیزی است که در خبرگزاریها خارجی گفتهاند. از صفحات آن کتابها هم قطعا از پیش تصویر تهیه شده بوده و حتی با از دست رفتن اصل کتاب جایی از تاریخ گم نمیشده. ارتباط دادن دزدیهای حکیم زاده با هرچیزی مشابه با “تحریف تاریخ” حاصل تخیل قدرتمند شما عزیزان است.
در کتاب های تاریخی علی الخصوص کتاب هایی که در دوران پهلوی تالبف شده است هر جا کلمات فارس و پارس یا ایران آمده باشد به احتمال بسیار زیاد در حال خواندن تحریفات و جعلیاتی از تاریخ این آب و خاک هستید، شوونیست های فارس و ایرانشهری ها کار را در ترک ستیزی به جایی رسانده اند که به فردوسی که در شاهنامه بارها توران را سرزمین اجدادی ترک ها ذکر کرده است نیز ایراد گرفته و گویا فردوسی فقط در این یک مورد تحت تاثیر ذهنیت مردمان آن دوران، توران را سرزمین ترکان نوشته است، بماند که دهخدا در لغت نامه اش و بسیاری از دیگر نویسندگان نیز در کتاب هایشان، توران را به معنی سرزمین ترکان و ترکستان آورده اند، به راستی که بی شرمی ایرانشهری ها حد و مرزی ندارد
باید ریشه و علل و کار این فرد پست فطرت مشخص شود و کسانی هم که از او پشتیبانی میکنند مورد مواخذه قرار گیرند
انسان حسرت میخوره از چنین موجودات پست و بی اندیشه.
حالا میتوان درک کرد چرا قسمت اعظمی از تاریخ ترک ها و خزر ها نامعلوم مانده است.